زمانه شیاد
نویسنده:
لیلین هلمن
مترجم:
ساناز صحتی
امتیاز دهید
لیلین هلمن در «زمانه شیاد» از خفقان دوره مککارتیسم (۱۹۵۰- ۱۹۵۴)، در چارچوب زندگی مشترک خودش و دشیل همت سخن میگوید. فضای دهشتباری که این دو نویسنده در آن دم میزنند و آنچه بر سرشان میآید، سرنوشت محتوم بسیاری دیگر از روشنفکران آن روزگار و دستاندرکاران هالیوود است. لیلین هلمن را در ۱۹۵۲، نه کمیته سنا، که کمیتهای از مجلس نمایندگان، مشهور به کمیته جنگ سرد، احضار کرد؛ کمیتهای که به گفته گریویلز سابقه آن به ۱۹۴۷ بازمیگردد و ریچارد نیکسون از اعضای آن است.
از متن کتاب:
پیش از این دو بار کوشیده ام دربارهٔ آنچه بنام دوران مکارتی معروف شده، قلم بزنم ولی از چیزی که نوشتم زیاد خوشم نیامد. دلایل ناتوانی من برای نوشتن درباره نقش خودم در این دوران غم انگیز و مضحک و نکبت بار تاریخ کشورمان از نظر خود من ساده بودند، گرچه بعضیها تصور می کردند که من بدلایلی مرموز از این کار اجتناب می کنم. رمز و رازی در کار نبود. موانع غریبی سر راه بودند و توضیح این موانع همیشه مشکل است. حالا بخود می گویم که اگر با این موانع روبرو شوم شاید بتوانم از عهده کار بربیایم.
حس غریب حاکم بر من در آن زمان و حالا عبارت است از ناتوانی من در جهت احساس ضدیت با شخصیت های مهم آن دوره، یعنی آدمهایی که تنبیهم کردند. سناتور مکارتی و سناتور مکارن، نمایندگان مجلس نیکسون، والتر و وود، همگی سرو ته یک کرباس بودند: آدمهایی که در صورت احساس نیاز جعل اکاذیب می کردند و حتی وقتی که ضرورتی در کار نبود، سمپاشی می کردند. زمان برای ظهور یک موج جدید در آمریکا بارور شده بود و آنها اقبال سیاسی خود را بکار گرفتند تا در هر فرصت روزانه از آن استفاده کنند و آتش بجان هر چیز و هر کسی که در مسیرشان پیدا شد زدند...
بیشتر
از متن کتاب:
پیش از این دو بار کوشیده ام دربارهٔ آنچه بنام دوران مکارتی معروف شده، قلم بزنم ولی از چیزی که نوشتم زیاد خوشم نیامد. دلایل ناتوانی من برای نوشتن درباره نقش خودم در این دوران غم انگیز و مضحک و نکبت بار تاریخ کشورمان از نظر خود من ساده بودند، گرچه بعضیها تصور می کردند که من بدلایلی مرموز از این کار اجتناب می کنم. رمز و رازی در کار نبود. موانع غریبی سر راه بودند و توضیح این موانع همیشه مشکل است. حالا بخود می گویم که اگر با این موانع روبرو شوم شاید بتوانم از عهده کار بربیایم.
حس غریب حاکم بر من در آن زمان و حالا عبارت است از ناتوانی من در جهت احساس ضدیت با شخصیت های مهم آن دوره، یعنی آدمهایی که تنبیهم کردند. سناتور مکارتی و سناتور مکارن، نمایندگان مجلس نیکسون، والتر و وود، همگی سرو ته یک کرباس بودند: آدمهایی که در صورت احساس نیاز جعل اکاذیب می کردند و حتی وقتی که ضرورتی در کار نبود، سمپاشی می کردند. زمان برای ظهور یک موج جدید در آمریکا بارور شده بود و آنها اقبال سیاسی خود را بکار گرفتند تا در هر فرصت روزانه از آن استفاده کنند و آتش بجان هر چیز و هر کسی که در مسیرشان پیدا شد زدند...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زمانه شیاد