نقش زور در روابط بین الملل
نویسنده:
آنتونیو کاسه سه
مترجم:
مرتضی کلانتریان
امتیاز دهید
«نقش زور در روابط بینالملل» آنتونیو کاسهسه(۲۰۱۱-۱۹۳۷)، کارشناس علوم سیاسی و حقوقدان ایتالیایی است. وی در این کتاب به بررسی مفهوم قدرت و اعمال زور در روابط بینالمللی به زبان ساده میپردازد.
در بریدهای از مقدمه کتاب میخوانیم:
با دومین جنگ جهانی، روابط و کشمکش میان دو قطب «زور» و «حق»، به نوعی، در عرصه جامعه بینالمللی تغییر یافته است (حتی در داخل کشورها). دو حادثه مهم شوم و مصیبتبار در این تغییر مؤثر بودهاند: کشتار یهودیان و انداختن بمب اتمی بر روی دو شهر ژاپن. این بهخاطر آن نبود که انسانها یک روز صبح که از خواب بیدار شدند خودشان را شریرتر از روزهای قبل یافتند. این دو حادثه بهخاطر اوضاع و احوال تاریخی مشخصی مفهوم مصیبتآمیز تازهای هم از نظر کیفی و هم از نظر کمّی پیدا کردند.
این دو حادثه کشمکش میان دو قطبی را که جامعه جهانی همیشه در آن در نوسان بود تشدید کرد و سرعت بخشید: دو قطب «زور» و «حق» یا با استفاده از گفته کامو «گلولهها» و «گفتهها». خشونت با ابعاد وسیعی گسترش یافت. کشتار یهودیان و نابودی کثیری از غیرنظامیان ژاپنی نشان داد که کشورها ممکن است تا چه پایه درندهخو باشند.
امتناع از بررسی روابط موجود در عصر اتمی میان دو قطبی که در بالا به آنها اشاره شد، به عذر اینکه کشورها «هیولای بیاحساس» و بیروح هستند، گوش شنوایی برای شنیدن صدای «حق» ندارند، از چیزی جز «قدرت» و «زور» اطاعت نمیکنند، اشتباه است.
این تِز «واقعگراها» است که مرتب آن را تکرار میکنند؛ و این امر آنها را وادار میکند که، با وجدان راحت، نسبت به هرگونه جستجویی در خصوص اثری که ضرورتهای اخلاقی و حقوقی ممکن است بر رفتار کشورها در زمینه موضوعاتی داشته باشد که به منافع حیاتی آنها ارتباط پیدا میکند با تمسخر اغماضکنندهای بنگرند.»
بیشتر
در بریدهای از مقدمه کتاب میخوانیم:
با دومین جنگ جهانی، روابط و کشمکش میان دو قطب «زور» و «حق»، به نوعی، در عرصه جامعه بینالمللی تغییر یافته است (حتی در داخل کشورها). دو حادثه مهم شوم و مصیبتبار در این تغییر مؤثر بودهاند: کشتار یهودیان و انداختن بمب اتمی بر روی دو شهر ژاپن. این بهخاطر آن نبود که انسانها یک روز صبح که از خواب بیدار شدند خودشان را شریرتر از روزهای قبل یافتند. این دو حادثه بهخاطر اوضاع و احوال تاریخی مشخصی مفهوم مصیبتآمیز تازهای هم از نظر کیفی و هم از نظر کمّی پیدا کردند.
این دو حادثه کشمکش میان دو قطبی را که جامعه جهانی همیشه در آن در نوسان بود تشدید کرد و سرعت بخشید: دو قطب «زور» و «حق» یا با استفاده از گفته کامو «گلولهها» و «گفتهها». خشونت با ابعاد وسیعی گسترش یافت. کشتار یهودیان و نابودی کثیری از غیرنظامیان ژاپنی نشان داد که کشورها ممکن است تا چه پایه درندهخو باشند.
امتناع از بررسی روابط موجود در عصر اتمی میان دو قطبی که در بالا به آنها اشاره شد، به عذر اینکه کشورها «هیولای بیاحساس» و بیروح هستند، گوش شنوایی برای شنیدن صدای «حق» ندارند، از چیزی جز «قدرت» و «زور» اطاعت نمیکنند، اشتباه است.
این تِز «واقعگراها» است که مرتب آن را تکرار میکنند؛ و این امر آنها را وادار میکند که، با وجدان راحت، نسبت به هرگونه جستجویی در خصوص اثری که ضرورتهای اخلاقی و حقوقی ممکن است بر رفتار کشورها در زمینه موضوعاتی داشته باشد که به منافع حیاتی آنها ارتباط پیدا میکند با تمسخر اغماضکنندهای بنگرند.»
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نقش زور در روابط بین الملل
مشکلات از جایی شروع میشود که قدرت در چهار چوب اخلاق و قانون عمل نکند. مطمئنا اخلاق از قدرت و تمام دستاوردهای علمی بشریت ارزش بالاتری دارد. انسان به هر دو بال عقل و اخلاق در کنار هم احتیاج دارد.