شنود اشباح - جلد ۱
نویسنده:
رضا گلپور
امتیاز دهید
مروری بر کارنامه امنیتی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
شنود اشباح، نام کتابی است از رضا گلپور، که در رابطه با وزارت اطلاعات دولت خاتمی با نگاهی انتقادی نگاشته شد. این کتاب با واکنشهای شدیدی روبرو شد. نویسنده کتاب به خاطر چاپ آن چندین ماه بازداشت شد و سرانجام به دلیل اتهامات امنیتی و تبلیغ علیه نظام، به جزای نقدی محکوم شد.
بیشتر
شنود اشباح، نام کتابی است از رضا گلپور، که در رابطه با وزارت اطلاعات دولت خاتمی با نگاهی انتقادی نگاشته شد. این کتاب با واکنشهای شدیدی روبرو شد. نویسنده کتاب به خاطر چاپ آن چندین ماه بازداشت شد و سرانجام به دلیل اتهامات امنیتی و تبلیغ علیه نظام، به جزای نقدی محکوم شد.
آپلود شده توسط:
hanieh
1396/03/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شنود اشباح - جلد ۱
… در سوم مرداد ۵۱، دستگیر شدم و به زندان رفتم. در رابطه با همان فعالیتی که با آن گروه داشتم… (ص۲۷)
در دانشکده و پس از آن، به فعالیتهای جبهه ملی انتقاد داشتم. احساس میکردم، اینها یک مشت رهبرهایی هستند که فقط به فکر خودشان هستند. فقط فکر وزیر شدن و نخستوزیر شدن هستند… (ص۲۴)
… بالأخره در سال ۱۳۴۳ «جبهه ملی سوم» را که در واقع، انشعابی از جبهه ملی بود، تشکیل دادیم. در کمیته دانشگاه فوقالذکر کسانی مانند «محمد حنیفنژاد» در نهضت آزادی، هواداران «بیژن جزنی»، هواداران «حزب توده»، اعضای «حزب ملت ایران» و عدهای عناصر مستقل نظیر خود من، حضور داشتند… عملاً بعد از ۶ ماه معلوم شد که این هم تفاوتی با آن قبلی ندارد، تقریباً همه نیروهای جوان، زده شده و کنار رفتند. جبهه ملی سوم خودبخود متلاشی شد… از آن به بعد، ما با یک عده از بچههایی که در «پلیتکنیک» در جبهه ملی با هم فعالیت میکردیم، ارتباط سیالی داشتیم…(ص۲۵)
از کتاب «هاشمی و انقلاب» – نوشته «سید مسعود رضوی»: … نمونه دیگر از روشنفکران مستقل در دهه چهل که گرایشهای خاص و شاید غریب مارکسیستی داشت، «مصطفی شعاعیان» بود… او ضمن نقد کمونیسم روسی و سیاستهای شوروی، معتقد به پالایش مارکسیسم از دیدگاههای تجدیدنظرطلبانه بود… اثر دیگر وی به نام «انقلاب»، نقدی است بر تئوریهای انقلاب «لنین» و بررسی تحلیلی برخی تئوریهای کمونیستی در ایران… «شعاعیان» مدتی با چریکهای فدایی و زمانی نیز از طریق «رضا رضایی» با مجاهدین خلق در ارتباط بود. اما پس از وارد کردن انتقادهای سخت به چریکها از آنان جدا شد. وی به مسائل اعراب و فلسطین علاقه خاصی داشت و رسالههایی در این زمینه نگاشت. او سرانجام در بهمن ۱۳۵۴ در یک درگیری مسلحانه در خیابان استخر تهران به قتل رسید… (ص۲۱)
از کتاب «ساواک»- نوشته «کریستین دلانوا»:… منابع آمریکایی، به ویژه «سولیوان» سفیر آن کشور در تهران، معتقدند که نقش ساواک در این ماجرا، چندان غرورآمیز نبود. زیرا اگر ساواک توانست هویت سرلشگر «احمد مقربی» را به عنوان جاسوس اتحاد جماهیر شوروی شناسایی کند، برای آن بود که سیا قبلاً حضور یک جاسوس شوروی را در ایران، با ضبط پیامهای رادیویی میان تهران و شوروی به ساواک اطلاع داده بود. کاری که برای ساواک مانده بود، یافتن جاسوس بود… (ص۱۸)
از کتاب «کا.گ.ب در ایران» – نوشته «ولادیمیر کوزیچکین»:.. در آن موقع، درباره عاملمان که با نام رمزی «مَرد» نامیده میشد، چیزی نمیدانستم… اخذ تماس با «مرد»، به وسیله یک سیستم خط اطلاع از نزدیک، برقرار بود که هم برای دریافت اطلاعات و هم برای مخابره اخطار مورد استفاده بود… «مرد» یکی از امرای ارتش ایران به نام سرلشکر «مقربی» بود. سی سال عامل «کا.گ.ب» بود. از زمانی که افسری جوان بود، در سال ۱۹۴۵ به خدمت این سازمان درآمد. او بهترین عامل رزیدنسی [ایستگاه جاسوسی کا.گ.ب در سفارت شوروی] به حساب میآمد و اطلاعات محرمانهای را که واقعاً برای اتحاد شوروی، حائز اهمیت بود، در اختیار ما میگذاشت. (ص۱۱)
از کتاب «شاهد» – خاطرات «منصور رفیعزاده»:… تا آنجا که من میدانم، روسها حتی تا امروز هم نفهمیدهاند که چه چیزی باعث شد تا سیستم جاسوسی آنها برملا شود. به دلایل امنیتی، تمامی داستان، حتی در این کتاب نیز قابل ذکر نمیباشد. در سال ۱۹۷۵ تیمسار «اویسی» به من اظهار کرد که به یک افسر سطح بالای ارتش، به دلیل جاسوسی برای شوروی، مشکوک است… «اویسی» … جدی جواب داد: «نه. «منصور»، گوش کن. وقتی که ما، درگیر یک جنگ مرزی با عراق بودیم، هر وقت تصمیم به حمله در مرز میگرفتیم؛ عراق در آنجا منتظر ما بود. یک نفر به طور قطع، اطلاعات قسمت مرا به روسها خبر میداد و آنها نیز اطلاعات را در اختیار عراقیها قرار میدادند. هیچ شکی در این مورد ندارم… (ص۱۲)
رضا گلپور در ابتدای دهه هشتاد به دلیل چاپ و نشر قانونی کتاب شنود اشباح به دستور سید محمد خاتمی رییس وقت شورای عالی امنیت ملی و با پیگیری علی ربیعی معروف به عباد مسئول وقت دبیرخانه اجرایی (وزیر تعاون، کار و رفاه فعلی) و فشارهای آشکار و نهان عناصری نظیر مهدی قوام هنر معروف به قوامی، رجبعلی مزروعی، رمضان پور(معاون فرهنگی وزارت فرهنگ دولت اصلاحات و از مدیران ارشد شبکه صهیونیستی بی.بی.سی فارسی)، محمد موسوی خویینی ها، احمد مسجد جامعی، علی یونسی و محمد عطریانفر(از مسئولان ارشد سابق حفاظت اطلاعات ناجا) و ... در میان جوی از تهدید و ارعاب مطبوعاتی روزنامه های زنجیره ای، پس از تحمل بیش از 40 روز انفرادی و حدود 6 ماه حبس، آزاد شد.
در زیر، گزیدهای از كتاب «شنود اشباح؛ مروری بر كارنامهی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، رضا گلپور چمركوهی، تهران: نشر كلیدر، چاپ اول، پائیز ۱۳۸۱، ۹۹۴ص.» ارائه میگردد، و در انتها، نقد «دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر» بر این كتاب را میخوانيد:
آن وقت شما می بینید چند دانشجو اگر انتقادی بکنند سال ها پشت میله های زندان باید آب خنک بخورند