تاریخ معاصر ایران: از کودتای 1299 تا شهریور ماه 1320
نویسنده:
سعید نفیسی
امتیاز دهید
در چهل و پنج سال پیش ازاین در پایان سال 1299 فصلی از تاریخ ایران درهم نوردیده شد و فصلی از نو آغاز گردید. بازماندگان آن دوره چون در آن روزها زیسته اند هنوز پی بشکوه و جلال این فصل نوین نبرده اند. دریغا که گواهان حوادث جهان تازنده اند نمی توانند خوب و بدروزگاری را که بریشان گذشته است بسنجند و همیشه تاریخ نویسان باید رنج ببرند و حقیقت را از زیر پرده های خاموشی و فراموشی بیرون بکشند.
درباره دوره ای که از 4 اسفندماه 1299 تا25 شهریورماه 1320 بیست سال و چهل و یک روز برایران گذشت می بایست یادگاری که حقیقت جویان تاریخ بپسندند و آنرا وارسته از هرگونه خوش آیندگویی و غرض ورزی بدانند برای فرزندان ایران که قطعا روز بروز برمجد و عظمت آن بیشتر پی خواهند برد باقی بماند.
این وظیفه دشوار را من دراین اوراق برعهده گرفتم و کوشیدم درهرزمینه دوران پیش از آن را با این دوره بسنجم و ایزد داوآفرین گواهست که دست و پایم نلغزید و حق و حقیقت در هر ورق و هر سطر و هر کلمه گواهان من بودند.
تهران- پایان شهریور ماه 1345
سعید نفیسی
بیشتر
درباره دوره ای که از 4 اسفندماه 1299 تا25 شهریورماه 1320 بیست سال و چهل و یک روز برایران گذشت می بایست یادگاری که حقیقت جویان تاریخ بپسندند و آنرا وارسته از هرگونه خوش آیندگویی و غرض ورزی بدانند برای فرزندان ایران که قطعا روز بروز برمجد و عظمت آن بیشتر پی خواهند برد باقی بماند.
این وظیفه دشوار را من دراین اوراق برعهده گرفتم و کوشیدم درهرزمینه دوران پیش از آن را با این دوره بسنجم و ایزد داوآفرین گواهست که دست و پایم نلغزید و حق و حقیقت در هر ورق و هر سطر و هر کلمه گواهان من بودند.
تهران- پایان شهریور ماه 1345
سعید نفیسی
آپلود شده توسط:
kaydan
1395/11/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخ معاصر ایران: از کودتای 1299 تا شهریور ماه 1320
کتاب از نثر روان و ساختاری منسجم و منظم در ارائه مطالب بهره می برد. طبقه بندی صورت گرفته در خصوص اصلاحات عهد رضاشاه برای بنده بدیع و در ضمن راه گشا بود. اما حیف است نقدی نداشته باشم به لحن جانب دارانه و در بسیاری جاها حتی مجیزگویانه نویسنده، که بی تردید ارزش علمی و تاریخی اثر را مخدوش ساخته است. هم چنین نویسنده در پایان اشاره می کند که این کتاب به امر خود شاه نگاشته شد که این نکته نیز اعتبار مطالب کتاب را به شدت کاهش داده است. در ضمن چندین جای کتاب خواننده با تکرار مکررات مواجه می شود که اندکی کسل کننده است.
راستی هم که در آن زمان ایرانیان در هیچ یا ازین مظاهر انسانی اتفاقی کلمه نداشتند و در فصل دیگری که دربارهٔ اوضاع اجتماعی خواهد بود درین زمینه بیشتر سخن خواهم راند .
در آن زمان ایران دولت هم نبود ، زیرا دولت یعنی آن نیروی حاکمه ای که از میان مردم برخاسته باشد و مسئول سرنوشت و خوب و بد مردمی باشد که آنرا برانگیخته اند. آنست که شب و روز برای آن مردم دلسوزی کند، آسایش و نیک روزی مردم را از هر حیث فراهم آورد، در هر روزی مردم را بسوی پایهٔ دیگری از پیشرفت و ترقی و کمال ببرد، زندگی شبانه روزی امروز و فردای آن مردم را از هر حیث تأمین کند، حتی نقشه های عاقلانه برای آیندهٔ آن مردم بکشد، عرض و ناموس و جان و مال همهٔ مردم را در کمال خوبی حفظ کند و همهٔ خطرهای جانی و مالی را دفع کند ، از هیچ وسیلهٔ ارشاد و هدایت خودداری نکند. صفحه 11 کتاب