مرده مدفون
نویسنده:
فلیکس بوگارت
مترجم:
پژمان طهرانیان
امتیاز دهید
کاراگاه مرده شبانه در تعقیب یک دزد از دفتر کارش خارج میشود، اما چون فراموش کرده شربت جادویی گوشتآورش را همراهش ببرد، کمکم به شکل اسکلت برمیگردد و پلیس اسکاتلند هم با پیدا کردن او در خیابان، دفنش میکند! حالا وظیفه چارلی، دستیار کاراگاه مرده، است که هر طور شده او را به زندگی در دنیای اشباح بازگرداند...
از متن کتاب:
مرد سر تا پا سیاه پوشیده بود. در را آرام باز کرد اما باز هم صدای قژ قژ آن بلند شد. ایستاد و گوش داد که ببیند کسی متوجه آمدنش شده یا نه. صدایی نشنید، قدم به داخل گذاشت. چشمهایش خیلی سریع به تاریکی عادت کرده بود. فورا فهمید که اشتباه کرده است. در آن اتاق جز یک مشت آت و آشغال چیزی نبود. مبل و صندلی های کهنه، تابلوهای نقاشی کهنه، کاغذ دیواری کهنه، بوهای کهنه. هیچ چیز به درد بخوری آنجا نبود. نگاهی به عکس روی میز تحریر انداخت. عکس امضا شده ای بود از جو دی ماجیو. این شد یک چیزی! کنار عکس یک بطری بود که شکل عجیبی داشت و رویش علامت جمجمه و استخوان بود. بطری را برداشت و سرش را بو کرد. بوی گند میداد...
بیشتر
از متن کتاب:
مرد سر تا پا سیاه پوشیده بود. در را آرام باز کرد اما باز هم صدای قژ قژ آن بلند شد. ایستاد و گوش داد که ببیند کسی متوجه آمدنش شده یا نه. صدایی نشنید، قدم به داخل گذاشت. چشمهایش خیلی سریع به تاریکی عادت کرده بود. فورا فهمید که اشتباه کرده است. در آن اتاق جز یک مشت آت و آشغال چیزی نبود. مبل و صندلی های کهنه، تابلوهای نقاشی کهنه، کاغذ دیواری کهنه، بوهای کهنه. هیچ چیز به درد بخوری آنجا نبود. نگاهی به عکس روی میز تحریر انداخت. عکس امضا شده ای بود از جو دی ماجیو. این شد یک چیزی! کنار عکس یک بطری بود که شکل عجیبی داشت و رویش علامت جمجمه و استخوان بود. بطری را برداشت و سرش را بو کرد. بوی گند میداد...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مرده مدفون