رسته‌ها
یکصد غزل بیدل
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 19 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 19 رای
عریان برآ، به مُلکِ جنون پادشاه باش/ از مویِ سر عَلَم کش و صاحب‌کلاه باش
کم نیستی ز شمع در این وحشت‌انجمن/ پا گر دلیلِ سعی نشد، سر به راه باش
دستِ تسلّی از دل بی‌تاب برمدار/ چشمی به هر کجا بپرد، برگ کاه باش
غافل مباش با همه غفلت ز عاجزان/ چون پایِ خفته، آبله‌ای را پناه باش
گیرم نِه‌ای ز عجز، رفیق گذشتگان/ چون نقش پا به سجده رو و عذرخواه باش
صد طاعت است در خَمِ محراب انفعال/ چندی به سرنگونیِ فهم گناه باش
صبری اگر به شغلِ قناعت مدد کند/ صیقلگر کدورتِ بخت سیاه باش
آگاهی از هزار جنون پرده می‌دَرَد/ نامحرمِ حقیقت این کارگاه باش
اینجا چو شمع کار به عکسِ طبیعت است/ پُر سربلند می‌روی، آگه ز چاه باش
بی‌نشئه نیست کلفتِ مستان این بساط/ ای دُرد عشق! بادة مینای آه باش
ردّ و قبول، جزری و مدّی است زین محیط/ بی‌ قرب و بُعد، گاه «برو» باش و گاه «باش»
این است اگر حقیقتِ پیدایی‌ای که نیست/ ما جمله رفته‌ایم ز عالم، گواه باش
«بیدل» به هیچ‌کس ننمایی غبارِ خویش/ در چشمِ هر که راه دهندت، نگاه باش
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
105
آپلود شده توسط:
morad850
morad850
1395/08/19

کتاب‌های مرتبط

دیوان ساکت
دیوان ساکت
4.3 امتیاز
از 3 رای
جنگ معانی
جنگ معانی
3.5 امتیاز
از 4 رای
دیوان حکیم فرخی سیستانی
دیوان حکیم فرخی سیستانی
4.7 امتیاز
از 34 رای
بخت گشایی با وقت قبلی!
بخت گشایی با وقت قبلی!
4.4 امتیاز
از 38 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی یکصد غزل بیدل

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
یکصد غزل بیدل
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک