زنبورهای عسل دیابت گرفته اند
نویسنده:
اکبر اکسیر
امتیاز دهید
مجموعه شعر طنز
«شعر به يك معنا عبارت است از واداشتن زبان به گفتن چيزهايي كه عادت به گفتن آنها ندارد». اين چكيدهي نظر اكبر اكسير دربارهي شعر است. اكبر اكسير كه ذاتاً شاعر است، متولد گيلان و آذري زبان است. اما آنطور كه خود ميگويد: «در شعر گيلان جايي ندارم چون گيلك نيستم. در شعر آذري هم غايبم چون فارسي گو هستم».
تفاوت او با ساير شاعران متاخر نه در شعرهايش و نه حتا در تشخص بخشيدن به آنها با ابداع عنوان «شعر فرانو» است، چيزي كه اكسير را از سايرين متفاوت ميكند، نگاهش به جهان پيرامون و نقد برندهاش بر مسائل روزگار ماست. او گشايشگر راه است، شاعر آن و لحظه، شاعر رمانتيك مخاطب شناس نيست، او شاعر آينده است و شايد به همين دليل است كه از دو مجموعهي شعر آخرش: «بفرماييد بنشينيد صندلي عزيز» و «زنبورهاي عسل ديابت گرفتهاند» استقبال شده است.
اهميت شعر اكسير در شعار بودنش، شعارهايي رندانه كه كمتر آزار ميدهند و بيشتر به جان مينشينند است. اين شعرها در نگاه نخست سهل به نظر ميآيند، اما اگر با بار انديشه همراه شود، وجه ممتنع آن رخ مينمايد. در همينباره حميد رضا شكار سري، منتقد ادبي دربارهي شعرهاي كتاب «زنبورهاي عسل...» چنين مينويسد: شعر اكسير شعري است اجتماعي كه طنز را به شيوهاي كلاسيك به مدد گرفته است تا بيگزند روزگار، بگويد آنچه را كه مجاز نيست بگويد، يا شيرين بگويد تا نرنجانده باشد و در اين راه از خود هم كم، مايه نميگذارد.
طنز اكبر اكسير، طنزي زيرپوستي و گزنده و اغلب مازوخيستي است. او صلابت و تقدس كلمات را شكسته و با هويت بخشيدن به آنها كه مهجور و پيش پا افتاده به نظر ميرسند، در نهايت با اتفاقي شاعرانه و غيرمترقبه به طنز ميرسد. اكسير از معصوميت كلام به نتيجه شوخناكي مي رسد كه تلخي آن لحظهيي بعد در ذهن مخاطب شكل مي گيرد.
بیشتر
«شعر به يك معنا عبارت است از واداشتن زبان به گفتن چيزهايي كه عادت به گفتن آنها ندارد». اين چكيدهي نظر اكبر اكسير دربارهي شعر است. اكبر اكسير كه ذاتاً شاعر است، متولد گيلان و آذري زبان است. اما آنطور كه خود ميگويد: «در شعر گيلان جايي ندارم چون گيلك نيستم. در شعر آذري هم غايبم چون فارسي گو هستم».
تفاوت او با ساير شاعران متاخر نه در شعرهايش و نه حتا در تشخص بخشيدن به آنها با ابداع عنوان «شعر فرانو» است، چيزي كه اكسير را از سايرين متفاوت ميكند، نگاهش به جهان پيرامون و نقد برندهاش بر مسائل روزگار ماست. او گشايشگر راه است، شاعر آن و لحظه، شاعر رمانتيك مخاطب شناس نيست، او شاعر آينده است و شايد به همين دليل است كه از دو مجموعهي شعر آخرش: «بفرماييد بنشينيد صندلي عزيز» و «زنبورهاي عسل ديابت گرفتهاند» استقبال شده است.
اهميت شعر اكسير در شعار بودنش، شعارهايي رندانه كه كمتر آزار ميدهند و بيشتر به جان مينشينند است. اين شعرها در نگاه نخست سهل به نظر ميآيند، اما اگر با بار انديشه همراه شود، وجه ممتنع آن رخ مينمايد. در همينباره حميد رضا شكار سري، منتقد ادبي دربارهي شعرهاي كتاب «زنبورهاي عسل...» چنين مينويسد: شعر اكسير شعري است اجتماعي كه طنز را به شيوهاي كلاسيك به مدد گرفته است تا بيگزند روزگار، بگويد آنچه را كه مجاز نيست بگويد، يا شيرين بگويد تا نرنجانده باشد و در اين راه از خود هم كم، مايه نميگذارد.
طنز اكبر اكسير، طنزي زيرپوستي و گزنده و اغلب مازوخيستي است. او صلابت و تقدس كلمات را شكسته و با هويت بخشيدن به آنها كه مهجور و پيش پا افتاده به نظر ميرسند، در نهايت با اتفاقي شاعرانه و غيرمترقبه به طنز ميرسد. اكسير از معصوميت كلام به نتيجه شوخناكي مي رسد كه تلخي آن لحظهيي بعد در ذهن مخاطب شكل مي گيرد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زنبورهای عسل دیابت گرفته اند
یاشاسین اچبر اچسیر
به گزارش خبرگزاری پارس
میراث فرهنگی به وزارت نیرو پیوست
بانک پاسارگا د- شعبه تخت جمشید
وام ازدواج می دهد
استخر,نام سابق دشت مرغان است
به همت کارشناسان داخلی
مقبره کوروش به جکوزی مجهز می شود
شعار هفته: آب آبادانی ست – نیست !
ديگر نكنم ز روی نادانی
قربانی عشق او غرورم را
شايد كه چو بگذرم از او يابم
آن گمشده شادی و سرورم را
مثل روزنامهها، اول همه را سر كار ميگذارند
بعد آگهي استخدام ميزنند
بچههاي وظيفه، يا شاعر شدهاند يا خواننده!
خدا را شكر در خانه ما، كسي بيكار نيست
يكي فرم پر ميكند، يكي احكام ميخواند
يكي به سرعت پير ميشود
و آن يكي مدام نق ميزند:
مردهشور ريختت را ببرد
چرا از خرمشهر، سالم برگشتي؟!