رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
قیدار
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 111 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 111 رای
این داستان حکایت مردی در دهه 50 شمسی را روایت می‌کند که با مردان بزرگی چون تختی هم نشین بوده و ارادت ویژه‌ای به دستگاه اهل بیت دارد. او معتقد به حلال و حرام و پایه مردانگی و دستگیری ضعفا است.

این کتاب 9 فصل دارد که هر فصل آن به حکایت بخشی از زندگی قیدار می‌پردازد. نکته جالب توجهی که در این کتاب وجود دارد و خلاقیت نویسنده آن را برای چندمین بار اثبات می‌کند، انتخاب هوشمندانه او در عنوان فصل‌های کتاب است. رمانی با فصل بندی جذاب که هر فصل با نام ماشینی و لقب دادن به آن آغاز می‌شود و ماجرایی که داستان به آن می‌پردازد.
به طور مثال فصل اول این کتاب «مرسدس کوپه کروک آلبالویی متالیک» نام دارد که ماجرای آشنایی قیدار و شهلا و همچنین ماجرای ماه عسل رفتن آن دو را بیان می‌کند و به همین ترتیب فصل‌ها، روایت‌های جدیدی از عنوانشان را پدید می‌آورند.
موضوع کتاب درباره یک گاراژدار و یا به اصطلاح ماشین باز اهل تهران است که شهرت او و کامیون‌هایش در همه جا و در میان رانندگان پیچیده است. داستان قیدار این گونه آغاز می‌شود که او به همراه نامزدش «شهلا» راهی اصفهان می‌شوند تا بر سر قبر پدر شهلا برسند و از او کسب اجازه برای ازدواج کنند. اما مرسدس کروک قیدار به طور اتفاقی با یکی از تریلی‌های خودش تصادف می‌کند و این سفر هرگز به پایان خودش نمی‌رسد. در ادامه این ماجرا اتفاق‌هایی برای قیدار رقم می‌خورد که شروع تغییراتی در زندگی او است.
شخصیت قیدار که او را زبانزد و مورد اعتماد می‌کند، ویژگی‌های پهلوانی، تمام عیار بودن و لوطی منشانه او می‌باشد. از دیگر ویژگی‌های او، مرید بودن قیدار به سیدی روحانی به نام «گلپا» است که شخصیت این روحانی نیز از جمله کاراکترهای منحصر به آثار امیرخانی است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1397/09/19

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قیدار

تعداد دیدگاه‌ها:
2
در افسانه‌ی قیدار اثبات شده‌ است
- می‌توان ادبیات جدید ساخت و در ابتدای کتاب یادداشتی گذاشت به این مضمون که: « رسم‌الخط این کتاب منطبق با دیدگاه مولف است» و بیچاره زبان فارسی‌که هرکس مقراض برمی‌دارد تا ناخنی از او بکشد و آن را لینچ می‌کند بی مراسم کفن و دفن
و لگدی هم نثار جنازه‌ی بر خاک مانده‌اش حواله می‌کند اما کور خوانده‌اند و این زبان هنوز زنده است و دشمن کورکن.
- دشمن به لطائف الحیل و شبیخون‌های ضد فرهنگی نتوانست زبان و فرهنگ ما را تخریب کند پس به لطف و یاری شبه دوستان، آنتی تزی می‌سازد تا از درون به نابودی آن دست زند. یک روز احمد کسروی کتاب "زبان پاک" را می‌نویسد تا در آن زبان پارسی را از لغات بیگانه تطهیر کند و به جای ضد بنویسد "آخشیج" و روز دیگر "حافظ به روایت احمد شاملو" درمی‌آید و اینک امیرخانی رسم الخط جدید می‌آفریند تا در ادبیات شوربخت ما کلانتری شود "کل عنتری" و دادگستری بشود "جاگستری"! حتا بیگانه هم نتوانست با زبان پارسی آن کند که این به ظاهر دوست می‌کند.
- می‌توان کتابی ساخت پر از املای جدید لغات بی ریشه مثل: قوتی کبریت، فسان فسان می‌کردیم، قاپی در نمی‌کنم، ملعقه‌های مرسوم، پله‌گان، شرغ شرغ، چ‌یده‌اند جلو روش، هیکل تن‌مندش و ...
- پژوی 504 آخوندی تبدیل می‌شود به پژوی 404 !! ص 148 و 154 .
- می‌توان نام محلات تهران را تعویض کرد و حتا ریشه‌های من درآوردی برای آنها ساخت: « قلّک هم شد اسم؟ زری گنده، ته ریش؟ ... باغ‌بان تکیه داده به درخت، اسم‌ش شده پاچنار، ملا نشسته است یک جا، اسم‌ش شده پا منار...» ص138 .
در سالها و روزها، هجوم مغول و تاتار و عرب و افغان و ... نتوانست فرهنگ و زبان و خاک ایران را به تاراج ببرد. اگر بیگانگان توانستند گوشه‌ای از خاک ایران را جدا ساختند، باز هم آن جگرگوشه، چشم به ایران دارد و به کوری چشم بیگانگان، فرهنگ ایرانی در آن استمرار دارد .
قیدار
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک