تاریخ طبری - جلد 1
نویسنده:
محمدبن جریر طبری
مترجم:
ابوالقاسم پاینده
امتیاز دهید
تاریخ الرسل و الملوک یا تاریخ الامم والملوک معروف به تاریخ طبری کتابی است که توسط محمد بن جریر طبری تاریخنگار و محقق مسلمان ایرانی در اواخر سده سوم پس از هجرت به رشته تحریر درآمدهاست.
طبری این کتاب را پس از پایان تفسیر قرآنش تألیف نمود. این کتاب، تاریخ را از زمان خلقت شروع کرده و سپس به نقل داستان پیامبران و پادشاهان قدیمی میپردازد.
در بخش بعدی کتاب طبری به نقل تاریخ پادشاهان ساسانی میپردازد، و از آنجا به نقل زندگی پیامبر اسلام، محمد میپردازد. در این کتاب وقایع پس از شروع تاریخ اسلامی (مقارن با هجرت به مدینه) به ترتیب سال تنظیم شده و تا سال ۲۹۳ هجری شمسی را در بر میگیرد.
تاریخ طبری مرجع عمده تاریخ ایران تا اول سده چهارم هجری است، همچنین این کتاب مأخذ عمده تمام کسانی واقع شدهاست که بعد از طبری به تألیف تاریخ اسلام اهتمام ورزیدهاند.
طبری در رابطه با تاریخ زمان ساسانی مطالب را گسترده تر نگاشتهاست. ولی در این قسمتها به غیر از قسمتهایی که از روایتگران مسلمان نقل میکند. در این باره منابع طبری با منابع راویان مسلمان برابری میکند که این نشانگر آن است که منبع راویان مسلمان و طبری منابع مشترک ایرانی است.
طبری در این قسمت به تفضیل نسبها و تاریخ ایرانیان و غیر ایرانیان (انیرانیان) را با جزئیات نصب دقیق ذکر میکند که این امر باعث برتری تاریخ طبری به تاریخهای هم سنگ خود در این زمینهاست. همچنین وی از آوردن مطالبی که مضامین "شعوبی و رنگ حماسی" دارند پرهیز کرده که از این جمله میتوان به عدم پرداخت وی به مسائلی همچون زندگی خسرو پرویز و یا از این دست اشاره نمود.
بیشتر
طبری این کتاب را پس از پایان تفسیر قرآنش تألیف نمود. این کتاب، تاریخ را از زمان خلقت شروع کرده و سپس به نقل داستان پیامبران و پادشاهان قدیمی میپردازد.
در بخش بعدی کتاب طبری به نقل تاریخ پادشاهان ساسانی میپردازد، و از آنجا به نقل زندگی پیامبر اسلام، محمد میپردازد. در این کتاب وقایع پس از شروع تاریخ اسلامی (مقارن با هجرت به مدینه) به ترتیب سال تنظیم شده و تا سال ۲۹۳ هجری شمسی را در بر میگیرد.
تاریخ طبری مرجع عمده تاریخ ایران تا اول سده چهارم هجری است، همچنین این کتاب مأخذ عمده تمام کسانی واقع شدهاست که بعد از طبری به تألیف تاریخ اسلام اهتمام ورزیدهاند.
طبری در رابطه با تاریخ زمان ساسانی مطالب را گسترده تر نگاشتهاست. ولی در این قسمتها به غیر از قسمتهایی که از روایتگران مسلمان نقل میکند. در این باره منابع طبری با منابع راویان مسلمان برابری میکند که این نشانگر آن است که منبع راویان مسلمان و طبری منابع مشترک ایرانی است.
طبری در این قسمت به تفضیل نسبها و تاریخ ایرانیان و غیر ایرانیان (انیرانیان) را با جزئیات نصب دقیق ذکر میکند که این امر باعث برتری تاریخ طبری به تاریخهای هم سنگ خود در این زمینهاست. همچنین وی از آوردن مطالبی که مضامین "شعوبی و رنگ حماسی" دارند پرهیز کرده که از این جمله میتوان به عدم پرداخت وی به مسائلی همچون زندگی خسرو پرویز و یا از این دست اشاره نمود.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخ طبری - جلد 1
*ابوجعفر محمد بن جریر طبری، در پایان سال ۲۲۴ یا آغاز سال ۲۲۵ قمری، برابر با ۸۳۹ میلادی، در آمل مازندران زاده شد و از آن رو به طبری مشهور گردید. برخی نیز وی را #امام_طبری خوانده و به شیوه متقدمان که فرزند را به نام پدر میخواندند، ابن جریر نیز میگفتند. در آن روزگار طاهریان بر طبرستان حکومت میکردند، و ایرانیان کوشش بسیار به کار میداشتند که در فراگیری دانشهای رایج زمان و زبان تازی، به انگیزه برتری بر عناصر غالب، اهتمام ورزند. #سیوطی مینویسد:
"طبری در اصل، از مردم آمل بود، اما وی این شهر را ترک کرده و در طلب دانش و سیر آفاق پرداخت و به بسیاری از اقلیم ها سفر کرد و در این سفرها از احمد بن منیع، ابوکریب، هناد بن سری، یونس بن عبدالاعلی و جماعتی از محدثان، حدیث شنید".(۱)
*طبری، چون آوازه بلند #احمدبن_حنبل را شنید، به شوق بهره یابی از محضر او رهسپار بغداد شد، اما در نیمه راه خبر مرگ احمد را شنید. از عزیمت به بغداد منصرف و راهی بصره شد. در بصره نیز از مکتب دانشمندانی چون محمد بن موسی حرشی، محمد بن بشار که به "بندار" معروف بودو... بهره مند شد...(۲)
*طبری به بغداد بازگشت و تصمیم به آموختن علوم قرآنی گرفت و نزد احمد بن یوسف تغلبی که از استادان قرائت روزگار خود بود، خدمت کرد و از وی نکته ها آموخت. پس از آن به بررسی و تحقیق فقه شافعی پرداخت و دو تن از امامان مذهب شافعی، حسن بن محمد صباح و ابوسعید اصطخری را ملاقات کرد و خود به مذهب شافعی گروید و سالها طبق آن فتوی داد... طبری در بازگشت به بغداد به ستیزه ای ناخواسته دچار شد. در آن عصر، بازار ستیز و آویز اصحاب مذاهب و عقاید تعصب آمیز در بغداد گرم بود. محضر عالمان و فقیهان به جدل و مناظره میگذشت. پیروان احمد حنبل، یکی از امامان چهارگانه سنت، مردمی سختگیر بودند و عقل و برهان را در امور اعتقادی ناخوش میداشتند و به آزار دیگران میپرداختند. طبری که در فقه و تفسیر و حدیث از عالمان بزرگ بود، در اثری که از مسالک مجتهدان گفتگو میکند، احمد حنبل را در زمره فقیهان نمی آورد، و او را محدثی ساده میشمارد. میگوید زمانی که طبری از سفر دومش به طبرستان به بغداد باز میگشت، گروهی از متعصبان حنبلی چون عبدالله حصاص و جعفر بن عرفه، قصد وی کردند و روز آدینه در مسجد جامع به نزد او آمدند و درباره امام احمد حنبل و حدیث "جلوس بر عرش" از وی پرسش کردند و چون وی اعتقاد خود را در این مورد گفت، حنبلیان بر وی تاختند و دوات های خود را که بیش از هزار بود، به سوی او پرتاب کردند و فتنه ای بر پا شد و منزل وی را سنگ باران کردند و به همت صاحب شرطه بغداد، غائله خوابید...
- طبری بعدها برای آموختن به مصر سفر کرد... طبری چندین سال در مصر به سر برد و در خلال این سالها به شام سفر کرد و بازگشت، و فقه مالک را نیز از شاگردان ابن وهب فرا گرفت. پس از سالیانی چند اقامت در مصر، هوای بغداد کرد و بر آن شد در این شهر جز به روایت، درایت، تالیف و تصنیف نپردازد. وی گذشته از هم نشینی با بسیاری از دانشمندان و نامداران، به کار تالیف و تصنیف نیز اهتمام مبذول داشت. اقامت طبری در بغداد به درازا نکشید. آهنگ طبرستان کرد و به سوی مولد خود بازگشت. این نخستین سفر به زادگاه پس از دوران بلند دانشجویی و آموزش بود. سفر دوم طبری به سال ۲۹۰ قمری اتفاق افتاد.(۳)؛ طبری پس از سفرهای بسیار در بغداد خانه ای ساخت و اوقات خود را به مطالعه و تالیف میگذراند. سرانجام وی به روز شنبه ۲۸ شوال سال ۳۱۰ هجری، برابر با ۱۷ فوریه ۹۲۳ میلادی، به سن ۸۸ سالگی درگذشت. مهمترین اثر طبری، همان تاریخ طبری است. او اثر خود را با اسطوره های دوره باستان ایران آغاز کرده و سپس به تاریخ روم، قوم یهود، عرب های پیش از اسلام و سیره نبوی پرداخته است. همچنین رویدادهای عصر محمد و پس از مرگ پیامبر اسلام، جنگ های جمل و صفین، تاریخ امویان و سرانجام عباسیان را تا زمانی که در آن بوده، می نگارد. ترجمه تاریخ طبری به زبان فارسی، پنجاه سال پس از مرگ او توسط وزیر دانشمند منصور بن نوح سامانی، ابوعلی محمد بن محمد بلعمی صورت گرفت.
منابع:
۱. تاریخ بلعمی، به تصحیح ملک الشعرای بهار، به کوشش محمد پروین گنابادی، وزارت فرهنگ، ۱۳۴۱، مقدمه، ص۴۲.
۲. تاریخنامه طبری، محمد روشن،،جلد اول، تهران: نشر نو، ۱۳۶۶، ص۱، مقدمه مصحح.
۳. تاریخنامه طبری، پیشین، ۳_۴_۵.