رسته‌ها
رساله دوم درباره دولت
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 34 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 34 رای
جان لاک
نوشته ای پیرامون ریشته، گستره و غایت راستین دولت مدنی
رساله ی دوم درباره ی دولت یکی از آثار برآمده از الهیات مسیحی پروتستان است، از دستاوردهای مهم آن شاخه از مسیحیت است که پایه و مایه ی لیبرالیسم به شمار می رود. جذابیت این اثر در فراهم ساختن توجیه دینی در همه ی سنجه های لیبرالیسم بوده است. آن چه امروز از بدیهیات روزگار می شناسیم میوه ی نهالی است که او کاشت. به طور کلی باید گفت که لیبرالیسم چیزی جز توجیه عقلانی دین آن هم در پرتو جنبش دینی دو سده جلوتر از لاک نبوده است...

فهرست
• کارهای اساسی لاک
• درباره ی حاکمیت طبیعت
• درباره ی وضعیت جنگی
• درباره ی برده گی
• درباره ی مالکیت
• درباره ی ولایت قهری پدر
• درباره ی پیدایش جوامع سیاسی
• و...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
269
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1396/02/09

کتاب‌های مرتبط

The Rhetoric of Plato's Republic
The Rhetoric of Plato's Republic
4.8 امتیاز
از 5 رای
شکنجه و امید
شکنجه و امید
4 امتیاز
از 27 رای
اراده معطوف به قدرت
اراده معطوف به قدرت
4.5 امتیاز
از 92 رای
ایدئولوژی آلمانی
ایدئولوژی آلمانی
4.6 امتیاز
از 55 رای
Philosophy and the Social Problem
Philosophy and the Social Problem
5 امتیاز
از 5 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی رساله دوم درباره دولت

تعداد دیدگاه‌ها:
13
(۲) واژه Government را من به «دولت» ترجمه کرده‌ام و در متن نیز گاهی به «حکومت». این کار بر اساس ضرورت متن صورت گرفته است. طباطبایی معتقد است این واژه را فقط می‌باید به حکومت ترجمه کرد. من این اطلاق و این محدودیت در معنا را به آن صورت صلب و مجردی که او می‌خواهد نمی‌پذیرم. این دو واژه «دولت» و «حکومت» بار معنایی تقریبا یکسانی دارند و بر هم منطبق می‌شوند. این انطباق هم در متن لاک دیده می‌شود و هم در مجموعه متون سیاسی زبان انگلیسی. نکته دوم ایراد طباطبایی بر ترجمه state است. او معتقد است این اصطلاح سیاسی را می‌باید تنها به «دولت» ترجمه کرد. باز هم این نظر صلب وی مشکل‌ساز است و بی‌اهمیت. در متون سیاسی این واژه بیشتر در معنای کشور و استان به کار می‌رود و کمتر در معنی دولت. این واژه در معنای دولت هم گاهی به‌کار رفته است. مشکل من با این خط‌کشی صلب و مجرد امثال طباطبایی است آن هم در زبان فارسی. استناد من بر سر موضع خویش متون انگلیسی است؛ نه فهم طباطبایی و فولادوند. نکته سومی که او از ترجمه من ایراد گرفته بر سر واژه‌ی state of nature است. او معتقد است که آن را می‌باید به «وضع طبیعی» ترجمه کرد. «طبیعت» اسم است و نه صفت. nature را نمی‌باید در مقام صفت ترجمه کرد.
(۱)‌ درباره‌ی متن فارسی این کتاب که من آن را پس از شش سال کار دقیق و بازخوانی‌های چندباره سرانجام منتشر کردم واکنش‌های مغرضانه‌ای در مقام نقد به آن وارد شد. من به دلیل دوری از ایران به موقع از این برخورد‌های منفی آگاه نشدم و برخورد نکردم. دلیل من برای به کار بردن قید «به موقع» در گزاره پیشین این است که ذهن خوانندگان پیش از آن که من واکنشی نشان بدهم شکل گرفته بود. در این فضا کسانی مثل جواد طباطبایی و عزت‌الله فولادوند مقصرند. اینها کاملا یک طرفه به نزد قاضی رفتند و حکم گرفتند و مریدان دست به سینه این افراد نیز نظر آنها را به عنوان حکم قطعی پذیرفتند و کار مرا بی‌اعتبار فرض کردند؛ بدون آن که آن را بخوانند. من پاسخ کوتاه و مختصری به طباطبایی داده‌ام و در همان نشریه نیز منتشر شده است. البته کلیت مقاله طباطبایی اتفاقا درباره‌ی کتاب من نبود. اما او به سه نکته اشاره کرده و بر کتاب من ایراد گرفته. من به آن ایرادها پاسخ داده‌ام. اما گویا این فرد با آن اسم مستعارش shahkhoshin پاسخ مرا نخوانده است. امیدوارم ایشان به خود کمی زحمت بدهند و آن پاسخ را بخوانند. ادامه دارد ...
ترجمه بسیار ضعیف و غیرعلمی از یک کتاب بسیار مهم و تاثیرگذار در تاریخ اندیشه سیاسی غرب...برای آشنایی بیشتر با ژرفای فاجعه ی ترجمۀ این مترجم عزیز به مطلبی از ذکتر جواد طباطبایی با عنوان « نعش بی جان جان لاک در دست غسالان» که در اینترنت نیز در دسترس می باشد مراجعه نمایید.بدبختانه بازار نشرکتاب ایران تبدیل به یک بازار مکاره ای شده که روزی نیست در آن خرمهره را به جای مروارید به مخاطبان غالب نکنند.بسیاری از مترجمان تازه به دوران اینترنت رسیده با یاری گوگل ترنسلیت و در کمال بی شرمی در فقدان یک جریان نقادی و منتقدان تیزبین در کشور ،یک روز در میان دست به ترجمه آثار غربیان می برند.در این وانفسا از شیرمرغ کتابهای روان شناسی موفقیت گرفته تا جان آدمیزاد بزرگانی مانند جان لاک و نیچه و هگل و کانت و دریدا و هوسرل و هایدگر و... در مارکت این مترجمان فاضل همه فن حریف یافت می شود.هفته ای چند نوبت هم جشنواره و بازخوانی و رونمایی از این ترجمه های فاخر و تقدیر از مترجمان فاخرترشان انجام می شود..فاجعه آنقدر عمیق است که یکی از نویسندگان خارجی نه چندان مشهور نیز که چند کتابش در ایران به تازگی ترجمه شده پس از اگاهی یافتن از مصیبت وارده بر کتابهای مرحوم شده اش توسط مترجمان وطنی در فیس بوک خودش مطلبی درج کرده و بدینوسیله از تمام مخاطبان ایرانی خواهش کرده کتابهایش را به هر زحمتی شده ولو بااستفاده از دیکشنری دست و پاشکسته هم که شده به همان زبان اصلی بخوانند و به طنز نیز گفته حاضرم هزینه کلاس زبان ایرانیان عزیزی که بدین منظور اقدام می کنند را تقبل کنند ولی تحت هیچ شرایطی از ترجمه های وحشتناک غلط مترجمان استفاده نکنند.
رساله دوم درباره دولت
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک