سفری به دربار سلطان صاحبقران - جلد 1
نویسنده:
هنریش بروگیش
مترجم:
حسین کردبچه
امتیاز دهید
سفری به دربار سلطان صاحبقران - جلد 2:
http://ketabnak.com/book/77976
دولت پروس و آلمان در سال 1859 مقارن با اواسط سلطنت ناصرالدین شاه هیئتی را به ایران اعزام کرد تا ضمن ایجاد سفارتخانه روابط و مناسبات اقتصادی و سیاسی را میان ایران و آلمان برقرار کند؛ این کتاب سفرنامهای است حاصل از این مسافرت.
دکتر بروگش مستشار و استاد دانشگاه برلین و یکی از بزرگترین شرقشناسان روزگار خود بود. وی در تمام طول اقامتش در ایران در تمام شئون و روابط میان مردم ایران مطالعه کرد.
در کتاب "سفری به دربار سلطان صاحبقران" آمده است:
باید گفت که زبان فارسی، زبان ادب و نزاکت و احترام است. ایرانیها هرگز به اشخاص بزرگتر از خود "نه" نمیگویند و از کلمه "خیر" استفاده میکنند یا آنکه میگویند "اختیار دارید". همیشه صحبتها ونطقها با "عرض میکنم ..." شروع میشود. اگر یک نفر خبر خوشی را دریافت کند طرف مقابل میگوید: "چشم ما روشن..." هنگامی که از اشخاص نقل قول میشود به جای "او گفت" میگویند "ایشان فرمودند."
این کتاب، حاصل مسافرت د ور و د راز یک هیأت سیاسى و اعضاى یک سفارت است که رسماً ازطرف د ولت پروس به ایران اعزام شد ند و از بیشتر نقاط و شهرهاى ایران بازد ید کرد ند و د ر 25ژوئیه 1857براى نخستین بار میان ایران و د ولت پاد شاهى پروس- به نمایند گى ازطرف کشورها و ایالات مستقل آلمان - یک قرارد اد گمرکى و بازرگانى و مود ت امضاء نمود ند و...
بیشتر
http://ketabnak.com/book/77976
دولت پروس و آلمان در سال 1859 مقارن با اواسط سلطنت ناصرالدین شاه هیئتی را به ایران اعزام کرد تا ضمن ایجاد سفارتخانه روابط و مناسبات اقتصادی و سیاسی را میان ایران و آلمان برقرار کند؛ این کتاب سفرنامهای است حاصل از این مسافرت.
دکتر بروگش مستشار و استاد دانشگاه برلین و یکی از بزرگترین شرقشناسان روزگار خود بود. وی در تمام طول اقامتش در ایران در تمام شئون و روابط میان مردم ایران مطالعه کرد.
در کتاب "سفری به دربار سلطان صاحبقران" آمده است:
باید گفت که زبان فارسی، زبان ادب و نزاکت و احترام است. ایرانیها هرگز به اشخاص بزرگتر از خود "نه" نمیگویند و از کلمه "خیر" استفاده میکنند یا آنکه میگویند "اختیار دارید". همیشه صحبتها ونطقها با "عرض میکنم ..." شروع میشود. اگر یک نفر خبر خوشی را دریافت کند طرف مقابل میگوید: "چشم ما روشن..." هنگامی که از اشخاص نقل قول میشود به جای "او گفت" میگویند "ایشان فرمودند."
این کتاب، حاصل مسافرت د ور و د راز یک هیأت سیاسى و اعضاى یک سفارت است که رسماً ازطرف د ولت پروس به ایران اعزام شد ند و از بیشتر نقاط و شهرهاى ایران بازد ید کرد ند و د ر 25ژوئیه 1857براى نخستین بار میان ایران و د ولت پاد شاهى پروس- به نمایند گى ازطرف کشورها و ایالات مستقل آلمان - یک قرارد اد گمرکى و بازرگانى و مود ت امضاء نمود ند و...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سفری به دربار سلطان صاحبقران - جلد 1
در اوایل ماه فوریه در تهران، صحبت از استفاده از یکی دیگر از اختراعات اروپایی به میان آمد ...، منظور من از استفاده از اختراع جدید، کشیدن راه آهن در ایران است... اما هزینه کشیدن این راه آهن و خرید لکوموتیوها و واگونها را از کجا بیاورند؟ در کشوری مانند ایران که مردم، اعتمادی به کارهای اجتماعی ندارند، تشکیل یک شرکت سهامی نظیر اروپا غیرممکن به نظر میرسد زیرا مردم معمولاً میترسند پول خود را بدهند و این پول از طرف دولت ضبط شود و از بین برود، بنابراین نقشه کشیدن راه آهن فقط با پول سرمایهدار بزرگ ایران یعنی شخص شاه انجامپذیر به نظر میرسد. از طرف شاه دوست اتریشی ما آقای «گاستیگر» که معلم دارالفنون و در استخدام دولت ایران بود، به علت تحصیلات مهندسی که داشت مأمور گردید که خرج کشیدن این راه آهن را که روی آن واگون اسبی حرکت کند، برآورد نماید. آقای گاستیگر با محاسبات دقیقی که برای کشیدن راه آهن صورت داد اظهار داشت که باید در مدت سه ماه و هر روز هزار نفر کارگر کار کنند و مخارج کشیدن راه آهن را در حدود ۱۸۰۰۰ سکه طلا برآورد کرد. یکی از وزیران کابینه که در ارتباط نزدیک با گاستیکر بود وقتی از برآورد او مطلع شد، انگشت خود را روی بینی گذاشت و مرد اتریشی را دعوت به سکوت کرد و گفت هرگز این برآورد واقعی را به کسی نگوید و به عرض شاه نرساند، بلکه مخارج دیگر و پولهایی را که صدراعظم و مقامات دیگر از این کار باید عایدشان شود در نظر بگیرد و برآورد خودرا به ۳۰۰۰۰سکه طلا افزایش دهد... آقای گاستیکر با یک چنین وضعی در ایران مواجه شده است و خودش هم بدرستی نمیداند چه باید بکند به هر حال اکنون در این سرمای زمستان و در زمینهای پر از گل و لای در راه تهران - حضرت عبدالعظیم مشغول مطالعه در تعیین مسیر راه آهنی است که باید کشیده شود. (ج ۲، ص ۵۸۴_۵۸۶)
مأخذ: هینریش، بروگش. سفری به دربار سلطان صاحبقران (۲ جلدی). ترجمهٔ مهندس کردبچه. تهران: انتشارات اطلاعات. سال ۱۳۶۷
اگر ممکن هست کتاب های مورخین و جغرافی دانان بزرگ اسلامی از جمله ابن حوقل، اصطخری و تاریخ گزیده و ابن خردادبه، را هم در سایت قرار دهید.
سپاسگزار از زحماتتون