راه سخت
نویسنده:
لی چایلد
مترجم:
محمد عباس آبادی
امتیاز دهید
این رمان، دهمین کتاب از مجموعه داستانهای جک ریچر است که لی چایلد، نویسندهی بریتانیایی، آنها را نوشته است. شخصیت اصلی این داستانها، یک پلیس سابق ارتش به نام جک ریچر است. جک ریچر مرد کمحرف، تودار، تکرو و چهارشانهای با قد ۱٫۹۶ متر و وزن ۱۱۰ کیلوگرم است، عاشق ریاضیات است، توانایی محاسباتی ذهنی بالایی دارد، و با آموزشهایش در انواع رشتههای رزمی، در نبرد تنبهتن مهارت فراوانی دارد. با داشتن پدری ارتشی، از کودکی سیستم ارزشی درونی قویای در او شکل گرفته که هنوز از آن تبعیت میکند و هر جا ظلمی ببیند، میکوشد تا عدالت را برقرار کند. در عین اینکه در هنگام نبرد با نهایت خونسردی و بدون احساسات آنچه لازم است را انجام میدهد، شخصیتش وجهی هنرمندانه نیز دارد: او شیفته موسیقی بلوز است.
پس از استقبال گستردهی مخاطبان از کتاب اول، داستانهای دیگر نیز نوشته شد. تا سال ۲۰۱۴ نوزده قسمت از مجموعهی جک ریچر نوشته شده که فروشی بینظیر را به همراه داشته است.
در توضیح پشت جلد دربارهی داستان آمده است:
«داستان با حضور ریچر در نیویورک آغاز میشود. رئیس یک شرکت نظامی خصوصی در ازای پرداخت یک میلیون دلار از ریچر میخواهد همسر و فرزندش را که ظاهرا گروگان گرفته شدهاند نجات دهد. ریچر در طول تحقیقاتش به موارد مشکوکی برمیخورد و درمییابد که آنچه او میداند همهی داستان نیست. او در میانهی راه تصمیم دشواری میگیرد، به نقطهی شروع بازمیگردد و این بار "راه سخت" را برمیگزیند.» در بخشی از داستان میخوانیم: «ادوارد لین عکس قابگرفته را مثل پیشکشی در دست نگه داشت و ریچر رفت جلو و آن را گرفت. کجش کرد تا نور رویش بتابد. کیت لین بدون شک زیبا بود. هیپنوتیزمکننده بود. سنش شاید حدود بیست سال از شوهرش کمتر بود، که یعنی در اوایل دههی سی زندگیاش قرار میگرفت. به اندازهای مسن بود که زنی بالغ باشد و به اندازهای جوان بود که بیعیبونقص باشد. در عکس به چیزی درست در آن سوی حاشیهی عکس خیره شده بود. چشمانش با عشق شعلهور بود.»
بیشتر
پس از استقبال گستردهی مخاطبان از کتاب اول، داستانهای دیگر نیز نوشته شد. تا سال ۲۰۱۴ نوزده قسمت از مجموعهی جک ریچر نوشته شده که فروشی بینظیر را به همراه داشته است.
در توضیح پشت جلد دربارهی داستان آمده است:
«داستان با حضور ریچر در نیویورک آغاز میشود. رئیس یک شرکت نظامی خصوصی در ازای پرداخت یک میلیون دلار از ریچر میخواهد همسر و فرزندش را که ظاهرا گروگان گرفته شدهاند نجات دهد. ریچر در طول تحقیقاتش به موارد مشکوکی برمیخورد و درمییابد که آنچه او میداند همهی داستان نیست. او در میانهی راه تصمیم دشواری میگیرد، به نقطهی شروع بازمیگردد و این بار "راه سخت" را برمیگزیند.» در بخشی از داستان میخوانیم: «ادوارد لین عکس قابگرفته را مثل پیشکشی در دست نگه داشت و ریچر رفت جلو و آن را گرفت. کجش کرد تا نور رویش بتابد. کیت لین بدون شک زیبا بود. هیپنوتیزمکننده بود. سنش شاید حدود بیست سال از شوهرش کمتر بود، که یعنی در اوایل دههی سی زندگیاش قرار میگرفت. به اندازهای مسن بود که زنی بالغ باشد و به اندازهای جوان بود که بیعیبونقص باشد. در عکس به چیزی درست در آن سوی حاشیهی عکس خیره شده بود. چشمانش با عشق شعلهور بود.»
دیدگاههای کتاب الکترونیکی راه سخت