گردان قاطرچیها به سبب هوشیاری و قلم توانای داود امیریان یکی از طنزهای نادر در مورد فضای جنگ است. چنین کتابهایی هم میتواند ذهن نوجوانان را با فضای جبهه و جنگ آشنا سازد و هم میتواند روحیهی خشن جنگ را برای نسلی که آن را مترادف با خون شنیده است، تلطیف سازد.کتابهایی از این دست، چنانچه با بصیرت انتخاب شوند و معیارهای درست تربیتی و نکات آموزشی در آنها لحاظ شود میتواند به عنوان گامی بزرگ برای آشنایی کودکان و نوجوانان با بخشی از تاریخ کشورمان معرفی شوند.
با توجه به این امر که کتاب گردان قاطرچیها جهت نوجوانان تهیه و به چاپ رسیده است لازم بود که مواردی در آن با ذرهبین دیده شود اما گویا نویسندهی طنازِ ما از آن غافل شده است! ناشر این کتاب یعنی کانون پرورش فکری نیز که خود به صورت تخصصی بر چاپ و نشر کتابهای کودکان و نوجوانان نظارت دارد مانند نویسنده از کنار برخی نکات با سهل انگاری عبور کرده است. صد البته در این میان نقش ویراستار خیلی محترم از همه پر رنگتر است که گویا وظیفهی خود را اندکی فراموش کردهاند!
جای برخی لغات و اصطلاحات در این کتاب نیست. شاید بسیاری از کنایهها و اشارات کلامی و اصطلاحات زبانی هستند که ما مجاز در به کارگیری آنها در ادبیات نیستیم. وجه اول این است که با به کارگیری برخی کلمات، قـُبح آن در جامعه شکسته میشود و به صورت عمومی تکرار خواهد شد. وجه دوم این است که کتاب و رسانههای مکتوب، سندی هستند که نسل آینده از آن میآموزد و متن را به عنوان سندی از گذشته به آینده ،انتقال میدهد، پس لازم است تمهیداتی اندیشیده شود تا برخی عبارات (هر چند که در افواه عمومی استفاده میشود) در فرهنگ مکتوب به کار گرفته نشوند (این نکته به طور کامل اخلاقی است و ربطی به سیاست ندارد.)
دیدگاههای کتاب الکترونیکی گردان قاطرچی ها
با توجه به این امر که کتاب گردان قاطرچیها جهت نوجوانان تهیه و به چاپ رسیده است لازم بود که مواردی در آن با ذرهبین دیده شود اما گویا نویسندهی طنازِ ما از آن غافل شده است! ناشر این کتاب یعنی کانون پرورش فکری نیز که خود به صورت تخصصی بر چاپ و نشر کتابهای کودکان و نوجوانان نظارت دارد مانند نویسنده از کنار برخی نکات با سهل انگاری عبور کرده است. صد البته در این میان نقش ویراستار خیلی محترم از همه پر رنگتر است که گویا وظیفهی خود را اندکی فراموش کردهاند!
جای برخی لغات و اصطلاحات در این کتاب نیست. شاید بسیاری از کنایهها و اشارات کلامی و اصطلاحات زبانی هستند که ما مجاز در به کارگیری آنها در ادبیات نیستیم. وجه اول این است که با به کارگیری برخی کلمات، قـُبح آن در جامعه شکسته میشود و به صورت عمومی تکرار خواهد شد. وجه دوم این است که کتاب و رسانههای مکتوب، سندی هستند که نسل آینده از آن میآموزد و متن را به عنوان سندی از گذشته به آینده ،انتقال میدهد، پس لازم است تمهیداتی اندیشیده شود تا برخی عبارات (هر چند که در افواه عمومی استفاده میشود) در فرهنگ مکتوب به کار گرفته نشوند (این نکته به طور کامل اخلاقی است و ربطی به سیاست ندارد.)