جزیره افسونگران
نویسنده:
فریبا کلهر
امتیاز دهید
نویسنده نوجوانان را به دنیایی فانتزی می برد و با شخصیت اصلی داستان که دختری به اسم داناک است همراه می شود تا مسیر دانایی و دانا شدن را به نوجوانان نشان بدهد.
در شبی سیاه و تیره در دهکدهی باران دختری به دنیا آمد که چشمانی عسلی و پوستی گندمگون داشت. پدرش او را در پوست شیر پیچید و از خداوند خواست دخترش مانند، شیر، شجاع و بیباک باشد. مرغ آمین که از فراز خانه میگذشت دعای پدر را شنید و گفت: «آمین!» مادر گفت: «خوب است که شجاعت و دلاوری با خردمندی همراه باشد، خداوندا به دختر من دانایی و خردمندی ببخش.» اما مرغ آمین که از فراز خانه گذشته بود دعای مادر را نشنید. به این ترتیب، دخترک که داناک نامیده میشد دلاورترین دختر دهکدهی باران شد اما...
بیشتر
در شبی سیاه و تیره در دهکدهی باران دختری به دنیا آمد که چشمانی عسلی و پوستی گندمگون داشت. پدرش او را در پوست شیر پیچید و از خداوند خواست دخترش مانند، شیر، شجاع و بیباک باشد. مرغ آمین که از فراز خانه میگذشت دعای پدر را شنید و گفت: «آمین!» مادر گفت: «خوب است که شجاعت و دلاوری با خردمندی همراه باشد، خداوندا به دختر من دانایی و خردمندی ببخش.» اما مرغ آمین که از فراز خانه گذشته بود دعای مادر را نشنید. به این ترتیب، دخترک که داناک نامیده میشد دلاورترین دختر دهکدهی باران شد اما...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی جزیره افسونگران