خشم و هیاهو
نویسنده:
ویلیام فاکنر
مترجم:
بهمن شعله ور
امتیاز دهید
ترجمه دیگر
✔️ خشم و هیاهو اولین رمان بزرگ ویلیام فاکنر است و به عقیدهٔ بسیاری از صاحبنظران به عنوان بهترین اثر او شناخته میشود که بیشترین نقد و بررسی را در میان آثار فاکنر به خود اختیار دادهاست.
این کتاب حکایت زوال خانوادهی کامپسون هاست. در این رمان چهار روز از زندگیِ خانوادهیِ «کامپسونها» از زبان چهار شخصیت متفاوت در چهار فصل روایت میشود.
خصوصیت تکنیکی برجستهٔ خشم و هیاهو استفاده از چهار نگاه مختلف در روایت فروپاشی خانوادهٔ کامپسون است. از ذهن ناتوان بنجی به ذهن وسواسی کونتین و سپس حرکت به ذهن متفاوت و یا بیاندازه وسواسی جیسون و در آخر نیز به سوی دنیای عینی دیلسی. به این ترتیب حرکت خواننده را در این رمان، حرکتی از سادهلوحی و معصومیت به سوی روشنگری فزاینده مییابیم.
خشم و هیاهو شبیه پازل پیچیدهای است که هر قطعه ذهنیات راوی خود را بیان میکند.
فاکنر مدام سبک نگارشش را بنا به منطق داستان تغییر میدهد که نه تنها زمان بلکه متن داستان هم دچار آشفتگی میشود که البته با کنده شدن پوست خواننده و به کار افتادن سلول های خاکستری مغز به سامان میرسد.
فصل یک و دو بر اساس جریان سیال ذهن نوشته شده، نادرترین روش نویسندگی که به عمرم دیدم و البته بعد از وصل شدن سرنخ ها احساس خیلی خوبی به آدم دست میدهد.
از متن کتاب:
بدبختی آدمی آن وقتی نیست که پی ببرد هیچچیز نمیتواند یاری اش کند – نه مذهب، نه غرور، نه هیچ چیز دیگر – بدبختی آدمی آن وقتی است که پی ببرد به یاری نیاز ندارد.
پدرمان میگفت ساعتها زمان را میکشند. میگفت زمان تا وقتی چرخهای کوچک با تقتق پیش میبردندش مرده است؛ زمان تنها وقتی زنده میشود که ساعت بازایستد.
به نظر من پول ارزشی ندارد، ارزشش به چه جور خرج کردنش است. مال هیچ کس نیست، پس این چه کاری است که آدم بخواهد آن را جمع کند. همینجا کسی هست که با فروختن خنزر پنزر به کاکاسیاهها پول کلانی بهم زده، توی اتاقی قد یک خوکدانی زندگی می کنه. پنج شش سال پیش مریض شد. طوری وحشت برش داشت که عضو کلیسا شد و یک مبلغ مذهبی چینی را از قرار سالی پنج هزار دلار برای خود خرید، اغلب فکر میکنم اگر او بمیرد و متوجه بشود بهشت مهشتی در کار نیست چقدر کفری میشود. بهتر است همین حالا بمیرد و پول را هدر ندهد.
بیشتر
✔️ خشم و هیاهو اولین رمان بزرگ ویلیام فاکنر است و به عقیدهٔ بسیاری از صاحبنظران به عنوان بهترین اثر او شناخته میشود که بیشترین نقد و بررسی را در میان آثار فاکنر به خود اختیار دادهاست.
این کتاب حکایت زوال خانوادهی کامپسون هاست. در این رمان چهار روز از زندگیِ خانوادهیِ «کامپسونها» از زبان چهار شخصیت متفاوت در چهار فصل روایت میشود.
خصوصیت تکنیکی برجستهٔ خشم و هیاهو استفاده از چهار نگاه مختلف در روایت فروپاشی خانوادهٔ کامپسون است. از ذهن ناتوان بنجی به ذهن وسواسی کونتین و سپس حرکت به ذهن متفاوت و یا بیاندازه وسواسی جیسون و در آخر نیز به سوی دنیای عینی دیلسی. به این ترتیب حرکت خواننده را در این رمان، حرکتی از سادهلوحی و معصومیت به سوی روشنگری فزاینده مییابیم.
خشم و هیاهو شبیه پازل پیچیدهای است که هر قطعه ذهنیات راوی خود را بیان میکند.
فاکنر مدام سبک نگارشش را بنا به منطق داستان تغییر میدهد که نه تنها زمان بلکه متن داستان هم دچار آشفتگی میشود که البته با کنده شدن پوست خواننده و به کار افتادن سلول های خاکستری مغز به سامان میرسد.
فصل یک و دو بر اساس جریان سیال ذهن نوشته شده، نادرترین روش نویسندگی که به عمرم دیدم و البته بعد از وصل شدن سرنخ ها احساس خیلی خوبی به آدم دست میدهد.
از متن کتاب:
بدبختی آدمی آن وقتی نیست که پی ببرد هیچچیز نمیتواند یاری اش کند – نه مذهب، نه غرور، نه هیچ چیز دیگر – بدبختی آدمی آن وقتی است که پی ببرد به یاری نیاز ندارد.
پدرمان میگفت ساعتها زمان را میکشند. میگفت زمان تا وقتی چرخهای کوچک با تقتق پیش میبردندش مرده است؛ زمان تنها وقتی زنده میشود که ساعت بازایستد.
به نظر من پول ارزشی ندارد، ارزشش به چه جور خرج کردنش است. مال هیچ کس نیست، پس این چه کاری است که آدم بخواهد آن را جمع کند. همینجا کسی هست که با فروختن خنزر پنزر به کاکاسیاهها پول کلانی بهم زده، توی اتاقی قد یک خوکدانی زندگی می کنه. پنج شش سال پیش مریض شد. طوری وحشت برش داشت که عضو کلیسا شد و یک مبلغ مذهبی چینی را از قرار سالی پنج هزار دلار برای خود خرید، اغلب فکر میکنم اگر او بمیرد و متوجه بشود بهشت مهشتی در کار نیست چقدر کفری میشود. بهتر است همین حالا بمیرد و پول را هدر ندهد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خشم و هیاهو
اگر مجوز نداره پس چرا اصلا لنکش هست بهتره حداقل لینک سایت دیکر یا اپلود سنتر دیگری قرار بگیره
-------------------
گپی رایت کیلوچنده اگر اینجوری باشه باید کل ایران رو بفروشیم بدیم امریکا چون تمامی نرم افزارهای استفاده شده در ایران کپی هستن؟
:-(
کتابی خاص و عجیبه مخصوصا در شیوه ی نثر و راوی.
کتابیه که حتما باید مخاطب های خاص بخونند.
قسمت اول داستان اینطوری از عمد نوشته شده میشه گفت نوعی جریان سیال ذهن هستش. چون بنجی یک عقب مانده ی ذهنی هست برای همین کنترلی رو زمان نداره و از هر جا که میاد میگه