زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی
نویسنده:
حسین آبادیان
درباره:
مظفر بقایی
امتیاز دهید
دکتر مظفر بقایی کرمانی یکی از مهمترین مردان سیاسی ایران است که بیتوجهی به نقش وی در تحولات سیاسی دهههای بیست شمسی به بعد، باعث میشود فصل عمدهای از تاریخ معاصر کشور ناگفته بماند. به عبارت بهتر کمتر حادثه سیاسی اساسی در این مقطع از تاریخ کشور وجود دارد که رد پایی از دکتربقایی چه بهطور مستقیم و یا غیر مستقیم در آن وجود نداشته باشد، پس پرداختن به زندگی سیاسی وی اهمیتی در خور توجه دارد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی «مکتب تاریخنگاری» طرفداران وی رواجی در خور تامل یافت و این مکتب طیف وسیعی از مخاطبان را در برگرفت، از دانشکده افسری گرفته تا دانشگاههای ایران؛ از ناشران طرفدار بقایی گرفته تا برخی نهادها و موسسات که به نحوی از انحاء از بودجههای عمومی کشور تغذیه میشدند، همه بهگونهای آگاهانه یا ناآگاهانه مروج این مکتب تاریخنگاری بودند. هنوز هم کتاب «تاریخ سیاسی معاصر ایران» نوشته جلالالدین مدنی و کتابهای مشابه، منبع درسی است برای دروسی مثل ریشههای انقلاب اسلامی در دانشگاههای کشور، نیز منبعی است امتحانی برای کسانیکه میخواهند درس مزبور را برای جوانان این مرز و بوم ارائه دهند؛ کتابی که بخش اعظم آن وارونه نویسی تاریخ است و مضمون اصلی آن طعن مصدق و مدح بقایی؛ یعنی همان مردی که نهتنها کوچکترین قدمی برای آزادی و عدالت اجتماعی برنداشت، بلکه خود از موانع استقرار آزادی و عدالت در فرازهای مختلف تاریخ کشور بهشمار میرفت. «بقایینامهها» در مقطعی از تاریخ ایران بازار گرمی یافتند، به ویژه زمانی که دفاع از نهضت ملیشدن نفت جسارت میطلبید و نوشتن حقایق تاریخی جرات میخواست.
بدون تردید در چنین فضایی انتشار کتاب «زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی» گامی اساسی در شناخت ابعادی از حقایق ناگفته تاریخ معاصر کشور بهشمار میرفت. هرچند بدیهی است در این کتاب هم بسیاری حقایق ناگفته مانده است. با این وصف روشن است که گفتن بخشی از حقایق بر وارونهنویسی تاریخ و باژگونه نشاندادن واقعیات این مرز و بوم ارجحیت دارد. البته آن ریاکاری ضمن اینکه مصرف داخلی دارد دارای مصرف خارجی هم است، ریشه پابرجایی هم در نحوه ارائه اسناد توسط انگلیسیها دارد، اسناد انگلیس در اداره اسناد عمومی این کشور موسوم به Public Record Office بهگونهای ردیف شدهاند که رجال بزرگ این کشور از میرزا عیسیخان قائممقام فراهانی گرفته تا امیرکبیر و مصدق را سیاستمدارانی منفیباف و ناآشنا به معادلات جهانی و از این بالاتر جویای نام و نان بنمایانند و کسانی مثل میرزا ابوالحسن شیرازی که قراردادهای گلستان و ترکمانچای را به گردن ملت ایران انداخت و مادامالعمر مواجب بگیر کمپانی هند شرقی بود، یا میرزا آقاخان نوری را که در دوره صدارت او قرارداد پاریس که منجر به جدایی افغانستان از ایران شد؛ سیاستمدارانی وطندوست بهشمار آورند. در دوره متاخر هم دهههاست که تلاش میشود کسانی مثل بقایی را که عمری در تحکیم رژیم دیکتاتوری شاه کوشید؛ رجلی بنمایانند که برای «راستی و آزادی» مبارزه می کرد و بالعکس کسانی مثل مصدق را دیکتاتور معرفی کنند. نگاهی کوتاه به انواع و اقسام بقایینامهها به خودی خود گویاست. بازتاب تلاشهای انگلیسیها برای مشوهنمودن چهرههایی مثل امیرکبیر و میرزا عیسیخان قائم مقام فراهانی و فرزندش میرزا ابوالقاسم خان بر اساس اسنادی که کاملاً آگاهانه ردیف شدهاند، از لابلای سطور کتابهایی مثل قبله عالم و یا یادداشتهای سِر جان کمبل آخرین نماینده انگلیس در دربار فتحعلیشاه که اتفاقاً این کتاب اخیر توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است؛ خودبه خود گویاست.
بیشتر
بدون تردید در چنین فضایی انتشار کتاب «زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی» گامی اساسی در شناخت ابعادی از حقایق ناگفته تاریخ معاصر کشور بهشمار میرفت. هرچند بدیهی است در این کتاب هم بسیاری حقایق ناگفته مانده است. با این وصف روشن است که گفتن بخشی از حقایق بر وارونهنویسی تاریخ و باژگونه نشاندادن واقعیات این مرز و بوم ارجحیت دارد. البته آن ریاکاری ضمن اینکه مصرف داخلی دارد دارای مصرف خارجی هم است، ریشه پابرجایی هم در نحوه ارائه اسناد توسط انگلیسیها دارد، اسناد انگلیس در اداره اسناد عمومی این کشور موسوم به Public Record Office بهگونهای ردیف شدهاند که رجال بزرگ این کشور از میرزا عیسیخان قائممقام فراهانی گرفته تا امیرکبیر و مصدق را سیاستمدارانی منفیباف و ناآشنا به معادلات جهانی و از این بالاتر جویای نام و نان بنمایانند و کسانی مثل میرزا ابوالحسن شیرازی که قراردادهای گلستان و ترکمانچای را به گردن ملت ایران انداخت و مادامالعمر مواجب بگیر کمپانی هند شرقی بود، یا میرزا آقاخان نوری را که در دوره صدارت او قرارداد پاریس که منجر به جدایی افغانستان از ایران شد؛ سیاستمدارانی وطندوست بهشمار آورند. در دوره متاخر هم دهههاست که تلاش میشود کسانی مثل بقایی را که عمری در تحکیم رژیم دیکتاتوری شاه کوشید؛ رجلی بنمایانند که برای «راستی و آزادی» مبارزه می کرد و بالعکس کسانی مثل مصدق را دیکتاتور معرفی کنند. نگاهی کوتاه به انواع و اقسام بقایینامهها به خودی خود گویاست. بازتاب تلاشهای انگلیسیها برای مشوهنمودن چهرههایی مثل امیرکبیر و میرزا عیسیخان قائم مقام فراهانی و فرزندش میرزا ابوالقاسم خان بر اساس اسنادی که کاملاً آگاهانه ردیف شدهاند، از لابلای سطور کتابهایی مثل قبله عالم و یا یادداشتهای سِر جان کمبل آخرین نماینده انگلیس در دربار فتحعلیشاه که اتفاقاً این کتاب اخیر توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است؛ خودبه خود گویاست.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی
وواقعا ازسیر دراین کتابخانه لذت می برم شادباشید وایامتان بکام مخلص همه عزیزان .
اینقدر که نوشته های ایشون پراکنده و نقل قول از کتابهای دیگر است لااقل دو کتاب ایران؛از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند و
بحران مشروطیت در ایران که من از ایشون خواندم اینگونه بودند و البته کمی هم نوشته هایش مثل خسرو معتضد و موسی نجفی جهت دار
بود مخصوصا در بررسی افراد موثر در انقلاب مشروطه ایران . در کل دوتا کتاب از ایشون داشتم که رفتم آنها را هم فروختم چون ارزش خواندن
را نداشتند