راز کشتی بادبانی
نویسنده:
ولفگانگ اکه
مترجم:
کمال بهروزکیا
امتیاز دهید
۲۰ داستان پلیسی - معمایی
برگرفته از داستان راز کشتی بادبانی:
کشتی بادبانی ناگهان در بندر لنگر انداخت. شب بود که وارد بندر شد. آرام و بیصدا در تاریکی شناور بر سطح آب، کنار ساحل "پیرفُن اُست اِنده" ایستاد. کارگران بندر، کنجکاو و حیران هرگز به خاطر نداشتند که یک کشتی بادبانی چینی در بندر "اُست اِنده" دیده شود. به زودی درباره ی آدمها، خرچنگها و صدفهای کشتی بادبانی شرقی در بندر شایعات زیادی سر زبانها افتاد. حتی شایع شده بود که در داخل کشتی خرچنگ و صدف پرورش می دهند. آن روز صبح که بازرس فان هلدر وارد دفترش شد، ورود همکارش تونی هیمست توجهش را جلب کرد.
- موضوع بندر را شنیده اید؟
- نه چیزی نشنیده ام. اتفاقی افتاده؟
- برای کی؟
- برای بندر
تونی هیمست خندید و گفت: «نه میتوانید به دیدن شرق آسیا بروید. یک کشتی بادبانی شرقی لنگر انداخته.»
بازرس فان هلدر حیرت زده :گفت یک کشتی بادبانی؟ از کدام بندر؟»
هیمست شانه اش را بالا انداخت و گفت: «نمیدانم. فقط میدانم که یک کشتی قدیمی است و سولین فو نام دارد.» بازرس یا لبخند آرامی گفت: «حتماً پر از چینی های کوچک است.» بعد چند لحظه درباره ی نحوه ی سفر کشتیهای بادبانی حرف زد و دوباره به کار روزانه ی پلیسیاش پرداخت...
بیشتر
برگرفته از داستان راز کشتی بادبانی:
کشتی بادبانی ناگهان در بندر لنگر انداخت. شب بود که وارد بندر شد. آرام و بیصدا در تاریکی شناور بر سطح آب، کنار ساحل "پیرفُن اُست اِنده" ایستاد. کارگران بندر، کنجکاو و حیران هرگز به خاطر نداشتند که یک کشتی بادبانی چینی در بندر "اُست اِنده" دیده شود. به زودی درباره ی آدمها، خرچنگها و صدفهای کشتی بادبانی شرقی در بندر شایعات زیادی سر زبانها افتاد. حتی شایع شده بود که در داخل کشتی خرچنگ و صدف پرورش می دهند. آن روز صبح که بازرس فان هلدر وارد دفترش شد، ورود همکارش تونی هیمست توجهش را جلب کرد.
- موضوع بندر را شنیده اید؟
- نه چیزی نشنیده ام. اتفاقی افتاده؟
- برای کی؟
- برای بندر
تونی هیمست خندید و گفت: «نه میتوانید به دیدن شرق آسیا بروید. یک کشتی بادبانی شرقی لنگر انداخته.»
بازرس فان هلدر حیرت زده :گفت یک کشتی بادبانی؟ از کدام بندر؟»
هیمست شانه اش را بالا انداخت و گفت: «نمیدانم. فقط میدانم که یک کشتی قدیمی است و سولین فو نام دارد.» بازرس یا لبخند آرامی گفت: «حتماً پر از چینی های کوچک است.» بعد چند لحظه درباره ی نحوه ی سفر کشتیهای بادبانی حرف زد و دوباره به کار روزانه ی پلیسیاش پرداخت...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی راز کشتی بادبانی