فرهنگنامه اندیشه مارکسیستی
امتیاز دهید
مترجم:
علی اکبر معصوم بیگی
امتیاز دهید
فرهنگنامه انديشه مارکسيستي، يک دايره المعارف مشروح و مفصل است درباره هرآنچه مي خواهيد از مارکسيسم بدانيد. کتاب راهنمايي جامع و فراگير درباره موضوعات بنيادين مارکسيسم است براي آنهايي که مي خواهند مارکسيسم را بهتر بشناسند و مکتب هاي فکري که انديشه مارکسيستي را شکل بخشيدند را منظم تر و فشرده تر بخوانند.
ويراستاران اين فرهنگنامه را به گونه اي تدوين کرده اند که براي بسياري از دانشجويان و اساتيدي که در دوره تحصيلات و تحقيقات خود با مفاهيم مارکسيستي روبه رو مي شوند سودمند و کارآمد باشد. البته فرهنگنامه به گونه اي نوشته و تدوين شده است که براي خواننده غيرمتخصص که تازه مي خواهد از ته و توي مارکسيسم سردربياورد هم قابل استفاده و فهم باشد.
بیشتر
ويراستاران اين فرهنگنامه را به گونه اي تدوين کرده اند که براي بسياري از دانشجويان و اساتيدي که در دوره تحصيلات و تحقيقات خود با مفاهيم مارکسيستي روبه رو مي شوند سودمند و کارآمد باشد. البته فرهنگنامه به گونه اي نوشته و تدوين شده است که براي خواننده غيرمتخصص که تازه مي خواهد از ته و توي مارکسيسم سردربياورد هم قابل استفاده و فهم باشد.
آپلود شده توسط:
hanieh
1395/03/16
دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی فرهنگنامه اندیشه مارکسیستی
دیکشنری نسبتا کاملی در زمینه اصطلاحات خاص مارکسیستی با برگردانی روان و عالی از مترجمی باسابقه.
مثل محافظه کارهاحرف می زنید!![/quote]
دوست عزیز خواستم فقط از نگاه مدیریتی به شما بگویم که اصلاح کردن به این راحتی ها نیست اگر می خواهیم کار علمی انجام دهیم باید اصولی را رعایت کنیم
بگذارید کمی داخل مدیریت شویم ما در مدیریت 3 کلمه بسیار مهم داریم : اثر بخشی ، کارایی ، بهره وری
1. ما زمانی کارا عمل می کنیم که با منابع کمتر بتوانیم به همان خروجی قبلی برسیم
2. ما زمانی اثر بخش هستیم که با منابع موجود بتوانیم خروجی بیشتری نسبت به قبل داشته باشیم
3. ما زمانی بهره ور هستیم که با منابع کمتر به خروجی بیشتر برسیم
حال باید گفتار شما در یکی از این 3 گزینه بگنجد که نسبت به قبل فرق کنید یعنی اصلاح انجام بشود البته ما در مدیریت دنبال بهره وری هستیم اما اگر نظرهای شما
در یکی از 2 گزینه ی دیگر بگنجد خوب است یعنی می توان با بهبود که باز خودش کلی داستان دارد به بهره وری برسیم .
»»» دوست عزیز من زندگی مردم علف نیست که همین طور ما نظر دهیم که اصلاح کنید ، اگر شد که شد نشد که هم نشد . با یک نشد در سطح کلان یعنی نابود کردن
زندگی یک ملت ، نابود کردن زندگی یک نسل ؛ بنابراین من محافظه کار نیستم بلکه برای زندگی مردم ارزش قائل هستم ««««
مثل محافظه کارهاحرف می زنید!!
برای مثال سوسیالیسم بازار روشی است بسیار مفید که اگر از آن استفاده شود می تواند باعث کم شدن اختلافات طبقاتی و ازدیاد ثروت یک گروه خاص از مردم شود.[/quote]
گفته شما از منظر مدیریتی درست است یعنی یک روشی اشتباه درآمده است و حال می توان و باید آن را اصلاح کرد اما در مدیریت بحث هزینه هم پیش می آید
حال این گفته شما دو هزینه دارد : 1. هزینه اصلاح - 2. هزینه اجرا - حال از هزینه نگهداری و آموزش و ... بگذریم در همین دو هزینه خوب ما باید یک هزینه بسیار زیاد
برای اصلاح بدهیم مثلا در کوبا انقلاب شد یا در چین انقلاب شد این یعنی هزینه برای اصلاح نظام سیاسی آن کشور و در حال حاضر تغییرات دموکراتیک بدون خشونت مثلا
مبارزه 50 تا 60 ساله که خودش کلی اصول و قوائد دارد که از آن هم بگذریم حـــــــــــــــال چه تضمینی وجود دارد روش اصلاح شده اجرا بشود و درست باشد و ما در اصلاح
کردن اشتباه نکرده باشیم ؟ که اگر اشتباه کرده باشیم یک هزینه بسیار سنگین خواهیم داد مثل شوروی که یک حکومت وحشینانه ای را به وجود آورد یا مثل حکومت کره شمالی ؟
به نظرم اگر کمی عاقلانه اندیشه کنیم نمی ارزد که یک روش را با این هزینه های بسیار زیاد اصلاح کنیم آن هم روشی که قبلا آزموده ایم و هزینه ی بسیار سنگینی بابت آن پرداخت
کرده ایم و آزموده را آزمودن خطاست . بهتر است از روش هایی استفاده کنیم که اجرا شده اند و جواب داده اند چون هزینه اجرا و بهبود آن کم تر است
بـــــــــــــــــــــــدان جهت ما دو صورت داریم فلسفه ( تئوری ) و اجرا کردن که از منظر تئوری می توان گفت که بعضی از جاها مارکس و امثالهم درست می گویند که این می شود
تئوری یعنی بحث های تئوری اما بحث اجرایی کاملا متفاوت است در بحث اجرایی بسیاری از موارد باید رعایت شوند
هدف آنها از بیان آن اشتباه است.آنها سوء استفاده می کنند.
البته بنده خود به روش های مارکسیستی و اهداف آن علاقه مندم،اما به نظر بنده مارکس هم اشتباهاتی داشته است.
شاید بتوان با اصلاح این راه و روش و دادن رنگی امروزی به آن تا حدودی اهداف آن را عملی کرد.
برای مثال سوسیالیسم بازار روشی است بسیار مفید که اگر از آن استفاده شود می تواند باعث کم شدن اختلافات طبقاتی و ازدیاد ثروت یک گروه خاص از مردم شود.
به نظر بنده اول باید کتب مارکس و انگلس را مطالعه کرد تا بتوانیم به یک نتیجه گیری منطقی برسیم.[/quote]
مارکس و انگلس و لنین و .... مصداق بارز این داستان در حوادث شیعه و مسلمانان هستند . داستان خوارج به اینگونه است که آنها می آمدند و هر کجا علی ابن ابی طالب را می دیدند
می گفتند : « لا حکم إلا لله » و علی ابن ابی طالب در جواب می گفت که سخن درستی است ولی هدف شما از بیان آن اشتباه است یا برای هدف اشتباهی به کار می برید
حال گفته های مارکس و ... درست است ولی نتیجه گفته هایشان غلط از آب در آمد و شد شوروی ، شد کوبا ، شد ونزوئلا ، شد چین ، شد کره شمالی و ... که هزاران برابر بدتر
از حکومت های به قول قودشان امپریالیستی هستند . به قول مدیران نتیجه ی غلط معلول راه حل غلط است . شما اگر در تاریخ یک کشور کمونیستی آزاد پیدا کردید پس این گفته ها
هم درست هستند ولی وقتی کشور کمونیستی آزاد شما پیدا نمی کنید پس راه حل آنها هم غلط است
به نظر بنده اول باید کتب مارکس و انگلس را مطالعه کرد تا بتوانیم به یک نتیجه گیری منطقی برسیم.