مرگ در پاریس
نویسنده:
ژرژ سیمنون
مترجم:
ابراهیم صدقیانی
امتیاز دهید
✔️ ژرژ سیمنون در کتاب مرگ در پاریس، به روایت داستان مردی به نام مگره میپردازد که قصد دارد به همراه همسرش برای مدتی به مسافرت رفته و استراحت کند. سفر آنها با پر بودن هتلها کنسل میشود و این زوج تصمیم میگیرند که در همان پاریس گردش کنند. در این میان مگره از طریق روزنامه یک جنایت را دنبال میکند. دکتر معروفی در مسافرت بوده و در این جنایت جسد همسرش در مطبش پیدا میشود. حال این دکتر به دنبال قاتل و انگیزه او از قتل است.
در بخشی از کتاب مرگ در پاریس میخوانیم:
طرفهاى بعدازظهر بازپرس کوملیو دکتر نگرل را به دفتر خود احضار کرده تا سؤالاتى از وى بکند. ولى دکتر نگرل با سماجت از پاسخ دادن در غیاب وکیل خود احتراز جسته است. وکیل دادگسترى شاپویى که پدر زن آینده دکتر و وکیل مدافع او نیز مىباشد اینک در کونکارنو به سر مىبرد و وجود او باعث تهییج مردم آن شهر شده است آخرین خبر حاکى است که شاپویى با رضایت کامل از این سفر امشب با قطار به پاریس برخواهد گشت.
آیا او تلفنى با دختر خود تماس گرفته است؟ نامزد دکتر دیروز خود را به پلیس قضایى معرفى کرده و با کارآگاه ژانویه گفتگو کرده است. آیا او این کار را به میل خود یا به سفارش پدرش انجام داده؟
کارآگاه ژانویه که در ابتدا از دادن هرگونه اطلاعى خوددارى مىکرد، سبب ملاقات دختر جوان را با خود فاش کرد. دختر جوان به کارآگاه گفته که او از جریان روابط نگرل با اِولین ژاو اطلاع داشته و هیچ اهمیتى براى این کار قائل نبوده است. سپس اضافه کرده:
ژیلبرت دلاش به حال اِولین ژاو مىسوخت. دو سال بود که او نگرل را دوست داشت. نگرل علاقهاى به او نداشت و سعى مىکرد تا آنجا که مىتواند کمتر او را ببیند. نامزدم از من مخفى نکرده که از هنگام نامزد شدنمان اِولین را سه یا چهار بار دیده و این زن چندبار به خانه او نیز آمده است. ژاو که زن خود را مىشناخت بدون تردید از این رابطه بىاطلاع نبوده و هرگز به زن خود حسادت نمىورزیده است.
بیشتر
در بخشی از کتاب مرگ در پاریس میخوانیم:
طرفهاى بعدازظهر بازپرس کوملیو دکتر نگرل را به دفتر خود احضار کرده تا سؤالاتى از وى بکند. ولى دکتر نگرل با سماجت از پاسخ دادن در غیاب وکیل خود احتراز جسته است. وکیل دادگسترى شاپویى که پدر زن آینده دکتر و وکیل مدافع او نیز مىباشد اینک در کونکارنو به سر مىبرد و وجود او باعث تهییج مردم آن شهر شده است آخرین خبر حاکى است که شاپویى با رضایت کامل از این سفر امشب با قطار به پاریس برخواهد گشت.
آیا او تلفنى با دختر خود تماس گرفته است؟ نامزد دکتر دیروز خود را به پلیس قضایى معرفى کرده و با کارآگاه ژانویه گفتگو کرده است. آیا او این کار را به میل خود یا به سفارش پدرش انجام داده؟
کارآگاه ژانویه که در ابتدا از دادن هرگونه اطلاعى خوددارى مىکرد، سبب ملاقات دختر جوان را با خود فاش کرد. دختر جوان به کارآگاه گفته که او از جریان روابط نگرل با اِولین ژاو اطلاع داشته و هیچ اهمیتى براى این کار قائل نبوده است. سپس اضافه کرده:
ژیلبرت دلاش به حال اِولین ژاو مىسوخت. دو سال بود که او نگرل را دوست داشت. نگرل علاقهاى به او نداشت و سعى مىکرد تا آنجا که مىتواند کمتر او را ببیند. نامزدم از من مخفى نکرده که از هنگام نامزد شدنمان اِولین را سه یا چهار بار دیده و این زن چندبار به خانه او نیز آمده است. ژاو که زن خود را مىشناخت بدون تردید از این رابطه بىاطلاع نبوده و هرگز به زن خود حسادت نمىورزیده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مرگ در پاریس