رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

آموزش گرامر زبان ترکی آذربایجانی در یک ترم

آموزش گرامر زبان ترکی آذربایجانی در یک ترم
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 18 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 18 رای
کتاب به زبان فارسی درقالب 16درس نگاشته شده ودرپایان هردرس تعداد5سئوال جهت تمرین آورده شده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
el danize
el danize
1394/12/09

کتاب‌های مرتبط

دستور زبان ترکی ایرانی
دستور زبان ترکی ایرانی
4.8 امتیاز
از 19 رای
turkce fasca arabca ingilizce sozluk
turkce fasca arabca ingilizce sozluk
4.6 امتیاز
از 31 رای
لغت نامه ترکی
لغت نامه ترکی
4.3 امتیاز
از 221 رای
خودآموز زبان ترکی استانبولی
خودآموز زبان ترکی استانبولی
4.4 امتیاز
از 55 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آموزش گرامر زبان ترکی آذربایجانی در یک ترم

تعداد دیدگاه‌ها:
9
آچیق هجا: هجای باز
آچیق صائتلر: واکه های باز
آدلیق حالتی: حالت فاعلی ( دستور زبان)
آرخا سیرا صائتلر: واکه های پسین
آغیز بوشلوغو : حفره ی دهان
آغیز صامتلری: همخوان های دهانی
آلینما سؤزلر : واژه های دخیل ، واژه های قرضی
اوُزون صامتلر: واکه های بلند
اوُیوشما: همگونی
اوُدلاق صامتی: همخوان چاکنایی ، حلقی
اؤن سیرا صائتلر: واکه های پیشین
اؤن شیکیلچی: پیشوند
اینجه صائتلر: واکه های پیشین ، واکه های پیشزبانی
باشلانغیج مرحله سی : مرحله ی آمادگی ، مرحله ی گرایش
باش جمله : جمله ی پایه (هسته)
بوُداق جمله : جمله ی پیرو ( وابسته)
باغلاییجی : حرف ربط
بوُرون بوشلوغو : حفره ی بینی ، خیشوم
بوُرون صامتلری: همخوان های خیشومی ، غنه ای
بوغاز: حلق
بیتیشدیریجی صامت: صامت میانجی
پارتلایان صامتلر: همخوان های انفجاری
تأثیرلیک حالی: حالت مفعول رایی ، مفعول صریح ، مفعول بیواسطه
تاماملیق: متمم
تام ایره لی اویوشما: همگونی پیشرو (پیشگرای) کامل
تام گئری اویوشما : همگونی پسرو (پسگرای) کامل
تیتره ک صامت: همخوان لرزشی
چالارلیق : واجگونه
چیخیشلیق حالی : مفعول ازی
داماق: کام دهان
دوداقلانما: گردشدگی (لبها)
دوداقلانان صائتلر: واکه های گرد
دوداقلانمایان صائتلر: واکه های گسترده
دوداق - دیش صامتلری: هخوانهای لبی- دندانی
دیل آرخاسی صائتلری: واکه های پسزبانی ، پسین
دیل اورتاسی صائتی: واکه ی میانی
دیل اؤنو: (هخوان ) تیغه ای ، پیشزبانی
دیل اؤنو صائتلری: واکه های پیشزبانی
دیلچه ک : ملاز ، زبان کوچک
دیلچیلیک: زبانشناسی
سَرت داماق: سختکام
سَس آرتیمی: افزایش ، اضافه
سَس دوشومو : حذف
سَس تئللری: تارهای آوا ، تارهای صوتی
سؤز ده گیشدیریجی (ده ییشدیریجی) شکیلچی: پسوند صرفی
سؤز دوزه لدیجی شکیلچی: پسوند اشتقاقی
سونلوق مرحله : مرحله ی انجام ، مرحله ی رهش
شکیلچی: وند (پسوند، میانوند ، پیشوند)
صائت: واکه ، مصوت
صائتلر ایله صامتلر آهنگی: همگونی همخوان با واکه
صائتلرین آهنگی: هماهنگی واکه ای
صامت: همخوان ، مصمت
صامت بیرلشمه لری: خوشه های همخوانی
علاوه: (در دستور زبان) بدل
عمله گلمه اوصولو: نحوه ی تولید (فراگویی)
علمه گلمه یئری: جایگاه تولید ، مخرج ، واجگاه
فاصله مرحله سی: مرحله ی درنگ ، مرحله ی گیرش
فرق لشمه:ناهمگونی
فرق لَندیریجی علامتلر: مشخصه های تمایز دهنده
فعلی باغلاما: (تقریبا معادل) وجه وصفی
فعلین تعریف له نمه ین فورماسی: گروه فعلی ناخود ایستا
فوق الخطی واحدلر: واحدهای زبرزنجیری
فونئتیک حادثه لر: فرآیندهای آوایی
قاپالی هجا: هجای بسته
قاپالی صائتلر: واکه های بسته
قالین صائتلر: واکه های پسین ، پسزبانی
قوشا دوداق صامتلری: همخوان های دو لبی
قوشما: حرف اضافه
قوووشوق صامتلر: همخوان های مرکب، همخوان های انسدادی- سایشی
قیسا صائتلر: واکه های کوتاه
کار: (همخوان) بیواک
کارلاشما: واکرفتگی
کؤک: ریشه (واژه و فعل)
کویلو صامتلر: همخوان های گرفته ، همخوان های بریده
کیپله شَن صامتلر: همخوان های انسدادی ، بستواج ها
کیپله شن - پارتلایان صامتلر: همخوان های انسدادی- انفجاری
کیپله شن - نوولو صامتلر: همخوان های انسدادی- سایشی
مانعه : گرفتگی
نَفس بوروسو: نای
نفسلی صامتلر: همخوان های دمیده
نوولو صامتلر: همخوان های سایشی ، سایواج ها
ووُرغو: تکیه
وورغولو هجا: هجای تکیه دار ، هجای تکیه بر
هاوا آخینی: جریان هوا
یاریم آچیق صائتلر: واکه های نیم باز
یاریم قاپالی صائتلر: واکه های نیم بسته
یاریمچیق ایره لی اوُیوُشما: همگونی پیشرو ناقص
یاریمچیق گئری اویوشما: همگونی پسرو ناقص
یاریمچیق مانعه: گرفتگی ناقص
یازی اشاره لری: علائم خطی، نشانه های نوشتاری (حروف الفباء)
یئرلیک حالی: حالت (مفعول) مکانی
یوُموشاق داماق: نرمکام
یوُواق صامتلری: همخوان های لثوی- کامی
یؤنلوک حالی: مفعول برایی ، مفعول بواسطه
یییه لیک: حالت اضافه ، حالت ملکی
در اینجا برای نظریه احمقانه خودش چوپان و من را ترکی نشان داده است! در صورتی آقای عمید آنها را پهلوی می داند، عمید واژگان ترکی مانند "کمک، جلو، چاق و ..." در فرهنگ خودش همه آورده است که ترکی است و همانند اینها دست به جعل نمی زند.
تا چه اندازه آدم باید بی سواد باشد که نداند "M" که لبی است در لغت شناسی هیچ گاه به "N" که دندانی است دگرگون نمی شود، تا آنجایی که من زبانهای پروتو را دیده ام، نام اعداد همه زبانهای همخانواده همانند یک دیگر هست ولی زبان سومری نام اعداد آن با ترکی همانند نیست، هیچ دانشمندی هم نیامده است تا کنون سومری را زبان ترکی بداند، یک زمان آن را جزو زبانهای اورال-آلتایی (که ترکی یک شاخه از این گروه پیشنهادی است) دسته بندی کرده اند تا کنون زبان سومری در دسته های زیادی حتی دراویدی هم دسته بندی شده است. گیریم حتی سومریان هم ترک بودند، چه به شما می رسد الی آنکه دارید زبان ترکمنها را بیخودی بازیچه دست خود می کنید ;-) اگر هزاران وامواژه هندواروپایی آن را هنداورپایی نمی کند، وجود واژگان همانند با ترکی آن را هم ترکی نمی کند. زبان تمدن مایا هم التصاقی است، پس آنها هم ترک بودند، درست می گویم؟ جمع کنید این مسخره بازیها را، حالا همه مردم روی زمین نباید تمدن باستانی داشته باشند. آن ama هم گویا از Ummu اکدی آمده است (زیرا تا مدتها سومری یکی از زبانهای امپراتوری اکد بود و بسیاری از لوح سومری همان زمان با واژگان بیگانه اکدی نوشته شده است)
اولا: چون ساموئل نوح کرامر نتوانست زبان سومری را با زبان های سامی یا دست کم با زبان های هندواروپایی پیوند دهد ، بنابراین خانواده این زبان ناشناخته اعلام شد.‌کزامر نویسنده الواح سومری که در ترکیه با خانم علمیه چیغ در مورد خواندن کتیبه های سومری همکاری کرده بود ، در اواخر عمر با نوشتن نامه ای رابطه زبان ترکی با سومری را تایید کرد.
ثانیا : اوپر کاشف زبان سومری که در هنگام خواندن کتیبه های اکدی پی به وجود زبان دیگری در متن برده بود و آن را سومری نام گذاشته بود، رابطه این زبان را با زبان های آلتائیک تایید کرد. هومئل نیز با مقایسه زبان سومری با ترکی رابطه دو زبان را تایید کرده بود.
بگمراد گری در آلمان دهها واژه سومری را با ترکی مقایسه کرده و رابطه این دو زبان را اثبات کرده است. همچنین سلیمان اولجاس نیز بیش از شصت واژه اساسی سومری را با ترکی مقایسه کرده و یکسان بودن این زبان ها را اثبات نمود.
زبان سومری ، مادر همه زبانهاست. مثلا:
سومری ama به معنای مادر
ترکی ana مادر
ژاپنی umu زائیدن
عربی : umm ام یعنی مادر
با سلام به جناب fuzuli
بله درست است که همه زبانها از یکدیگر وامواژه گرفته اند و این شامل زبان های آلتایی که ترکی عضوی از آن است نیز میشود بویژه ترکی آذزی که وامواژه های بساری از فارسی و دیگر زبانهای منطقه دارد و وارد ساختار زبان ترکی شده اند ،اما بدلیل پژوهشهای بسیاری که درباره زبانهای هندواروپایی شده و نیز وجود هزاران اثر فرهنگی کهن زبانهای ایرانی ، میتوان ریشه های هندواروپایی را از سامی و یا آلتایی جدا کرد
زبان سومری زبانی ایزوله است به این معنی که آنرا هنور نتوانسته اند به هیچ زبان مدرن و یا باستانی ربط بدهند ، و التصاقی بودن سومری نیز تنها نوعی ساختار کمله بندی است و آنرا نمیتوان به زبان ترکی همخانواده دانست
و درباره واژه تاب و ریشه teb سندهای انکار ناپذیری در هندواروپایی بودنشان است
با سلام
زبان سومری از گروه زبان های التصاقی و مادر همه زبان هاست.
وجود ده ها وام واژه ی سومری در زبان های هندو و اروپایی نشانه ، همریشه بودن آن ها نیست ، زیرا هزاران وام واژه عربی نیز در فارسی وجود دارد ، در حالی که از یک خانواده زبانی نیستند.
به آقای fuzuli
ریشه های واژه های "تابه یا تب " هر دو ریشه های هندو اروپایی اند و بهیچ وجهی به زبانهای آلتایی (ترکی) ربطی ندارند ، اگر شما در فرهنگهای اتیمولوژی زبانهای اروپایی و هندو اروپایی جستجو کنید به این نکته درخواهید یافت : در سانسکریت tapati به معنی داغ کردن گرم کردن ، در لاتین tepere به معنی گرم کردن ، و در پارسی واژه تب کردن و تابیدن از همین ریشه هنذو اروپایی " "tep"" برابر با گرم کردن آمده است . و اینکه در سومری چنین وازه ای هست گویای همانندی سومری با زبانهای هندو اروپایی است .
ریشه ی کلمه " تابه " (ماهی تابه و ..) / تاوا (در زبان ترکی) از واژه سومری tab است. این واژه به معنای سوزاندن با آتش و تب در سومری بود که اکنون نیز در بسیاری از زبان ها ، باقی است.
در ترکی به " توو " tov تبدیل شده است. توو وئرم : با حرارت چیزی را تف دادن و سرخ کردن.
تامو / تاموق : جهنم در متون کهن ترکی
با تشکر از مولف محترم
اصطلاحات آوا شناسی ، مانند قالین و اینجه ، دار ، دوز ، دوداقلانان ، دوداقلانمایان ، درست معادل نویسی نشده است.
ترجمه درست:
صائت: واکه
صامت: همخوان
قالین: واکه هایی پسین ، پسزبانی
اینجه : واکه های پیشین ، پیشزبانی
دار: واکه های بسته
آچیق : واکه های باز
دوداقلانان : واکه های گرد
به کتاب " سس بیلگی سی درسلری - آواشناسی ، واجشناسی و فرایندهای آوایی تالیف:شاهپور نوروزی نگاه کنید.
آموزش گرامر زبان ترکی آذربایجانی در یک ترم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک