خاطرات خانه اموات
نویسنده:
فئودور داستایوفسکی
مترجم:
مهرداد مهرین
امتیاز دهید
✔️ خلاصه کتاب: «الکساندر بتروویچ» در اصل یک نجیبزادة روسی بود. او بر اثر حسادت، همسرش را کشت و فورا خود را به پلیس معرفی کرد. پلیس او را به ده سال حبس با اعمال شاقه محکوم کرد و پس از پایان این مدت او به اقامتگاه محکومین واقع در شهر «ک» فرستاده شد تا عمر خود را در آنجا به پایان آورد. یعنی او به یک کلونی محکومین، که کمی دورتر از شهر واقع شده بود، تعلق داشت، اما میتوانست در شهر «ک» به سر برد. او در این شهر با تدریس زبان فرانسه و... لقمهنانی به دست میآورد. البته تدریس برای محکومین در شهرهای سیبری امری بعید، نبود زیرا کسی غیر از آنها از زبان فرانسه و رشتههای مختلف تعلیم و تربیت اطلاعی نداشت. خاطرات خانة اموات، اثر داستایوسکی به سرگذشت ده سالة الکساندر پتروویچ در زندان با اعمال شاقه اختصاص یافته است. داستایوسکی در بخشی از این داستان ماجرای محبوبیت خود در زندان سیبری را شرح میدهد و ضمن معرفی زندانیان دیگر سرگذشت غمانگیز آنها را به طرزی بدیع، حکایت کرده و پرده ازبرخی اسرار درونی انسان برمیدارد.
آپلود شده توسط:
قاصدك
1388/10/12
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خاطرات خانه اموات
من تا بحال نتونستم کتابی رو تو این سایت دانلود کنم
خیلی عجیبه
ص88
...
بزرگترین موهبتی که خداوند به انسان می دهد ، عادت است. عادت به همه چیز ، هر چند تلخ و سخت و دردناک باشد
خاطرات خانه اموات ، داستایوفسکی
این داستان هم مثل دیگر آثار داستایوفسکی کبیر، کتابی ست فوق العاده جذاب و سرشار از جملات زیبا و پر کنایه، بنحوی که ذهن تا مدتها پس از خواندن، درگیر آن میشود.
حکایتی است که با درد و نکبت شروع میشود و با آزادای (صرفا ظاهری) پایان میپذیرد ، داستانی ست که تنها برای سرگم شدن خواننده نوشته نشده است.
پی نوشت :می گویند این اثر از معدود کتابهایی بود که تزار روس را به گریه انداخت
خاطرات خانه اموات / داستایووسکی
با خوندن كتابهاش از خود بيخود ميشم . داستايفسكي در رمانهاش ازتجربیات شخصی خودش استفاده ميكنه . حکم اعدام و سالها زندان وبازداشت و تبعيد . دوران اسارت به او ياد داد که چطور درنده صفتی و فرشته منشی در روح مخفی آدمی درهمسایگی تنگاتنگ با همدیگرقرار دارند. توصیف روانشناسانه زندانیان در اين اثرمهمی داره.
من عضو جديدم . بايد بگم سايت واقعا عاليه ، به خصوص کتابهايي که از داستايوفسکي گذاشتيد . دستتون درد نکنه .
راجع به خاطرات خانه اموات هم که هيچ چي نميتونم بگم جز اينکه واقعا شاهکاره ، من چاپ قديمي اين کتابو 5 ، 6 سال پيش کاملا به طور اتفاقي خوندم و با اين نويسنده آشنا شدم .
جايي خوندم زماني که داستايوفسکي در زندان بوده تو حاشيه انجيلي که زندان در اختيار زندانيان ميگذاشته يادداشت هايي با يک خط رمزي که فقط خودش ميتونسته بخونه مينوشته و بعد از آزادي از زندان از روي همين نوشته ها اين کتاب رو مينويسه .
تو مقدمه کتابي که من خوندم نوشته بود که تزار روسيه وقتي اين کتابو ميخونه به گريه ميکنه .
واقعا شاهکاره .داستا بفسکی بک روانشناس تمام عیاره