شجره الدر: ملکه اسلام - جلد 2

کتاب را مطالعه نمودم.جلد دوم بیشتر در بغداد می گذرد.توصیف شهر بغداد که توسعه ان به سمت مغرب بوده در ابتدا معزالدین وزیر خلیفه عباسی مستعصم که شیعی مذهب بوده در دربار که چند بار هلاکو از خلیفه خواسته در محاصره و سرکوب قلاع اسماعیلیه کمک کند و بعد به اصرار معزالدین مقداری هدیه فرستاده که مورد توجه هلاکو قرار نگرفته در فکر تصرف بغداد است.
سحبان در پی شوکار با توصیه رکن الدین به بغداد می اید و با وزیر صحبت کرده به خانه او می رود.در همین هنگام صدای مردم غارت شده کرخ می اید که از دست سپاهیان ترک خلیفه می گریزند و پدر و خواهر سحبان در میان انهاست.
مردم بدستور ابوبکر پسر خلیفه بدست سردار دوادار قشون بخاطر پناه دادن و تحویل ندادن کنیز فراری ابو بکر که همان شوکار بوده و در راه اب بکر او را که برای پدرش خلیفه فرستاده شده ربوده.
معزالدین در مسجد نزدیک خانه صوفی را مشاهده می کند که بخانه او امده و می گوید که بسپاه هلاکو بپیوندد و نامه ای می دهد که بعد رفتن او بخواند و در امده من خود هلاکو بودم.نامه بدست ابوبکر افتاده به خلیفه نشان می دهد و وزیر راز شوکار را افشا و او بحرم سرای خلیفه تحویل داده شده.
سلافه به بغداد امده به حرمسرا رفته و شوکار را می بیمد و او را فریب داده ببهانه معالجه سردرد به قصر خود منتقل می کند که در کشتی در راه در دجله انداخته شده و گیسوی او به عنوان مدرک مرگ بریده شده که به رکن الدین در ملاقات نشان داده شود.
معزالدین وزیر با رکن الدین که به بغداد امده و امام احمد عموی خلیفه دیدار و تصمیم بسرنگونی خلیفه می نماید.سر غلامی را تراشیده و می نویسد به بغدادبیا و او را به سوی هلاکو می فرستد.
سلافه باطلاع رکن الدین می رساند که موسی توسط وزیرش برکنار و مقتول در زندان شده وزیر بتخت نشسته با تحریک سلافه توسط زنش شجره الدر که گامن کرده او زن چهارم می گیرو مسموم و شجره الدر توسط زنان حرم با سنگ کوب کشته شده پسر او خردسال به تخت نشسته سلافه بدست رکن الدین کشته شده هلاکو بغداد را تصرف کرده تمام خاندان عباسی را مقتول رکن الدین به مصر رفته پسر را کشته امیر قطر به جای او نشسته پس از جنگی او مقتول و امام احمد که به مصر امده بعنوان خلیفه عباسی سلطنت می نماید.