ناسیونالیسم
نویسنده:
کریگ کالهون
مترجم:
محمد رفیعی مهرآبادی
امتیاز دهید
هنوز توضیحاتی برای این کتاب ثبت نشده
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ناسیونالیسم
و این که: ملتها تا حدودی توسط ملیگرایی ساخته میشوند ... فقط زمانی وجود دارند که اعضایشان خود را از طریق چارچوب گفتمانی هویت ملی درک کنند و ملتها عموما بر اثر تلاش انجامگرفته توسط برخی اعضای ملت در سازندگی آن و به منظور اینکه سایر ملتها، ملتبودگی آنها را بپذیرند و خودمختاری یا سایر حقوق را به آنان اعطا کنند، پدید میآیند.
... وجود ملتها فقط در بستر ملیگرایی است. و هیچ راه و روش واقعی وجود ندارد تا مشخص کنیم که چه چیزی یک ملت است ...
«ملیگرایی یعنی رتوریک یا گفتمانی که در آن اقداماتی برای اثبات اینکه مردم مربوط به یک ملت چه کسانی هستند، انجام میشود. هویت مطلق آنان از طریق گفتمان ملیگرایی ساخته میشود. بنابراین، چالشهایی با حکومتهایی که فاقد مشروعیت شناخته شدهاند، میتواند به نام ملت مطرح شود.»
«مطالبه «حق تعیین سرنوشت» ملی که محصول عمده جنبشهای استقلالطلب است، با این گفتمان که در آن مشروعیت سیاسی از مردم ناشی میشود، پیوند تنگاتنگی دارد، هر چند که گاهی ادعا میشود که حق تعیین سرنوشت به نمایندگی از جانب یک ملت، توسط نخبگانی انجام میشود که هیچ مقصودی برای بنیاننهادن مردمسالاری یا هر شکل از مشارکت مردم در حکومت ندارند.»
« ناسیونالیسم صرفاً مطالبهی یکسانی قومی نیست ، بلکه ادعایی است که یکسانی قومی باید به عنوان تعریف جامعه سیاسی حساب شود.».
در جدید بودن مفهوم ملیگرایی میآورد که «ملیگرایی مقولهای صرفا جدید نیست، بلکه یکی از ویژگیهای مسلم عصر مدرن است. ... عصری که در آن، گفتمان ملیگرایی تقریبا جهانی شده و پیوند تنگاتنگی با قدرت اجرایی و قابلیت اداری دولتها یافته ... هویتهای ملی و رتوریک ملیگرایی به طرزی بسیار عادی بر مردم ظاهر میشود به طوری که تصور میکنند همواره در اجتماع آنان وجود داشته و قدیمی یا حتی طبیعی است.»
کالهون همچنین به بیفایده بودن تلاشها برای توضیح ناسیونالیسم بر پایهی یک فاکتور اصلی منفرد اشاره میکند، این فاکتور در نظریههای متفاوت مثلا «صنعتسازی»، «کاپیتالیسم» و یا «دولت» معرفی شدهاند که شاید بتوانند محتوای یک ناسیونالیسم ویژه یا روندی که با آن همراه شده را توضیح دهند اما ناتوان از توضیح شکل خود گفتمان ملت یا ملیگرایی هستند.
و در نهایت میافزاید که «این کتاب نظریهای جامع در باب ملیگرایی عرضه نمیکند ... مقصودم این نیست که نظریه نیاز نداریم، بلکه درک و فهم ملیگرایی در شکلهای گوناگون آن به نظریههای متعددی نیاز دارد.»
کالهون در زمره نظریهپردازان نوین در عرصهی ملت و ملیگرایی است که در چارچوب طبقهبندیهای قدیمیتر مدرنیسم و Primordialism نمیگنجد.
کالهون در این کتاب ناسیونالیسم را با “discursive formation” که از میشل فوکو عاریت گرفته تعریف میکند که در این ترجمه به «چارچوب گفتمانی» برگردانده شده است در معنای «شیوهای از گفتگو که آگاهی ما را میسازد ولی در ضمن به قدر کافی مسئلهدار است که همچنان موجب مسائل و پرسشهای بیشتری شود و ما را به سوی گفتگوی بیشتر هدایت کند و بحثهای بیشتری دربارهی طرز تفکر حول موضوع مورد بحث ایجاد کند».
در متن، به ارزیابی ویژگیهای ملت میپردازد و پس از سبک و سنگین کردن برخی به طرح ده خصلت رتوریکی از ملت میپردازد و سر آخر هم اضافه میکند که هیچ یک تعیینکننده نیست و ادعاها/مطالباتی هستند که به نفع ملتها ساخته میشوند.
در این ارتباط تاکید میکند که ملتها نمیتوانند «بطور عینی» تعریف شوند اما در عوض عمدتا براساس ادعاها و مطالباتی پا میگیرند. بعدتر، گفتگو و اندیشیدن و عملکردن که بر این نوع ادعاها تکیه دارد موجب تولید هویت جمعی میشود، مردم را در پروژههای جمعی گردهم میآورد و آنها و کارشان را مورد ارزیابی قرار میدهد.
وی اشکال متفاوت ملیگرایی را به رسمیت میشناسد که برخی خوشخیم و برخی بدخیم هستند ولی منتقد مشاهدهی این دو به عنوان دو پدیدهی اجتماعی کاملا متفاوت است و نظر برخی جامعهشناسان مبنی بر «ملیگرایی خوب» (وطندوستی) و «ملیگرایی بد» (شووینیسم) را نمیپذیرد.
میپذیرد که «هیچ تعریفی از ملت تاکنون پذیرش عمومی را به دست نیاورده است. ... هر تعریف خاصی از ملت و ملیت به سود برخی جمعها، منافع و هویتها و به زیان ادعاهای دیگران است. ... از این رو، ملتبودگی نمیتواند به طور عینی فقط بر مبنای زمینههای فرهنگی و یا دلایل ساختار اجتماعی تعریف شود، مگر آن که پیشتر فرایندهای سیاسی آن تعریف شده باشد.»
[ادامه دارد]