رسته‌ها
شبح آزادی
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 27 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 27 رای
«شبح آزادی با صحنه تیرباران در میدان «تولد» در زمان اشغال اسپانیا توسط قوای ناپلئون آغاز میشود. صدای فریاد ه مرگ بر آزادی» به گوش میرسد اسپانیولیها استبداد سلطنتی اسپانیا را به آزادی انقلاب فرانسه ترجیح میدادند. فیلم با همین صحنه پایان می پذیرد با این تفاوت که این بار صحنه در یک باغ وحش می گذرد افراد پلیس تیراندازی می کنند. فقط تصویر حیوانات وحشت زده دیده می شود و باز فریاد «مرگ بر آزادی» به گوش می رسد.
شاید چنین به نظر برسد که بشر سرانجام استبداد را بر آزادی ترجیح میدهد ولی «بونوئل» از بیان صریح این مطلب خودداری می کند. در آغاز آنطور که در سناریوی اولیه دیده میشد، فیلم پایان دیگری داشت. باین ترتیب که دو رئیس پلیس فیلم همراه با سایر پرسوناژها روی صحنه تآتر سکانس تیرباران در میدان «تولد» را بازی می کردند یعنی همان صحنه آغاز فیلم را، صحنه پایان که اکنون در فیلم وجود دارد ضمن فیلمبرداری به فکر «بونوئل» رسید.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
159
آپلود شده توسط:
amirazadandish
amirazadandish
1394/07/12

کتاب‌های مرتبط

ایده‌هایی برای دُزدیدن
ایده‌هایی برای دُزدیدن
3.7 امتیاز
از 3 رای
قبرکن
قبرکن
4.6 امتیاز
از 16 رای
غبار
غبار
0 امتیاز
از 0 رای
آنکه گفت آری و آنکه گفت نه
آنکه گفت آری و آنکه گفت نه
4.2 امتیاز
از 10 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شبح آزادی

تعداد دیدگاه‌ها:
5
نیچه و داستایوفسکی هم میانه خوبی با آزادی و لیبرالیسم نداشته اند به نظر می رسد اگر معایب آن برطرف نشود جهان با یک دوران طولانی و تاریک از درد و رنج زیر چکمه های چین و امثال چین روبرو شود ....
بشر اصرار دارد خوی حیوانی خویش را انکار کند و روش ها و قوانین متمدنانه ای خلق کند که نه تنها افسردگی اش را تشدید می کند بلکه احساس پوچی را نیز در او می افزاید. این تفکر در آثار بونوئل به وضوح دیده می شود.
filmquarterly_summer1975
اگر فیلم بکارگردانی ونوشته لوئیس بونیوئل را ببینیم ،(البته آنرا باید چند بار ببینیم )،برداشت من آنست که آن فیلم تنها میخواهد درباره سطحی اندیشی و نسبی بودن ارزشهای اخلاقی جامعه مدرن سخن بگوید ،آغاز فیلم شماری از سربازان مست ارتش ناپلئون را نشان میدهد اسپانیا را اشغال کرده بودند و دارند نسبت به شمایل و نماهای کاتولیکی بی احترامی میکنند ، چون انقلاب فرانسه و ناپلئون را آغازگر دوران نوین میدانند و سپس صحنه فیلم به سده بیستم بر میگردد و پدر و مادری که عکسهایی که کسی در پارک به دخترشان داده است را نگاه میکنند و آنها را شرم آور و تهوعآور میخوانند و دخترشان را سخت نکوهش میکنند ، در حالیکه سپس آشکار میشود که آن عکسها نماهای تاریخی و طبیعی (کلیسا ها و کاخها و طبیعت ) فرانسه بوده اند، و یا اینکه بدور میز میهمانی بجای صندلی ، توالت فرنگی گذاشته اند درحالیکه برای غذا خوردن باید به دستشویی رفت غذا را بطور خصوصی خورد چون آنها خوردن و آشامیدن را شرم آور میدانند ، یا اینکه پدر و مادری از پلیس میخواهند فرزندشان را که گمشده پیدا کنند در حالیکه این فرزند شان در پیش خودشان است و همه حتی در اتاق پلیس نیز او را همه میبینند و با او صحبت میکنند اما همه در کوشش اند تا اورا که پیش چشم همگان است اما از گمشدنش حرف میزنند پیدا کنند
شاید پیام اصلی فیلم اینست " کیستی (هویت) و نهاد مردمی در اثر این نسبیت گرایی، گم شده و دارد یکسره ناپدید میشود "
شبح آزادی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک