انسان خود را می سازد
نویسنده:
گوردون چایلد
امتیاز دهید
مترجم: احمد کریمی حکاک، محمد هل اتائی
شک کردن در مورد واقعیت " پیش رفت" بسیار مورد پسند ست.
بعضی تمایل دارند که ... مشتاقانه به " عصر طلایی" سادگی آغازین باز پس نگرند.
ما به عنوان اهل علم نمی توانیم از تاریخ بپرسیم که:"آیا ما پیش رفت کرده ایم؟ آیا فزونی گرفتن اسباب های مکانیکی که نمونه ی آن هواپیما، ایستگاه های برقایی، گاز سمی و ... است همانا پیش رفت است یا نه؟" ... پاسخ دادن به آن ... بستگی دارد به طبع پژوهنده ... و حتی وضع مزاجی او.
پرسیدن این که " آیا ما پیش رفته ایم؟" غیر علمی ست، تنها به این دلیل که نیازی نیست که هیچ دو نفری به آن جواب همانند بدهند.
تا زمانی که دامنه ی تاریخ ... محدود شود، .... چنین تاریخی ... ماقبل تاریخ در آن جایی ندارد ... تاریخ، نزد عامه و هم نزد دانش وران به تاریخ فرهنگ بدل می شود. ماقبل تاریخ مدرک مکتوبی ندارد که نام های بازیگران اش را فاش کند یا جزییات زنده گی خصوصی شان را بازشناساند.
از این رو، "پیش رفت" نزد مور٧خ می تواند با تکامل نزد جانورشناس برابر باشد... اگر زیست شناس، اصطلاح پیش رفت را به کار می برد، مقصود اش از آن، توفیق در تنازع بقاست. بازماندن آن که بسزاست یک اصل اساسی تکامل است. اما معنی سزاواری، توفیق در زنده گی کردن است... اگر جمع کل رو به افزایش باشد، نوع را باید موفق شمرد ... -وگرنه- ... محکوم به شکست است.
مطالعات ماقبل تاریخی نه تنها دامنه ی تاریخ مکتوب را عقب تر می برد و گسترده تر می سازد بل که تاریخ طبیعی را به پیش می کشاند.... اما باستان شناسی ماقبل تاریخی سر و کار اش با چیزهایی ست که انسان ساخته است و تغییرات فرهنگ بشری را دنبال می کند.
بیشتر
شک کردن در مورد واقعیت " پیش رفت" بسیار مورد پسند ست.
بعضی تمایل دارند که ... مشتاقانه به " عصر طلایی" سادگی آغازین باز پس نگرند.
ما به عنوان اهل علم نمی توانیم از تاریخ بپرسیم که:"آیا ما پیش رفت کرده ایم؟ آیا فزونی گرفتن اسباب های مکانیکی که نمونه ی آن هواپیما، ایستگاه های برقایی، گاز سمی و ... است همانا پیش رفت است یا نه؟" ... پاسخ دادن به آن ... بستگی دارد به طبع پژوهنده ... و حتی وضع مزاجی او.
پرسیدن این که " آیا ما پیش رفته ایم؟" غیر علمی ست، تنها به این دلیل که نیازی نیست که هیچ دو نفری به آن جواب همانند بدهند.
تا زمانی که دامنه ی تاریخ ... محدود شود، .... چنین تاریخی ... ماقبل تاریخ در آن جایی ندارد ... تاریخ، نزد عامه و هم نزد دانش وران به تاریخ فرهنگ بدل می شود. ماقبل تاریخ مدرک مکتوبی ندارد که نام های بازیگران اش را فاش کند یا جزییات زنده گی خصوصی شان را بازشناساند.
از این رو، "پیش رفت" نزد مور٧خ می تواند با تکامل نزد جانورشناس برابر باشد... اگر زیست شناس، اصطلاح پیش رفت را به کار می برد، مقصود اش از آن، توفیق در تنازع بقاست. بازماندن آن که بسزاست یک اصل اساسی تکامل است. اما معنی سزاواری، توفیق در زنده گی کردن است... اگر جمع کل رو به افزایش باشد، نوع را باید موفق شمرد ... -وگرنه- ... محکوم به شکست است.
مطالعات ماقبل تاریخی نه تنها دامنه ی تاریخ مکتوب را عقب تر می برد و گسترده تر می سازد بل که تاریخ طبیعی را به پیش می کشاند.... اما باستان شناسی ماقبل تاریخی سر و کار اش با چیزهایی ست که انسان ساخته است و تغییرات فرهنگ بشری را دنبال می کند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی انسان خود را می سازد
2- خلقت جدید که به زعم قران کریم مورد انکار و شک مردمان است عرصه ی خلاق شدن اسمای الهی از ذات انسان است که در خلقت ازلی در او نهاده شده بود. پس خلقت جدید به معنای پیدایش خالق از مخلوق است از طریق ظهور و بروز اسمای الهی از وجود آدمی در عالم خاک. و این همان مقصود خداوند از خلقت جهان است که دوست می داشت که خود را معرفی کند و این عرفات از آخرین و کاملترین مخلوقش یعنی آدمی رخ می نماید.
3- این خلقت جدید یا عرفانی با شهادت و یاری خود انسان ممکن میشود که انسان را شاهد بر خلقش قرار داده است و در این شهادت یاری او را میخواهد و این واقعه ی دوستی (ولایت) بین انسان و خداوند است و حاصل این شهادت و نصرت همان اولیای الهی در تاریخ جهان هستند که محل ظهور اسمای الهی می باشند در درجات تجلی و کمال و این همان چیزی است که عرفان اسلامی نامیده می شود که مقصود خداوند از خلقت و دین اوست.
از کتاب آفرینش عرفانی - صفحه 3 .[/quote]
من که ارتباطی بین این قلمفرسایی و محتوای مارکسیستی کتاب ندیدم!
اگه کسی چیزی فهمید منو در جریان بذاره لطفا!!
2- خلقت جدید که به زعم قران کریم مورد انکار و شک مردمان است عرصه ی خلاق شدن اسمای الهی از ذات انسان است که در خلقت ازلی در او نهاده شده بود. پس خلقت جدید به معنای پیدایش خالق از مخلوق است از طریق ظهور و بروز اسمای الهی از وجود آدمی در عالم خاک. و این همان مقصود خداوند از خلقت جهان است که دوست می داشت که خود را معرفی کند و این عرفات از آخرین و کاملترین مخلوقش یعنی آدمی رخ می نماید.
3- این خلقت جدید یا عرفانی با شهادت و یاری خود انسان ممکن میشود که انسان را شاهد بر خلقش قرار داده است و در این شهادت یاری او را میخواهد و این واقعه ی دوستی (ولایت) بین انسان و خداوند است و حاصل این شهادت و نصرت همان اولیای الهی در تاریخ جهان هستند که محل ظهور اسمای الهی می باشند در درجات تجلی و کمال و این همان چیزی است که عرفان اسلامی نامیده می شود که مقصود خداوند از خلقت و دین اوست.
از کتاب آفرینش عرفانی - صفحه 3
.