رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

پاسخ یاوه سرایان درباره ی آذربایجانی های ترک تبار و زبان آبا عن جدا

پاسخ یاوه سرایان درباره ی آذربایجانی های ترک تبار و زبان آبا عن جدا
امتیاز دهید
5 / 2.9
با 47 رای
امتیاز دهید
5 / 2.9
با 47 رای
هنوز توضیحاتی برای این کتاب ثبت نشده
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
solooook
solooook
1394/07/12

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی پاسخ یاوه سرایان درباره ی آذربایجانی های ترک تبار و زبان آبا عن جدا

تعداد دیدگاه‌ها:
57
فرمان استالین
متن زیر اولین ترجمه فارسی سندی فوق‌العاده مهم و تاریخی دربارهٔ جریان ۲۱ آذر و تشکیل حکومت یکساله پیشه‌وری در آذربایجان (۱۳۲۴–۱۳۲۵) است. این سند عبارت از فرمان فوق‌العاده سرّی دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی به دبیر اول حزب کمونیست جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان میر جعفر باقروف با تی‌تر «دربارهٔ اقدام به تشکیل یک حرکت تجزیه‌طلبانه در آذربایجان جنوبی و دیگر استان‌های ایران شمالی» (۶ ژوئیه ۱۹۴۵) است.
این فرمان در دو نسخه اصلی تهیه و صادر شده است: یک نسخه («نسخه باکو») مستقیماً و فقط به میر جعفر باقروف، دبیر اول حزب کمونیست جمهوری شوروی آذربایجان، فرستاده شده است. صورت این نسخه که از سوی آقای جمیل حسنلی فتوکپی شده و در دسترس موسسه «وودرو ویلسون» قرار داده شده است این است: اصل روسی در این لینک و اصل روسی و ترجمه انگلیسی در این لینک. محل نگهداری کنونی این سند «آرشیو دولتی تاریخ احزاب سیاسی و سازمان‌های اجتماعی آذربایجان» در باکو
Azerbaijan State Archive of Political Parties and Social Movements، GAPPOD
و شماره و مشخصات این سند در آنجا این است:
GAPPOD AzR, f. 1, op. 89, d. 90, ll. 4-5
همین سند است که از سوی گاری گلدبرگ برای «مرکز مطالعات جنگ سرد مؤسسه وودرو ویلسون» (واشنگتن) به انگلیسی و توسط عباس جوادی (با کسب اجازه از «مرکز ویلسون») از انگلیسی (با مقایسه با روسی) به فارسی ترجمه شده است که ملاحظه می‌کنید.
نسخه اصلی دوم («نسخه مسکو»، اصل روسی سند در این لینک) مخاطبین بیشتری دارد و در پایان، بعد از نام مخاطبین، با دست نوشته «ای. استالین» نوشته شده، یعنی ظاهراً خود استالین آن را امضاء کرده است. این نسخه به مولوتوف، بریا، باقروف فرستاده شده و صورت آن به بولگانین، میکویان، یودین، کروتیکوف و زوروف (همگی از اعضای کمیته مرکزی حزب) ارسال گشته است. این نامه در آرشیو حزب کمونیست در مسکو مانده و بعد از انقراض شوروی به «آرشیودولتی تاریخ اجتماعی و سیاسی روسیه» RGASPI شامل شده که همه اسناد حزب کمونیست و سازمان جوانان حزب کمونیست یعنی کمسومول را در بر می‌گیرد. مشخصات این سند در این مرکز چنین است:
RGASPI F.17, o. 162, d. 37, 1.147-148
بدنه اصلی هر دو سند یکی است اما متن مختصر پیش از تی‌تر و نام‌های توزیع در دوسند تا حدی فرق دارند.
من در دسامبر ۲۰۱۲ متن کامل سند «فوق العاده سرّی» حزب کمونیست شوروی در باره ۲۱ آذر و یک رشته اسناد مرتبط دیگر را به فارسی ترجمه کرده در وب‌سایت «چشم انداز» گذاشتم.
این سند متن قرار دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی به رهبری استالین از تاریخ ششم ژوئیه ۱۹۴۵ است که دستور می‌دهد در آذربایجان ایران «یک فرقه تجزیه‌طلب تاسیس شود».
فرمان مزبور حتی جزئیات برنامه و کار این «جنبش» را نیز معین کرده بود. چند ماه بعد از آن، در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ فرقه دمکرات آذربایجان به رهبری پیشه‌وری در تبریز تاسیس یافت و تشکیل «حکومت آذربایجان» را اعلان کرد.
حوادث یک سال بعد را کم و بیش می‌دانیم.
در اینجا بد نیست به اطلاع کسانی که از ساختار‌های اتحاد شوروی سابق خبر چندانی ندارند برسانیم که حزب کمونیست شوروی و به ویژه کمیته مرکزی آن و در صدر کمیته مرکزی «دفتر سیاسی» این کمیته، عالی‌ترین مرجع رهبری نظام شوروی در تمام زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی بود و هیچ تصمیم مهمی بدون تائید این ارگان رهبری حزبی گرفته و اجرا نمی‌شد. نیاز به توضیح نیست که بخصوص در زمان حاکمیت استالین، رهبری حزب، کمیته مرکزی و دفتر سیاسی اساسا به معنی رهبری مطلق و بلا منازع استالین بود.
یک سند دیگر که مربوط به شش ماه بعد می‌شود، عبارت از صورت جلسه‌‌ همان دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی (باز به رهبری استالین) از ۲۹ دسامبر ۱۹۴۵ است. این سند که به فرد رابط بین مسکو و فرقه دمکرات یعنی میرجعفر باقروف، رئیس حزب کمونیست آذربایجان شوروی فرستاده می‌شود، دستور می‌دهد که دیگر «جنبش‌های تجزیه‌طلبانه در شمال ایران صلاح نیست» و حالا باید «وظیفه اصلی فرقه دمکرات آذربایجان ایران، تاسیس خودمختاری ملی آذربایجان از طریق موسسه‌های خود مدیریتی دمکراتیک در چارچوب دولت ایران تعیین شود.» می‌دانیم که در این مدت مذاکرات ایران و شوروی بخصوص در باره امتیاز نفت شمال جدی‌تر شده بود. این سند را نیز به فارسی ترجمه کرده و در «چشم انداز» منتشر کردم.
سند سوم بعد از تخلیه ایران از سوی قوای شوروی و شکست متعاقب حکومت فرقه در ۲۱ آذر ۱۳۲۵ است. این سند عبارت است از «نامه تاریخی استالین به پیشه‌وری» که رهبر شوروی در تاریخ هشتم مه ۱۹۴۶ نوشته و به باکو فرستاده بود. این نامه را هم به فارسی ترجمه کرده و منتشر کردم. تاریخ این نامه زمانی است که پیشه‌وری همراه با بسیاری از دیگر رهبران فرقه به شوروی گریخته بود و در باکو زندگی می‌کرد، یعنی حدودا یک سال قبل از یک تصادف خودرو، در جمهوری آذربایجان، که به مرگ او منتج شد و به نظر بعضی‌ها حادثه‌ای «برنامه ریزی» شده بود.
در نامه فوق استالین می‌نویسد که پیشه‌وری در تحلیل وضع ایران و سیاست شوروی اشتباه می‌کند. او می‌افزاید که هنگام حضور قوای شوروی در ایران، فرقه قوی بود اما ارتش سرخ می‌بایست ایران را ترک می‌کرد.
استالین در این نامه ضمنا تاکید می‌کند که شوروی باید درایران در مقابل نیروهای طرفدار بریتانیا از نخست وزیر قوام دفاع می‌کرد تا امتیازاتی از او می‌گرفت. او در پایان می‌نویسد که اگر اکنون بعد از شکست فرقه، پیشه‌وری این سیاست را قبول کند نام نیکی از خود بجا خواهد گذاشت. این نکته را استالین بعنوان عکس العمل به این «شنیده‌های» خود ذکر می‌کرد که گویا پیشه‌وری اینجا و آنجا گفته است که شوروی‌ها ابتدا از او پشتیبانی کردند اما بعد او را به حال خود‌‌ رها کردند.
در این مقاله ابتدا متن سند نخست یعنی فرمان «دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی» از ششم ژوئیه ۱۹۴۵ را معرفی خواهیم کرد که یک نسخه آن حتی از سوی استالین امضاء هم شده است. در بخش‌های آینده این نوشته به دو سند دیگر نام‌برده در بالا و همچنین چند سند مرتبط که از نظر درک روند حوادث در آن دو سال پایانی جنگ جهانی دوم مهم و جالب هستند، خواهیم پرداخت.
هیچ وقت نفهمیدم چرا اینقدر در مورد ترکان اذربایجان حساسیت هست
گرامی
دلیل این حساسیت را می توان از نامه استالین که به پیوست موجود می باشد به خوبی دریافت:
عباس جوادی
۱۳۹۴/۰۷/۱۳
سه سند
امروزه ۷۰ سال پس از تاسیس فرقه دمکرات آذربایجان و حکومت یک‌ساله سید جعفر پیشه‌وری در ۲۱ آذرماه ۱۳۲۴ در تبریز آیا با اطمینان می‌توان گفت که فرقه و حکومت پیشه‌وری چگونه تاسیس یافت و شروع به کار کرد، چه شد که لحن این حکومت بعد از چند ماه به نسبت «آرام‌تر» شد و بالاخره بدنبال عقب نشینی ارتش سرخ از شمال ایران، رهبران حکومت پیشه‌وری و فرقه هم به شوروی گریختند؟
جواب این سوال تا ده – پانزده سال پیش اغلب با تفسیر و گمانه زنی همراه بود. اما امروزه با اطمینان می‌توان گفت: بله می‌دانیم که چه شد و چگونه شد. صرفنظر از مجریان روی صحنه، این را هم می‌دانیم که مسئولان اصلی و پشت صحنه طراحی و مدیریت این جریان و تغییر سمت بعدی آن، چه کسانی بودند.
بی‌شک بدون درک اوضاع جنگ و اشغال صفحات شمالی ایران از سوی ارتش سرخ شوروی در زمان جنگ دوم جهانی، بررسی جریان پیشه‌وری در آذربایجان (و قاضی محمد در کردستان) چیزی جز گمراهی به بار نخواهد آورد.
اما برای درک عینی و مستند چگونگی برسر کار آمدن فرقه دمکرات و پس از یک سال عقب نشینی و شکست آن، سه سند فوق‌العاده مهم روسی نقش کلیدی بازی می‌کنند:
(۱) فرمان دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی یعنی رهبری عالی شوروی (ششم ژوئیه ۱۹۴۵)،
(۲) دستور جلسه‌‌ همان دفتر سیاسی از شش ماه بعد (۲۹ دسامبر ۱۹۴۵) و
(۳) نامه تاریخی استالین به پیشه‌وری بعد از شکست فرقه و فرار رهبران آن به شوروی (هشتم مه ۱۹۴۶).
این‌ها اسنادی هستند که هرکدام داستان فراز و فرود یک جریان سیاسی و نظامی در آذربایجان و کردستان ایران را حکایت می‌کنند و نشان می‌دهند که این حرکت و حکومت اصولا چگونه، با طرح، برنامه ریزی، رهبری و پول چه کسی به وجود آمد و بعد چرا و چگونه متلاشی شد.
مشکل مورخین و سیاسیون ایرانی و حتی غربی تا فروپاشی شوروی این بود که در ‌‌نهایت چاره‌ای جز گمانه زنی نداشتند. البته به سختی می‌شد انکار کرد که فرقه دمکرات آذربایجان با تکیه بر ارتش اشغالگر شوروی و حمایت مالی و نظامی آن‌ها تاسیس یافت و برسر کار آمد و چیزی شبیه این در کردستان هم اتفاق افتاد. اما برای اثبات این ادعا‌ها سند و دلیل «سیاه و سفید» چندانی نبود.
در این میان هر کس که طرفدار شوروی و استالین بود، گمانه زنی‌ها، اطلاعات جسته و گریخته و خاطرات این و آن را در مورد نقش اصلی و تعیین کننده شوروی و استالین در این ماجرا تکذیب می‌کرد و به «مبارزه» مردم آذربایجان اشاره می‌نمود. از سوی دیگر طبیعتا هرکس هم که مخالف پیشه‌وری و شوروی بود به شواهد و حوادث دیگری اشاره می‌کرد.
با فروپاشی حکومت و حزب کمونیست شوروی و علنی شدن بسیاری از اسناد سرّی این حزب و دولت، ورق برگشت و بسیاری از اسرار نهان گذشته فاش شد.
در واقع این فرصتی بی‌نظیر و گذرا بود که در زمان ریاست جمهوری سابق بوریس یلتسین به دست مورخین و پژوهشگران افتاده بود. دسترسی به اقلا بعضی اسناد حزب کمونیست و حکومت شوروی سابق در این دوره تا حد زیادی میسر شده بود. اما این فرصت قرار بود بعد از چند سال باز از دست برود و آن دسترسی به اسناد «حساس» تاریخ نزدیک باز عموما محدود گردد.
در همین فرصت، بعضی از این اسناد در کتاب‌های نو انتشار و مطبوعات دانشگاهی روسیه منتشر شد. در غرب، مهم‌ترین مرکز پژوهشی که اکثر این آثار را به انگلیسی ترجمه کرده در اختیار عموم گذاشت، «مرکز مطالعات جنگ سرد موسسه «وودرو ویلسون» آمریکا بود.
سه سند فوق هم از میان انبوه همین اسناد بودند که تا آن زمان «فوق العاده سّری» محسوب می‌شدند.
هنوز از ترجمه فارسی خبری نبود.
همه ادمها بالاخره از یک جایی امده و یک زبانی داشته اند.بعضیهای 5 هزارسال پیش بعضی سه هزار و بعضی 500 سال بعضی سیصدسال. هیچ وقت نفهمیدم چرا اینقدر در مورد ترکان اذربایجان حساسیت هست. چند سال دیرتر یا زودتر باعث میشه بهتر (به هر معنایی) باشیم؟ مردم کشور امریکای جدید از 400 سال پیش در این سرزمین ساکن شدند. از ملیتها و نژادهای مختلف هم هستند ولی همه انگلیسی حرف میزنند. کلی ادعا دارند و عملاً هم از همه سرند. حالا فرض کن ترکای ایران هم نهصدسال پیش درحدود ایران امروزی ساکن شده باشن. این باعث میشه غریبه باشن؟ یا حق کمتری داشته باشن؟ عقلا اینطور نیست. فقط ضعف فرهنگی ایرانیها (از هر قشر) به این جنجالها دامن میزنه و البته از او طرف هم باید انتظار چنین عکس العملهایی رو داشت.
تاکنون این‌همه یاوه‌گویی یکجا نه دیده و نه خوانده‌ بودم.
اوکی پس ارزش تورق هم ندارد رفت تو لیست کتاب های مهوع و مورد تنفر
درود بر گستره بزرگ فرهنگی ملت ایران.
این یکی ............با ادبیاتی تصنعی و البته موزون و ریتمیک ...... .بیشتر سبک نوشتارش ............. کمیته 300 هست.دانشمندان و مورخان بزرگ و نامی پاسخ این را بارها داده اند و نیاز به فراوان گفتن در این باب نیست.
[edit=simin]1394/07/13[/edit]
پاسخ یاوه سرایان درباره ی آذربایجانی های ترک تبار و زبان آبا عن جدا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک