انسان اجتماعی
نویسنده:
رالف دارندرف
مترجم:
غلامرضا خدیوی
امتیاز دهید
(از مقدمه مترجم)
اگر مارکس با مفاهیمی مانند «نظام مالکیت»، «ابزار تولید»، «روبنا»، «زیربنا» و «شیوه تولید» می خواست جامعه را با همه پیچیدگی آن بازسازی می کند، دارندرف در مقام طرفدار نظریه تعارض می کوشد تا همین کار را از طریق مفهوم «نقش اجتماعی» انجام دهد. این مفهوم، که در بسیاری از نظریه های جامعه شناسی مفهومی جانبی است، برای دارندرف با مفهوم «اتم» برای فیزیکدانانن قیاس پذیر است و دارندرف سعی می کند که با مثال های گوناگون این امر را نشان دهد که درک واقعیت پیچیده و «آزارنده» جامعه از طریق «نقش اجتماعی» امکان پذیر است. به نظر وی، حتی پدیده های کلان اجتماعی با این مفهوم قابل درک و تبیین می باشند. تعارضات بنیادین جامعه و یا دگرگونی های عمده اجتماعی بازتاب خود را به طور مشخص در دگرگونی نقش های اجتماعی می یابند. بدین معنی تفاوت جامعه فئودالی و جامعه صنعتی که برای مارکس با تغییر «شیوه تولید» و تکامل «ابزار تولید» از اسیاب بادی به ماشین بخار رخ می دهند و برای وبر مشخصه بارز آن تفکیک بنگاه اقتصادی از خانواده بود، برای دارندرف این تحول عظیم با تفکیک نقش تربیتی و کارفرمایی و نیز آموزش حرفه ای پدر قابل توضیح است. در جامعه فئودالی همه این نقش ها به عهده پدر است. درجامعه صنعتی این نقش ها از یکدیگر تفکیک و بعضی از آنها به بیرون خانواده منتقل می شود و همین مسئله یکی از علل عمده تعارض نسل ها در جوامع جدی است.
بیشتر
اگر مارکس با مفاهیمی مانند «نظام مالکیت»، «ابزار تولید»، «روبنا»، «زیربنا» و «شیوه تولید» می خواست جامعه را با همه پیچیدگی آن بازسازی می کند، دارندرف در مقام طرفدار نظریه تعارض می کوشد تا همین کار را از طریق مفهوم «نقش اجتماعی» انجام دهد. این مفهوم، که در بسیاری از نظریه های جامعه شناسی مفهومی جانبی است، برای دارندرف با مفهوم «اتم» برای فیزیکدانانن قیاس پذیر است و دارندرف سعی می کند که با مثال های گوناگون این امر را نشان دهد که درک واقعیت پیچیده و «آزارنده» جامعه از طریق «نقش اجتماعی» امکان پذیر است. به نظر وی، حتی پدیده های کلان اجتماعی با این مفهوم قابل درک و تبیین می باشند. تعارضات بنیادین جامعه و یا دگرگونی های عمده اجتماعی بازتاب خود را به طور مشخص در دگرگونی نقش های اجتماعی می یابند. بدین معنی تفاوت جامعه فئودالی و جامعه صنعتی که برای مارکس با تغییر «شیوه تولید» و تکامل «ابزار تولید» از اسیاب بادی به ماشین بخار رخ می دهند و برای وبر مشخصه بارز آن تفکیک بنگاه اقتصادی از خانواده بود، برای دارندرف این تحول عظیم با تفکیک نقش تربیتی و کارفرمایی و نیز آموزش حرفه ای پدر قابل توضیح است. در جامعه فئودالی همه این نقش ها به عهده پدر است. درجامعه صنعتی این نقش ها از یکدیگر تفکیک و بعضی از آنها به بیرون خانواده منتقل می شود و همین مسئله یکی از علل عمده تعارض نسل ها در جوامع جدی است.
آپلود شده توسط:
5IVE_6IX
1394/05/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی انسان اجتماعی