امر به معروف و نهی از منکر - جلد 1

سپاس از آپلود کتاب

درود بر آپلود کننده گرامی.کتاب بسیار ارزشمندی است.ممنون
8-)8-)

4.
علی (ع):
«در شگفتم از کسی که متصدی اصلاح مردم میگردد در صورتی که "فساد نفس" خود او از هر چیز بیشتر است ولی خود را اصلاح نمیکند و به اصلاح دیگران میپردازد! در شگفتم از کسی که به خود ظلم میکند، چگونه با دیگران با انصاف رفتار میکند؟!! (غررالحکم و دررالکلم)»
«به حساب "خودتان" برسید قبل از اینکه به حسابتان برسند.»
اگر کسی به خودش ظلم نکند، اجازه ی ظلم کردن دیگران به خود را هم نمیدهد؛ و در جامعه ای که اکثریت مردمش اینگونه باشند، ظلمی به کسی نمیتواند وارد شود.
و چه در آن جامعه و چه در جامعه ی کنونی، ظلم نمیکنید جز به خودتان.
خون خدا در رگهای ما هم جاریست. چرا خودمان را دست کم بگیریم؟ چرا انسان بودن را محدود به افراد خاصی در تاریخ کنیم که باید بیایند و ما را شفاعت کنند؟ آیا وظیفه ی ما این است که دزدی کنیم و رشوه بگیریم، و وظیفه ی امامان شیعه هم اینست که گناهان ما را شفاعت کنند؟!!!
آیا ما خودمان نمیتوانیم آدم باشیم؟

3.
امر به معروف؛
"معروف" یعنی "شناخته شده" و "روشن و مشخص و معلوم"؛
امروز امر به معروفی برتر از دعوت به "خودشناسی" (معرفت نفس) نیست!
خودت را بشناس تا ببینی که چقدر ظالمی...، و سپس علیه این ظلم در خودت جهاد کنی.
معروف و معرفت از یک ریشه اند.
امر به معروف، امر به "شناخت خویش" است.
نهی از منکر؛
"منکر" یعنی "ناشناخته" و "گنگ" و "فهم نشده"؛
نهی از هر کاری که ناشناخته است و از روی جهل و کوری ونفهمیدن انجام میشود. مثل نمازی که معنای آن فهمیده نمیشود و نمازگزار در آن حضور قلبی ندارد. مثل تسبیح چرخاندن و وردخوانی به نیت به بهشت رفتن و رهایی از عذاب شب اول قبر! مثل پختن آیات قرآن به منظور شفای مریضان! و مثل پیروی متعصبانه و جاهلانه از دین پدرانه و ارثی! و...
«التوبة/123» یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِینَ یلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَلْیجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، با کافرانی که به شما نزدیکترند، پیکار کنید، آنها باید در شما درشتی بیابند؛ و بدانید خداوند با پرهیزگاران است!
نزدیکترین کافر، به یک مومن کیست؟
خودش است. یعنی یک مؤمن حقیقی، کفر را قبل از دیگران و بیشتر از دیگران، در "خودش" میبیند.
پس باید با خود پیکار کند. آیا باید خودکشی کند؟
«بمیرید پیش از آنکه بمیرید.» علی (ع)
سخن از "تقوا"ست در این آیه. تقوا به معنای خود را نگهداشتن و پرهیز از "خود". پرهیز از "خودپرستی". پرهیز از "من" !
اینست جهاد اکبر!

2.
راه جلوگیری از دزدیها و دروغگوییها و فحشا و... چیست؟
"خودشناسی"؛ از سطح فرد گرفته تا جامعه.
کسی که خودش را بشناسد, در صدد رفع جهل و جنون و فساد خودش برمیاید.
بی شک فردی که خودشناسی را راه زندگی خود قرار دهد, اولین کسی که از ثمرات آن بهره مند میشود, خود اوست. پس نگویید که چون بقیه دزدند و جاهل و... پس فایده ای ندارد که ما آدم باشیم و ما هم باید مثل آنها باشیم.
درمان، امروز جز از طریق روی آوردن به عرفان ممکن نیست. جامعه ی سالم، جامعه ی عارفان است، خواه جمعشان دو نفره باشد و خواه میلیونی ...
جامعه ای که در آن دزدی و فساد, حداقل ممکن باشد, جامعه ای است که حداکثرِ افراد آن, "خودشان" را باعث و بانی فسادهای بزرگ و کوچک میدانند.
حکومت از ملت است، پس صفات حکومت ها هم نشأت گرفته از وجود آن صفات در اکثریت ملت است!
دولت و حکومت را منشا فساد دانستن, کار ساده ای است اما هنری در آن نیست. هنر اینست که درک کنیم که :
"از ماست که بر ماست"
ضرورت "خودشناسی" را هر کسی که اندکی عقل داشته باشد درمیابد.
انسان عاقل، برای اثبات ضرورت روی آوردن به عرفان، نیازی به حدیث و آیه ندارد.

1.
امروز، زندان و اعدام و قصاص هم باعث جلوگیری از فعالیت قاچاقچیان و موادفروشان و دزدان و کلاهبرداران نشده است.
امروز اگر به کسی بگویید که دزدی نکن, بیت المال را چپاول نکن, دروغ نگو و...
آیا تاثیری دارد؟ نه !
چرا؟ چون همه از عواقب دزدی و دروغ آگاهند, اما مساله اینجاست که این اعمال خود را نزد خود "توجیه" میکنند. مثلا دروغ مصلحتی میگویند, دزدی مصلحتی میکنند, رشوه ی مصلحتی میدهند و میگیرند و ربای مصلحتی میخورند و...
و در خیال خود, اعمالشان را بهترین اعمال، و خود را صالحترین افراد میدانند، چون اعمالشان را "توجیه" و "تقدیس" و زیباسازی کرده اند.
در مورد مساله ی حجاب و نماز هم که از "فروعات" دین هستند و اصلا جای اکراه و زور در آن نیست. و در این موارد در دین اصلا جای امر و نهی نیست. و حتی در "اولویت" آخر هم نباید قرار گیرد چه برسد به اولویت نخست!
وقتی به کسی که ایمانی ندارد، امر به رعایت حجاب اجباری میشود، او در بی ایمانی خود پیچیده تر میشود و نسبت به دین بدبین میشود.
"حجاب اجباری"، و "کشف حجاب اجباری"، دو روی سکه ی "اجبار و اکراه" هستند.
با کسی که به تازگی پس از سالها زندگی در نروژ به ایران برگشته بود، صحبت میکردم، میگفت که رئیس شرکتشان او را به خاطر اینکه نماز نمیخوانده، دائما سرزنش میکرده!! و به همین دلیل هم از کار کردن در ایران متنفر شده بود و به نروژ فرار کرده بود! و نسبت به دین شدیدا بدبین شده بود و...
مسبب اصلی "اسلام هراسی"، آمریکا و رژیم صهنونیستی و... نیستند. بلکه همین کسانی هستند که دین را به درستی نفهمیده اند و به "لا اکراه فی الدین" (هیچ اکراهی در دین نیست) عمل نمیکنند و لباس اسلام را پوشیده اند و خود را مومن و درستکار میپندارند و میخواهند با زور و تزویر، "ظاهر" ملت را مومن کنند!

از علی شریعتی :
آنچه در همه پدر و مادر ها مشترک است ، این است که مذهب را طوری تعریف می کنند که انگار شیپور را از طرف دیگرش باد می کنند ! توصیه هایی که به نسل جوان می کنند اینطوری است . درست مثل این است که طبیبی ، دائم به کسی که لبش زخم شده یا صورتش جوش زده بگوید که « جوش نزن » و « زخم نشو » ؛ و بعد هم بگوید که به طور مثال «زخم شدن دهن فلان بدی را دارد ؛ جوش صورت فلان قدر بد است» !
...شما "رابطه عاشقانه" بین او و این عالم وجود برقرار کنید ؛ او خودش به نماز می ایستد . هی به زور بیدارش نکنید !

ضمن درود بر koroumi عزیز و silver و دیگران
1-با نظرات شما موافقم و اضافه می کنم که اصل امر به معروف و نهی از منکر مختص دین ما نیست و مربوط به تمام جوامع می شود.
2- می خواستم توجه بدم شما رو به اینکه موسسه ای با چنان عنوان مطولی و با آن قدرت و عظمت خدادادی! هم به مانند بسیاری از مردم کوچه بازاری، برایش اصل فروش کتاب مهم است و به جای اینکه پول خودش را به نویسندگان خودمان -که کم از غربیان ندارند بلکه دست پرتر در این وادی هستند- بدهد برای عوامفریبی «مایکل کوک» نامی را پیدا کرده تا بر جلد کتابش بدرخشد.

افرادی که در کشور ما به امر به معروف و مخصوصا نهی از منکر می پردازند چون صلاحیت اخلاقی نداشته اند این کار نتیجه و حاصلی نداشته جز انزجار مردم.

مساله فراتر از اینهاست اصلا این وظیفه فرد فرد ماست ولی مصداقش مو و چاک لباس فقط نیست مصادیق اولی ترش نصیحت للائمه المسلمین است نصیحت کردن حاکم و امام جامعه اسلامی مصداقش مبارزه با دزدی های ملیاردی و مال مردم خوری است .
یک ایراد بزرگ همین است که برخی می پندارند عده ای وطیفه دارند آمر یا ناهی باشند و بعد دنبال صلاحیت اینان هستند. یک سوال مگر نماز مردم را ستاد اقامه نماز کنترل می کند/ خیر نماز وظیفه فردی ست آمر و ناهی بودن و به زبان امروزین نقادی خرد ورزانه نیز وظیفه فردی است البته با شناخت مقیاس های درست

[quote='korounikorouniSilver Foxpoursafayee']نقل قول:درضمن پرسشی در http://ketabnak.com/book/67861/%DA%A9%D9...%B1%DB%8C%D9%81 کردم که منتظر پاسختون هستم.
زیاد جدی نگیرید

افرادی که در کشور ما به امر به معروف و مخصوصا نهی از منکر می پردازند چون صلاحیت اخلاقی نداشته اند این کار نتیجه و حاصلی نداشته جز انزجار مردم.