رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

کاوش های نحوی و ادبی: شرح کامل فارسی مغنی البیب - جلد 3

کاوش های نحوی و ادبی: شرح کامل فارسی مغنی البیب - جلد 3
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 3 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 3 رای
مغنی اللبیب از متون جامع و کلاسیک نحو عربی در سده هشتم هجری است که توسط «ابن هشام» نگارش یافته است. کتاب حاضر تصحیحی مناسب از متن و ترجمه روان آنرا ارائه کرده است. بعد از نقل فرازهایی از متن، ترجمه آن و سپس توضیح و تجزیه و ترکیب مثال‏ها و بیان نکات نحوی و جنبه‏ های بلاغی مثال‏ها و شواهد آمده است.
در جلد سوم ابتدای مباحث این اثر از ابتدای باب خامس شروع شده و مطالب زیر را در خود جای داده است: مواردی که غفلت از آن‌ها نشانه ضعف شخص ادیب است؛ نویسنده در این بحث به ده مورد اشاره کرده است. اموری که بین عالمان علم نحو مشهور شده، اما در واقع خلاف آن‌ها صحیح است، کیفیت اعراب و امور کلی‌ای که صورت‌های جزئی از آن به‌دست می‌آید. مولف در هر بخش ابتدا متن کامل مغنی را به‌‌صورت یک‌جا ارایه داده و سپس به شرح و توضیح آن به‌گونه پی در پی همت گماشته است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1396/10/29
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کاوش های نحوی و ادبی: شرح کامل فارسی مغنی البیب - جلد 3

تعداد دیدگاه‌ها:
4
البته حکم کلی نمی توان داد ولی تلاش پدران ما در ایران زمین برای انتساب خود به خاندان پیامبر (ص) گاهی برای این بوده است تا در کشوری که جان و مال مردم به هوس زودگذر شاهان و اطرافیانشان بستگی داشت، حاشیه امنیتی برای خود درست کنند. از جمله محمد علی همایون کاتوزیان در مقاله جامعه کوتاه مدت به نقل از راوندی می نویسد:
سلطان محمد سلجوقی مرد نیک نفس بود اما عشق زیادی به گرد آوردن مال داشت . ضیاء الملک پسر نظام الملک و وزیر وقت مبلغ 500000 دینار به سلطان پیشکش می کرد تا شخصی بسیار مهم را که سید هم بود به دست او بدهد وسلطان هم موافقت کرده بود . این سید که بویی از ماجرابرده بود شتابان خودرا به سلطان رساند به او پیشنهاد کرد که درعوض 800000 دینار ضیاءالملک را به دست او بسپارد . شرح معامله ی او چنین بود: به سلطان گفت شنیده ام که خواجه احمد (ضیاإلملک) این بنده را به پانصد هزاردینار می خرد . امید من این است که خداوندگارعالم فروش اولاد پیامبر را برخود روا نبیند . این بنده وجه پانصد هزاردینار را به هشتصد هزاردینار بالامی برد با این شرط که سلطان او را به دست من بسپارد. حب مال در دل سلطان قوی تر از رعایت جان وزیر افتاد وتقبل کرد که او را به دست سید بدهد . سید انتقام خود از خواجه احمد بستاند و احمد به بلایی گرفتار آمد که درحق امیر سید اندیشیده بود.
http://ketabnak.com/book/79327/جشن-نامه-استاد-ذبیح-الله-صفا#comm
عرض ادب
اتفاقا هیچ اشکالی ندارد .
« سید » بودن یک هویت انتسابی است که به شخص نسبت داده می شود .
شخص با ذکر این هویت می خواهد نسبت خود را به اهل بیت بیان کند .
در حالیکه القاب : « لرد ، بایرون ، دوک » و غیره بیانگر هویت اجتماعی و
گاه طبقاتی هستند.!
پس سید بودن یک صفت و متمایز از القاب اروپایی است.
با تشکر
درج سید پیش از نام نویسنده جایز نیست. مثل درج "لرد" یا "سر" پیش از نام های نویسندگان خارجی است. لطفاً اصلاح نمائید.
کاوش های نحوی و ادبی: شرح کامل فارسی مغنی البیب - جلد 3
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک