لطیفه های ملانصرالدین
نویسنده:
رافیق اسماعیل
مترجم:
اسد بهرنگی
امتیاز دهید
✔️ در دومین شماره از مجموعه «ادبیات شفاهی آذربایجان» لطیفههایی از ملانصرالدین گرد آمده است. ملانصرالدین و تیمور لنگ؛ ملا و حاکم شهر؛ ملای حاضرجواب؛ حکیم ملا و تجارت ملا و... عنوان لطیفههای دیگر این مجموعه است.
در لطیفه «ملا و خسیس» میخوانیم:
میان یکی از آدمهای خسیس و ملا نصرالدین یک مباحثه صورت میگیرد. بعد از مباحثة زیاد، خسیس به ملا میگوید: «هرچه میخواهی بگو؛ ولی این پول زهرمار، چنان شیرین است که، همه آن را دوست دارند، حتی خود تو نیز دوست داری». ملا میگوید: «درست است، دوست دارم. اما این، از نوع دوست داشتن تو نیست. من پول را بدان دلیل دوست دارم که جان مرا از محتاج شدن به آدمهایی مثل تو خلاص میکند.»
بیشتر
در لطیفه «ملا و خسیس» میخوانیم:
میان یکی از آدمهای خسیس و ملا نصرالدین یک مباحثه صورت میگیرد. بعد از مباحثة زیاد، خسیس به ملا میگوید: «هرچه میخواهی بگو؛ ولی این پول زهرمار، چنان شیرین است که، همه آن را دوست دارند، حتی خود تو نیز دوست داری». ملا میگوید: «درست است، دوست دارم. اما این، از نوع دوست داشتن تو نیست. من پول را بدان دلیل دوست دارم که جان مرا از محتاج شدن به آدمهایی مثل تو خلاص میکند.»
دیدگاههای کتاب الکترونیکی لطیفه های ملانصرالدین