رسته‌ها

اسکندر و ادبیات ایران و شخصیت مذهبی اسکندر

اسکندر و ادبیات ایران و شخصیت مذهبی اسکندر
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 53 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 53 رای
نویسنده ابتدا به شرح حال اسکندر و سپس به افسانه هایی که در مورد اسکندر و نژاد او در ادبیات فارسی آمده، پرداخته است. آنگاه به چگونگی نقش اسکندر در کتب پهلوی و سپس در کتب اسلامی پرداخته و در کل این گونه افسانه ها و روایات را، در ادبیات پس از اسلام در ایران نشان داده است. در فصل سوم کتاب به "اسکندرنامه"های مختلفی که به عنوان حماسه در دوره های مختلف در زبان فارسی تالیف شده، اشاره می شود و چگونگی روند زندگی اسکندر در این افسانه های حماسی. فصل چهارم به ویژگی های مذهبی شخصیت اسکندر در افسانه ها و اسکندرنامه ها می پردازد. در پس این پژوهش ها می توان به بزرگ نمایی یا کوچک نمایی شخصیت های تاریخی در ادبیات فارسی پی برد و این که چگونه باور این تصاویر تخیلی از شخصیت های تاریخی، در ذهن مردم به واقعیتی باورپذیر رسوب می کند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
399
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1394/02/20

کتاب‌های مرتبط

اراده‌ای به نام گاندی
اراده‌ای به نام گاندی
4.8 امتیاز
از 11 رای
۳۳۳ چهره درخشان - جلد ۳
۳۳۳ چهره درخشان - جلد ۳
4.7 امتیاز
از 6 رای
عالم آرای نادری - جلد ۱
عالم آرای نادری - جلد ۱
4.7 امتیاز
از 58 رای
سایه سال ها
سایه سال ها
4.5 امتیاز
از 8 رای
تذکره مجمع النفایس - جلد 2
تذکره مجمع النفایس - جلد 2
4.9 امتیاز
از 10 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اسکندر و ادبیات ایران و شخصیت مذهبی اسکندر

تعداد دیدگاه‌ها:
6
روزی بزرگی به فرزندش گفت سعی کن حرفهای بزرگ و عظیم بزنی تا قدر و قیمت تو نزد مردم بسیار شود. اما چون فرزند ابله بود و بهره ای از ذکاوت نبرده بود که معنای وصیت پدر را بگیرد در مجلسی حاضر شد و خواست بزرگ حرف بزند لذا گفت : خر. گاو. فیل و. .. و شد مایه تمسخر آشنایان. حال حکایت ماست که برخی گمان می کنند هر خزعبلی ببافندو هر مزخرفی بگویند همگان گویند که وه چه سوادی و به چه معلوماتی. آخر ای نادانی که میگویی اسکندر جعلی بوده و هرگز به ایران حمله نکرده مزخرف گویی هم به خدا حدی دارد. گیرشمن، نولدکه ، گلدزیهر ، شادروان اقبال. سعید نفیسی. مرحوم پیرنیا. مرحوم عبدالله رازی. دیولافوا و. ... هیچکدام حیف امروز نیستند وگرنه از این خزعبلی که شما بافتید یک دل سیر میخندیدند و هم میگریستند به حال ملتی چون ما که اینگونه درگیر توهم توطیه است. حیف و صد حیف که خاک پاک ایران زمین کسانی چون ما اشغال کرده ایم. صد افسوس
تاریخ نگاران یونانی و رومی نوشته اند : اسکندر هنگامیکه به ایران چیره شد ، آن اندازه دگرگون شد و بر فرهنگ ایران مهر میورزید که میخواست همیشه در این سرزمین ماندگار شود و پوشاک ایرانی میپوشید و به همه افسرانش دستور داد تا همسر ایرانی بگیرند و آرزو داشت تا نژادی آمیخته از دو ملت ایرانییونانی پدید آورد ، و این منش نوین اسکندر، سران سپاه اش را سخت آزرد و میگویند که آنها دسیسه کردند تا اسکندر را بکشند و زهر در شرابش ریختند،
اسکندر براستی بوده است و ساختگی نیست ، درباره آمدن او به ایران هم در تاریخ های نوشته ایرانیان و هم در تاریخ نوشته یونانیان و رومیان و سریانیان و عبری ها گزارش شده است ، و یکی از نوادگانش که از همسر ایرانی او بوده به نام میتراداتس(مهرداد) به هر دو ریشه یونانی و ایرانی اش مینازید و در آناطولی بر امپراطوری روم شورید و ادعای سلطنت میکرد .
نامهای یونانی و رومی راتاریخنگاران سریانی و عرب جوری مینوشتند که با زبان شان سازگار باشد و همانرا امروزه در فارسی بکار میبریم ، برای نمونه افلاطون که پلاتون است و یا قیصر که کایزار بوده و قسطنطنیه که کنستانتینوپولیس بوده است
آمدن الکساندر مقدونی به ایران بزرگترین جعل تاریخ است.
از لا به لای ده ها کتاب نوشته شده درباره الکساندر ، بوی تزویر ، نیرنگ و توطئه به مشام می رسد .
اینکه چرا پیشینیان ما ، به راحتی این شخصیت ساختگی را باور کرده و به تاریخ و فرهنگ ایران راه داده اند ، معمایی است که هدف این کتاب حل آن رابرعهده گرفته است ؛ این پرسش مطرح است که (( چرا تمام کسانی که پیرامون الکساندر و اسکندر تحقیق کرده و کتاب نوشته اند از خود سوال نکرده اند به چه دلیل نام الکساندر ، در ورود به ایران بدل به اسکندر می شود ؟!)
شخصیت تاریخی اسکندر با آن چیزی که در ادبیات ملل بخصوص ایران آورده شده همخوانی ندارد.
اسکندر و ادبیات ایران و شخصیت مذهبی اسکندر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک