رسته‌ها
این رسم توست که ایستاده بمیری
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 51 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 51 رای
بر سینه ات نشست
زخم عمیق و کاری دشمن
اما
ای سرو ایستاده نیفتادی
این رسم توست که ایستاده بمیری
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
35
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mtabrizi
mtabrizi
1394/02/11

کتاب‌های مرتبط

خم شده روی خود
خم شده روی خود
0 امتیاز
از 0 رای
هرز نوشت
هرز نوشت
4.4 امتیاز
از 8 رای
جای پا: از خود گفتن ها
جای پا: از خود گفتن ها
4.6 امتیاز
از 438 رای
خورشید و خاک
خورشید و خاک
4.5 امتیاز
از 6 رای
خواهرز
خواهرز
5 امتیاز
از 3 رای
دنیا، خانه من است
دنیا، خانه من است
4.6 امتیاز
از 40 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی این رسم توست که ایستاده بمیری

تعداد دیدگاه‌ها:
33
خسرو گلسرخی خودش هم نفهمید چی میخواست! هر چی در دادگاه گفت شبیه طنز بود آخه کسی که قیام امام حسین را با قیام مارکس و لنین گره بزنه و هر دو را یکی بدونه میشه گفت روشنفکر ! اصلا او نه درک درستی از قیام امام حسین داشت نه درک درستی از فلسفه مارکس و قیام مردم روسیه داشت! چهارتا کتاب اونم بطور سطحی خونده بود فکر میکرد شده رهبر ملت ایران! متاسفانه ما ایرانی ها هیچ چیزی رو بطور عمقی و ریشه ای تحلیل نمی کنیم . همه دریافت های ما احساسی و شعارگونه هست نمونه اش همین آقای گلسرخی ...
آقای هیرکان درباره افغانستان که شما از آن یاد کردید پس از دوره کوتاه دولت مارکسیست افغانستان، انصافا این اسلامگرایان طالبان(که خود پرورده آمریکا بودند) و اشغال آمریکا و رخنه وهابی های سعودی وپاکستان بوده است که این کشور را به گند کشیدند ، اما شگفت است که چرا مهرو عشقی که بعضی ها به آمریکا دارند نمیگزارد تا آنها دخالتها و ظلمی که آمریکا و غرب در حق ملتهای جهان کرده اند، ببینند.
در ضمن مارکسیسم و کاپیتالیسم هر دو زشت و نکوهش پذیرند.
خسرو گلسرخی به روایت همسرش: چریک نبود/ بیش از حد پوپولیست بود/ قهرمان زندگی‌اش میرزا کوچک‌خان بود
«من یک فدائی خلق ایران هستم و شناسنامه من جز عشق به مردم چیز دیگری نیست. من خونم را به توده‌های گرسنه و پابرهنه ایران تقدیم می‌کنم. و شما آقایان فاشیست‌ها که فرزندان خلق ایران را بدون هیچ‌گونه مدرکی به قتلگاه می‌فرستید، ایمان داشته باشید که خلق محروم ایران انتقام خون فرزندان خود را خواهد گرفت. شما ایمان داشته باشید از هر قطره خون ما صد‌ها فدائی برمی‌خیزد و روزی قلب شما را خواهد شکافت. شما ایمان داشته باشید که حکومت غیرقانونی ایران که در ۲۸ مرداد سیاه به خلق ایران توسط آمریکا تحمیل شده در حال احتضار است و دیر یا زود با انقلاب قهرآمیز توده‌های ستم‌کشیده ایران واژگون خواهد شد.»
این بخشی از وصیت‌نامه خسرو گلسرخی، شاعری است که در سحرگاه بیست و نهم بهمن سال ۵۲ به جرم شرکت در طرح ترور خانواده شاه، اعدام شد.
ماجرای بازداشت، برگزاری دادگاه جنجالی و اعدام خسرو گلسرخی یکی از فرازهای قابل توجه تاریخ پهلوی دوم است که باعث شد گلسرخی به یکی از شخصیت‌های کاریزماتیک چپ در ایران تبدیل شود.
نزدیک به چهل سال پس از مرگ این شاعر، همسرش عاطفه گرگین که تقریبا همزمان با او دستگیر و نزدیک به چهار سال در زندان می‌ماند، در گفت‌وگویی با «المجله» که در منزلش در پاریس انجام شده، از آرمان‌های خود که در آن زمان روزنامه‌نگار بوده، و همچنین اهداف خسرو گلسرخی سخن می‌گوید.
خسرو گلسرخی در دفاعیات شجاعانه‌اش در دادگاه شاه گفت: «من که یک مارکسیست- لنینیست هستم برای نخستین بار عدالت اجتماعی را در مکتب اسلام جستم و آن گاه به سوسیالیسم رسیدم.»
________________________________________________________________________________________________________________________________________________
اگر احساسات را به نفع واقعیت عینی به کناری بگذاریم با این حقیقت رو در رومی گردیم که راهی که گلسرخی و همفکران وی برای ایران در پیش گرفته بودند به دیکتاتوری خونبار خمر های سرخ ختم می شد.
خوب است سرنوشت افغانستان را همواره بیاد داشته باشیم که چپی هایی که مهره های روس ها بودند چه بلایی بر سر این کشور چند پاره آوردند که حال نیز با کمک های پر از بریز و بپاش وسوء استفاده غرب حتی بزرک هم نشده است.
پول پوت، سردمدار آدمی خواره رژیمخمر سرخ کامبوج، در فرانسه تحصیل کرده وبه اصطلاح "آب سن را نوشیده بود" ولی همگان شاهد بودند که همین افراد روشنفکر برای به اجرا گذاشتن ایده آل های خود و "خلق یک نسل جدید" چه پوستی از پیکر خونبار هم میهنان خویش ریختند.

حرف های ایده آلیستی گلسرخی ها شاید به هنگام لمیدن بر مبلی در کنار شومینه آکنده از آتش فروزان بسیار دلچسب به نظر آید ولی در عرصه عمل این شیوه تفکر ایران را به ایرانستانی خونین و چند پاره بدل می نمود.
برای روشنگری نیازی به سبیل هایی بناگوش رفته همچون یوسب بساریونیس دزه جوغاشویلی، استالین، نیست.
سنگ اول چون نهد معمار کج
تا ثریا می رود دیوار کج
از افرادی که الگوی خویش را استالینی بر می گزینند که در عمل به فکر تجزیه وچند پارگی میهنمان بود در عمل جز سر سپردگی به روس ها وبدل نمودن کشور به حمام خون چه می توان انتظار داشت.
این رسم توست که ایستاده بمیری
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک