رسته‌ها
حکایات انتباهی لقمان حکیم
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 31 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 31 رای
✔️ از مقدمه مترجم:
لقمان حکیم در شرق و غرب شهرت به سزایی دارد. در وطن عزیز ما بسیاری از افسانه های انتباهی او حتی در بین مردمانی که از نعمت سواد هم محرومند، معمول و متداول است. این حکیم بزرگ، چهره انقدر مقبول و مطلوب نداشت. شاعری می گوید:
شنیدم که لقمان سیه فام بود / نه تن پرور و نازک اندام بود
آثار لقمان از طرف نویسندگان و فضلای معروف جهان به زبانهای مختلفی ترجمه گردیده و مورد تقدیر خواص و عوام قرار گرفته است. لقمان در اوایل غلام بود و بعدها آزاد گردید. مالک او روزی به لقمان گفت تا به بازار رفته و بهترین چیز را خریداری کند. لقمان به بازار رفت و زبان خریداری کرد. مالک او از این خریداری رضایت نشان نداد و به لقمان گفت تا به بازار برود و بدترین چیز را خریداری کند. لقمان دوباره زبان آورد.
وقتی مالک علت این امر را که چطور یک شی هم می تواند بهترین و هم می تواند بدترین چیزها باشد، پرسید، لقمان در جواب گفت: "اگر زبان در راه مصالح و محاسن به کار افتد، از آن چیزی بهتر نیست و اگر در راه بدی ها و قبایح مورد استعمال قرار گیرد، از آن چیزی بدتر نیست."...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
193
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
simin
simin
1394/10/18

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی حکایات انتباهی لقمان حکیم

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
حکایات انتباهی لقمان حکیم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک