در اصل این کتاب پایان نامه دکترای مولف است که تحت عنوان "مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی" اولین بار در سال ۱۳۲۶ توسط دانشگاه تهران به چاپ رسیده است.
در واقع ما ادبیات فارسی یا پارسی نداریم بلکه ادبیات ما ادبیات تازیه. البته فردوسی بزرگ استثناست.
جسارتا متوجه نشدم ادبیات فارسی یا پارسی نداریم یعنی چه؟
بیش از هزار سال است از ماقبل رودکی و حنظله و اثیرالدین تا کنون هزاران نفر با همان زبانی که جناب فردوسی شاهنامه سروده است،ادبیات فارسی تولید کرده اند. حال این زبان فارسی به عربی آمیخته شده و... بحثی دیگر است به هرحال بخش اعظم آثار سعدی و حافظ و مولوی و نظامی و منوچهری و خاقانی و عطار و بیدل و صائب و کلیم و... به زبان فارسی نوشته شده
اضافه کنید نثر گرانسنگ فارسی را که خود دریایی پرگهر است و آفرینش خلاقه ادبی و ادبیات محض است.
اینها ادبیات فارسی نیست؟
دوست من جناب شوکران ،
من نمیدانم چرا اگر کسی به زبان فارسی دشنام بدهد ، امثال شما عربدوستان محترم ، چندان اهمیتی نمیدهید ، اما وای بروزی که کسی با کوچکترین کنایه ایی زبان عربی را غیر مستقیم نکوهش کند اینجاست که شما غیرتی میشوید و ادب و فرهنگ تان را فراموش میکنید،" از آن مشاهیری که من ردیف کردم" (بنازم به ادبیات کوچه بازاری شما!!) ،برای نمونه ناصر خسرو تنها به فارسی مینوشته است و ازو اثر عربی بجا نمانده است و همان التفهیم هم خود شاهکاری است در خور ستایش، و این مثالی که شما آوردید در نکوهش ناروای زبان فارسی را من در بسیاری ازنویسندگان دیگر از جمله غزالی هم دیده ام اما آنها شاید مجبور بوده اند تا این عبارت را بکار ببرند تا از طرف متعصبین مذهبی عربگرا(که تا به امروز هستند) به شعوبی و رافضی بودن متهم نشوند (یا بقول انگلیسی ها این گونه ای Disclaimer بوده است )،
من خودم هر چند شعر خوب و استوار را دوست دارم ، اما روشنی و درستی سخن را آرمان خود میدانم و آنرا فدای شعر و شاعری نمیکنم ، و درباره انگلیسی اتفاقا من همیشه Chaucer و دیگر ادیبان اروپارا میکوشم تا به روش متن اصلی مدرنیزه نشده اش بخوانم ، و درباره زبان فارسی امروزی اگر مردم عامه ما کم و بیش زبان هزار سال پیش را میفهمند اما افسوس اگر مردم هزار سال پیش ،بلکه 500 سال پیش را به زمان ما بیاورید آنها از زبان ما چیزی نخواهند فهمید، افسوس گویش و نگارش مردم امروزی ایران به همت بعضی ها!! ، عرفینگلیش شده است.
[quote='دبیرزادهkatana1siderellaDaftarpouramin1350Daftarpourshokran10']به katana1
ما ادب پارسی بسیار پرمغزی داریم ، و بر خلاف آنچه عامه میپندارند فردوسی تنها نویسنده ایراندوست نبوده بلکه پیش از او در زمان سامانیان سرایندگان و نویسندگان بسیاری بوده بودند که به شکوفایی فرهنگ و زبان ملی بسیار یاری کردند، و پس از او هم دانشمندان ایرانی همچون پور سینا ، ناصر حسرو ، سهروردی ، بیرونی ، و بسیاری دیگر با ساختاری درست و ادیبانه مینوشتند ، عیب از زبان نبوده و نیست بلکه از دل و مغز گوینده است البته شعر گرایی و بیگانه پرستی (عربگرا و غربگرا) هم در ویرانی زبان ملی بی تاثیر نبوده، همه شعر میگویند اما اندک شماری توانایی سخن گفتن روشن و رایمندانه(منطقی) را دارند.[/quote]
دوست من جناب دبیر زاده
باز نسنجیده سخن گفتی.از میان این مشاهیر که ردیف کردی ، یکی بیرونی است که اکثر آثارش به عربی است و تنها اثر مهم او به فارسی کتاب "التفهیم" است. بشنو نظر او را در خصوص زبان فارسی:" نبینی کتابی که به فارسی نقل شده، چگونه رونق و روشنی آن ببرده، رخسار او تیره ساخته و بهره وری از آن را زدوده؛ زیرا که آن زبان جز از برای داستان سرایی و افسانه های شبانه شایسته نباشد."" الصیدنه( فی الطب )طبع دکتر زریاب خویی ص- 14 و نیز به نقل از مفدمه مترجم آثار الباقیه، پرویز سپیتمان-ص یز-نشر نی.
حال پور سینا بهتر از این نیست.
شما از ادبیات چیزی نمی دانید و گر نه بین نثر و نظم مرزبندی نمی کردید. امروز حتی یک "تره فروش-ببخشید اصطلاح مولاناست-نه از بابت تحقیر" سخن فردوسی را می فهمد وقتی که می فرماید" توانا بود هر که دانا بود" دفت کنید: این یک معجزه است که یک شخص بی سواد و یا کم سواد سخنی را که به پارسی دری در هزار سال پیش گفته شده می فهمد. در صورتیکه همین انگستان که سابفه زبانشان به بیش از هفتصد سال نمی رسد شاعری دارند به نام (Geoffry Chaucer (1342-1400 که به اصطلاح پدر زبان انگیسی قلمداد میشود .داستانهای "کنتر بری" او پس از سه بار ساده نویسی تازه برای تحصیل کرده ها قابل فهم است. یک بیگانه می گفت:" شما ایرانیها ملت خوشبختی هستید زیرا به زبان شاعران خود سخن میگویید.
به katana1
ما ادب پارسی بسیار پرمغزی داریم ، و بر خلاف آنچه عامه میپندارند فردوسی تنها نویسنده ایراندوست نبوده بلکه پیش از او در زمان سامانیان سرایندگان و نویسندگان بسیاری بوده بودند که به شکوفایی فرهنگ و زبان ملی بسیار یاری کردند، و پس از او هم دانشمندان ایرانی همچون پور سینا ، ناصر حسرو ، سهروردی ، بیرونی ، و بسیاری دیگر با ساختاری درست و ادیبانه مینوشتند ، عیب از زبان نبوده و نیست بلکه از دل و مغز گوینده است البته شعر گرایی و بیگانه پرستی (عربگرا و غربگرا) هم در ویرانی زبان ملی بی تاثیر نبوده، همه شعر میگویند اما اندک شماری توانایی سخن گفتن روشن و رایمندانه(منطقی) را دارند.
به نام خداوند جان وخرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد
محمد معین به عنوان نخستین فارغالتحصیل دوره دکترای ادبیات فارسی در ایران شناخته شده .
عنوان کتاب پایاننامه دکتر معین، «مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی» است.
( دکتر محمد معین به زبان های اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، عربی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، لاتین و سانسکریت آشنایی داشت).
استاد پور داوود، در مقدمه کتاب «مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی» می گویید: نگارش کتابی که رشته ی ادبیات فارسی را به ادبیات مزدیسنا پیونددهد- کوششی است که تا کنون در ادبیات فارسی سابقه نداشته .
چنین خدمتی باید به دست کسی صورت می پذیرفت که با ادبیات فارسی و ادبیات مزدیسنا نیز آشنایی داشته باشد.
دکتر معین، که من گواه کار دشوار ایشان بودم بخوبی می دانم که در هنگام هشت سال چه رنجی سر اینکار بردند تا چنین گنجی اندوختند.
گذشته از کار و کوشش که مشخصه ایشان است،چنین تالیفی بدون ذخیره علمی و شوق سرشار صورت نمی پذیرفت.ص(11) به رنج اندر آری تنت رواست/که خود رنج بردن به دانش سزاست.
به رنج اندر است ای خردمند گنج/نباید کسی نابرده رنج(فردوسی)
کتاب تحقیقی استاد معین، بسیارقابل تحسین.....8-)8-)8-)8-)
قسمت به قسمت کتاب ما را به گذشته های خیلی دور.. برده و احساسی ظریف و باوری بسیارنیرومند..پیش روی ما می گذارد که اگر گذشتگان ما تصویر و الهامات شعر گونه و لطیف از فضا و طبیعت اطراف (روشنایی و تاریکی،خیر و شر...) خود نداشتند، ادبیات کشور ما بدین مایه از پختگی و زیبایی... نمی رسید!!!
بخونید....از دستش ندید،بسیار قابل تحسینه....8-)8-)8-)8-)
با سپاس... از آپلود کننده محترم جناب kalltun که نسخه ی با کیفیتری نسبت به نسخه قبلی قرار دادند....
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی
جسارتا متوجه نشدم ادبیات فارسی یا پارسی نداریم یعنی چه؟
بیش از هزار سال است از ماقبل رودکی و حنظله و اثیرالدین تا کنون هزاران نفر با همان زبانی که جناب فردوسی شاهنامه سروده است،ادبیات فارسی تولید کرده اند. حال این زبان فارسی به عربی آمیخته شده و... بحثی دیگر است به هرحال بخش اعظم آثار سعدی و حافظ و مولوی و نظامی و منوچهری و خاقانی و عطار و بیدل و صائب و کلیم و... به زبان فارسی نوشته شده
اضافه کنید نثر گرانسنگ فارسی را که خود دریایی پرگهر است و آفرینش خلاقه ادبی و ادبیات محض است.
اینها ادبیات فارسی نیست؟
من نمیدانم چرا اگر کسی به زبان فارسی دشنام بدهد ، امثال شما عربدوستان محترم ، چندان اهمیتی نمیدهید ، اما وای بروزی که کسی با کوچکترین کنایه ایی زبان عربی را غیر مستقیم نکوهش کند اینجاست که شما غیرتی میشوید و ادب و فرهنگ تان را فراموش میکنید،" از آن مشاهیری که من ردیف کردم" (بنازم به ادبیات کوچه بازاری شما!!) ،برای نمونه ناصر خسرو تنها به فارسی مینوشته است و ازو اثر عربی بجا نمانده است و همان التفهیم هم خود شاهکاری است در خور ستایش، و این مثالی که شما آوردید در نکوهش ناروای زبان فارسی را من در بسیاری ازنویسندگان دیگر از جمله غزالی هم دیده ام اما آنها شاید مجبور بوده اند تا این عبارت را بکار ببرند تا از طرف متعصبین مذهبی عربگرا(که تا به امروز هستند) به شعوبی و رافضی بودن متهم نشوند (یا بقول انگلیسی ها این گونه ای Disclaimer بوده است )،
من خودم هر چند شعر خوب و استوار را دوست دارم ، اما روشنی و درستی سخن را آرمان خود میدانم و آنرا فدای شعر و شاعری نمیکنم ، و درباره انگلیسی اتفاقا من همیشه Chaucer و دیگر ادیبان اروپارا میکوشم تا به روش متن اصلی مدرنیزه نشده اش بخوانم ، و درباره زبان فارسی امروزی اگر مردم عامه ما کم و بیش زبان هزار سال پیش را میفهمند اما افسوس اگر مردم هزار سال پیش ،بلکه 500 سال پیش را به زمان ما بیاورید آنها از زبان ما چیزی نخواهند فهمید، افسوس گویش و نگارش مردم امروزی ایران به همت بعضی ها!! ، عرفینگلیش شده است.
ما ادب پارسی بسیار پرمغزی داریم ، و بر خلاف آنچه عامه میپندارند فردوسی تنها نویسنده ایراندوست نبوده بلکه پیش از او در زمان سامانیان سرایندگان و نویسندگان بسیاری بوده بودند که به شکوفایی فرهنگ و زبان ملی بسیار یاری کردند، و پس از او هم دانشمندان ایرانی همچون پور سینا ، ناصر حسرو ، سهروردی ، بیرونی ، و بسیاری دیگر با ساختاری درست و ادیبانه مینوشتند ، عیب از زبان نبوده و نیست بلکه از دل و مغز گوینده است البته شعر گرایی و بیگانه پرستی (عربگرا و غربگرا) هم در ویرانی زبان ملی بی تاثیر نبوده، همه شعر میگویند اما اندک شماری توانایی سخن گفتن روشن و رایمندانه(منطقی) را دارند.[/quote]
دوست من جناب دبیر زاده
باز نسنجیده سخن گفتی.از میان این مشاهیر که ردیف کردی ، یکی بیرونی است که اکثر آثارش به عربی است و تنها اثر مهم او به فارسی کتاب "التفهیم" است. بشنو نظر او را در خصوص زبان فارسی:" نبینی کتابی که به فارسی نقل شده، چگونه رونق و روشنی آن ببرده، رخسار او تیره ساخته و بهره وری از آن را زدوده؛ زیرا که آن زبان جز از برای داستان سرایی و افسانه های شبانه شایسته نباشد."" الصیدنه( فی الطب )طبع دکتر زریاب خویی ص- 14 و نیز به نقل از مفدمه مترجم آثار الباقیه، پرویز سپیتمان-ص یز-نشر نی.
حال پور سینا بهتر از این نیست.
شما از ادبیات چیزی نمی دانید و گر نه بین نثر و نظم مرزبندی نمی کردید. امروز حتی یک "تره فروش-ببخشید اصطلاح مولاناست-نه از بابت تحقیر" سخن فردوسی را می فهمد وقتی که می فرماید" توانا بود هر که دانا بود" دفت کنید: این یک معجزه است که یک شخص بی سواد و یا کم سواد سخنی را که به پارسی دری در هزار سال پیش گفته شده می فهمد. در صورتیکه همین انگستان که سابفه زبانشان به بیش از هفتصد سال نمی رسد شاعری دارند به نام (Geoffry Chaucer (1342-1400 که به اصطلاح پدر زبان انگیسی قلمداد میشود .داستانهای "کنتر بری" او پس از سه بار ساده نویسی تازه برای تحصیل کرده ها قابل فهم است. یک بیگانه می گفت:" شما ایرانیها ملت خوشبختی هستید زیرا به زبان شاعران خود سخن میگویید.
ما ادب پارسی بسیار پرمغزی داریم ، و بر خلاف آنچه عامه میپندارند فردوسی تنها نویسنده ایراندوست نبوده بلکه پیش از او در زمان سامانیان سرایندگان و نویسندگان بسیاری بوده بودند که به شکوفایی فرهنگ و زبان ملی بسیار یاری کردند، و پس از او هم دانشمندان ایرانی همچون پور سینا ، ناصر حسرو ، سهروردی ، بیرونی ، و بسیاری دیگر با ساختاری درست و ادیبانه مینوشتند ، عیب از زبان نبوده و نیست بلکه از دل و مغز گوینده است البته شعر گرایی و بیگانه پرستی (عربگرا و غربگرا) هم در ویرانی زبان ملی بی تاثیر نبوده، همه شعر میگویند اما اندک شماری توانایی سخن گفتن روشن و رایمندانه(منطقی) را دارند.
محمد معین به عنوان نخستین فارغالتحصیل دوره دکترای ادبیات فارسی در ایران شناخته شده .
عنوان کتاب پایاننامه دکتر معین، «مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی» است.
( دکتر محمد معین به زبان های اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، عربی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، لاتین و سانسکریت آشنایی داشت).
استاد پور داوود، در مقدمه کتاب «مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی» می گویید: نگارش کتابی که رشته ی ادبیات فارسی را به ادبیات مزدیسنا پیونددهد- کوششی است که تا کنون در ادبیات فارسی سابقه نداشته .
چنین خدمتی باید به دست کسی صورت می پذیرفت که با ادبیات فارسی و ادبیات مزدیسنا نیز آشنایی داشته باشد.
دکتر معین، که من گواه کار دشوار ایشان بودم بخوبی می دانم که در هنگام هشت سال چه رنجی سر اینکار بردند تا چنین گنجی اندوختند.
گذشته از کار و کوشش که مشخصه ایشان است،چنین تالیفی بدون ذخیره علمی و شوق سرشار صورت نمی پذیرفت.ص(11)
به رنج اندر آری تنت رواست/که خود رنج بردن به دانش سزاست.
به رنج اندر است ای خردمند گنج/نباید کسی نابرده رنج(فردوسی)
کتاب تحقیقی استاد معین، بسیارقابل تحسین.....8-)8-)8-)8-)
قسمت به قسمت کتاب ما را به گذشته های خیلی دور.. برده و احساسی ظریف و باوری بسیارنیرومند..پیش روی ما می گذارد که اگر گذشتگان ما تصویر و الهامات شعر گونه و لطیف از فضا و طبیعت اطراف (روشنایی و تاریکی،خیر و شر...) خود نداشتند، ادبیات کشور ما بدین مایه از پختگی و زیبایی... نمی رسید!!!
بخونید....از دستش ندید،بسیار قابل تحسینه....8-)8-)8-)8-)
با سپاس... از آپلود کننده محترم جناب kalltun که نسخه ی با کیفیتری نسبت به نسخه قبلی قرار دادند....
بیخود نگفتهن همه چیز را همگان دانند.
مرسی!