مقالات احمد کسروی
نویسنده:
احمد کسروی
امتیاز دهید
گردآورنده: یحیی ذکاء
مجموعه ای از مقالات کمیاب احمد کسروی
چاپ اول: تهران 1334
چاپ دوم: برلین 1368
ناشر: انتشارات یاسمین
بیشتر
مجموعه ای از مقالات کمیاب احمد کسروی
چاپ اول: تهران 1334
چاپ دوم: برلین 1368
ناشر: انتشارات یاسمین
آپلود شده توسط:
persianking
1388/09/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مقالات احمد کسروی
آنهایی که در مقابل کسروی کم آوردند و نتوانستند پاسخ نوشته هایش را با دلیل و برهان بیاورند و از لحاظ منطقی و علمی به بحث بپردازند با منطق ترور و خشونت پاسخش را دادند. اما خیال باطلی بود چون نوشته های او و دیگر دانشمندان به دست اهل مطالعه رسید.
[edit=simin]1393/08/29[/edit]
اهل بحث نیستم ،یک برداشت شخصی است از دیدگاه های اعضای بس محترم.
اهل خرافه و ظاهرگرا،اصلا آثار ارزشمند وپر معنای بزرگانی چون مولانا ،حافظ،سعدی،فردوسی و........را نخوانده ویا به ظاهر آن آثار توجه کرده بودند ویا باحفظ و خوب خواندن،تشنه ی دیده شدن بودند،با معنا ی عمیق و راه گشا وهدایت گر آن آثار،کاملا کاملا بیگانه بودند.آنان که به معنای حقیقی آثار رسیدند،هر گز وهرگز با،،،خرافه،،،زندگی نکردند.««حالا چه سوزانده میشد یا حفظ میشد .»»
آثار حیات بخش،که سر چشمه ی همه ی آنها ،،،قرآن،،،است،وبزرگانی چون مولانا ،حافظ وسعدی و فردوسی و .........رهروان پاک قرآن وحقیقت بوده اند،از میان نخواهند رفت،همیشه ذرات زندگی بخش آثار آنها در کل هستی برای طالبین وتشنگان حق وحقیقت در حال سیر و سروری است.مبارزه با چشمه ی حیات عبثی بیش نیست.
همه ی بوجود آورندگان این آثار گرانقدر ،،خمی،،بودند که راهی به دریا داشتند وجاری وساری بودند وخواهند بود.
خم که از دریا بدان راهی بود ***پیش او جیحون ها زانو زند.
مرا عفو بفرمایید
شما اون جملات رو واکنش طبیعی میدونید ؟ اگر واکنش طبیعی است چرا دیگر اعضای این سایت این طور واکنشی نشان ندادند؟ بلکه همان طور که دیدید اکثرا از جملات abcdef10 اظهار شگفتی و انزجار کردند. واقعا برایم سوال است ایا شما تعصب و حمیت رو دلیل موجه میدونین؟
که جمله ی اول نظرتون را نوشتین؟
مطلب دیگری که می خواهم عرض کنم و خیلی مایلم نظر دیگر اعضارو هم در موردش بدونم اینه:
من خودم از کودکی تا به این سن مولانا و حافظ و سعدی خوانده ام و با اشعار این بزرگان خصوصا سعدی انس و الفت دارم. پس من کسی نیستم که با سوزاندن کتاب های این شعرا موافق باشم چه این که من با کتابسوزی (هرکتابی که باشد) مخالم.
اما نظرم اینه که اگر شخصی مثل کسروی به این نتیجه رسیده که کتاب های ان ها را باید سوزاند و این مطلب را نگوید جفا کرده. زیرا او باید مارا از تجربه ی راهی که رفته اگاه سازد. و اشخاصی هم که مخالف طرد کردن کتاب های یاد شده هستند هم دلیل بیاورند.
به نظر من ان موقع است که قضاوت ها صحیح میشود ان موقع که موافق و مخالف هردو حرف بزنند و صدای هردو شنیده شود بی ان که زور و اجبارو تعصبی و قتلی در کار باشد.
من نمی خام بیش از این حرفم طولانی بشه هرچند باید روی این مطلب بیشتر صحبت بشه که ازادی بیان یعنی چه.
من همه ی ان چه میخواستم بگم رو در شعر زیر یافتم :
ان را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است
امیدوارم دوستان کتابخوانم منو در مورد عقیده ای که دارم راهنمایی کنند که ایا این عقیده خیره یا شر؟[/quote]
در این مورد باید به متخصصان ادبى رجوع کرد و من نه دلایل کافى دارم و نه سواد کافى براى اظهار نظر
اما به عقیده من آثار این بزرگان پشتوانه هاى زبانى و تکیه گاه هاى ادب پارسى هستند، اینکه زبان پارسى بعد از حمله اعراب دوام آورد و مثل زبان قبطى محدود و بومى نشد، همین آثار بودند،
یقینا براى مبارزه سیاسى و رویکرد سیاست خارجه نمى توان از این آثار پند گرفت، اما این آثار براى روح بخشیدن به زندگى روزمره مردم زیاده هم هستند
متاسفانه مرحوم کسروى بعد روحى و روانى هر انسان رو فراموش کرده بودند و به جامعه به سان یک مجموعه دستگاه مى نگریستند که نیازى به شعر ندارند باید از تاریخ سر در بیاورند(چرا؟) و از برخى مباحث دیگر.
اما سوال من این است که مردمى که به فرهنگ و شعر نیازى ندارند چه نیازى به تاریخ دارند؟ وقتى مردم مجموعه دستگاه(آنچه ما مى نامیم: کامپیوتر) باشند فقط باید برنامه نویسى شوند یعنى در گوششان خواند و آنها هم انجام دهند، اگر روزى کتاب هاى شعر را سوزاندند، به یاد داشته باشید که کتب جناب کسروى پیرامون تاریخ و سایر کتاب هاى تاریخى را نیز بر همان آتش بسوزانید
شما اون جملات رو واکنش طبیعی میدونید ؟ اگر واکنش طبیعی است چرا دیگر اعضای این سایت این طور واکنشی نشان ندادند؟ بلکه همان طور که دیدید اکثرا از جملات abcdef10 اظهار شگفتی و انزجار کردند. واقعا برایم سوال است ایا شما تعصب و حمیت رو دلیل موجه میدونین؟
که جمله ی اول نظرتون را نوشتین؟
مطلب دیگری که می خواهم عرض کنم و خیلی مایلم نظر دیگر اعضارو هم در موردش بدونم اینه:
من خودم از کودکی تا به این سن مولانا و حافظ و سعدی خوانده ام و با اشعار این بزرگان خصوصا سعدی انس و الفت دارم. پس من کسی نیستم که با سوزاندن کتاب های این شعرا موافق باشم چه این که من با کتابسوزی (هرکتابی که باشد) مخالم.
اما نظرم اینه که اگر شخصی مثل کسروی به این نتیجه رسیده که کتاب های ان ها را باید سوزاند و این مطلب را نگوید جفا کرده. زیرا او باید مارا از تجربه ی راهی که رفته اگاه سازد. و اشخاصی هم که مخالف طرد کردن کتاب های یاد شده هستند هم دلیل بیاورند.
به نظر من ان موقع است که قضاوت ها صحیح میشود ان موقع که موافق و مخالف هردو حرف بزنند و صدای هردو شنیده شود بی ان که زور و اجبارو تعصبی و قتلی در کار باشد.
من نمی خام بیش از این حرفم طولانی بشه هرچند باید روی این مطلب بیشتر صحبت بشه که ازادی بیان یعنی چه.
من همه ی ان چه میخواستم بگم رو در شعر زیر یافتم :
ان را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است
امیدوارم دوستان کتابخوانم منو در مورد عقیده ای که دارم راهنمایی کنند که ایا این عقیده خیره یا شر؟
در میان آثار بجا مانده از کسروی تعداد قابل توجهی از مقالات ضد هنر و آثار ادبی وجود دارد که صرفنظر و اغماض آنها را ناممکن میسازد. از میان آنها میتوان به مقاله معروف "حافظ چه میگوید" و دیگری "در پیرامون رمان" نام برد، که تفکر و حیرت و کنجکاوی برای شناخت دیدگاه نگارنده را تواما برمی انگیزد. خواننده این آثار، در صورت بیطرفی و حقیقت جویی، خیلی زود به ناکافی بودن و عجیب بودن نگرش و دلایل نگارنده مقالات فوق الذکر پی میبرد، و متبعا بر حیرت اش می افزاید. جمله معروف "من آشکارا میگویم بسیاری از کتابهائیکه نزد دیگران ارجمند است ما بآتش میندازیم!اینک کتابها روی میز چیده شده درمیان آنها گلستان و سعدی بوستان سعدی، دیوان حافظ، و مفاتیح الجنان و مانند اینهاست و همه آنها درخور آتش است." و همچنین جشن کتابسوزان کسروی، از کسی که خود اهل قلم است، تضادی عجیب و ناهنجاری روانی بسیار بغرنج است که شناخت آن و دسته بندی آن بسیار دشوار است. از میان شاخص های چنین تفکراتی، وندالیسم بیشترین وجوه مشترک را دارد. وندالیسم به معنی کینه توزی و میل به ویران کردن آثار هنری، زیبایی ها، و آثار کهنی است که بسیاری از مردم آنها را می ستایند. درباره آثار ادبی و فرهنگی کشورمان و ممالک دیگر، کمترین مورد تشابهی که میتوان ذکر کرد قدمت آنها و به علاوه مورد ستایش بودن آنها توسط گروهی کثیر است. در مورد انگیزه های وندال و سایکوآنالیز وندالیسم در کامنت بعدی توضیح کامل خواهم داد.
http://en.wikipedia.org/wiki/Vandalism
وندالیسم
اینکه کجای دین اسلام به شما اجازه داده که یک انسان را با اره برقی تکه تکه کنید را نمی دانم.
ولی نکته جالب اینجاست که عجب نیرویی برای آدم کشی، و قصابی کردن آدمها دارید. حسرت خوردن برای تکه تکه کردن یک انسان با اره برقی! آن هم کسی که بیش از 60 سال پیش به دست همفکران شما با چاقو و گلوله کشته شده.
بی خود نیست که وقتی بعضی از حوادث (مثل ماجرای اصفهان) در کشور پیش می آید امثال شما را متهم می کنند.
تکه تکه کردن یک انسان با اره برقی (که فقط در فیلم های ترسناک شاهد آن بودیم) شاهکاری است که حتی به عقل داعشی ها هم نرسیده. ظاهرا شما یک قدم از آنها جلوترید.
کاش ببشتر توضیح می داید که دیگر چه بلاهایی می توانید سر مخالفان فکری تان بیاورید؟
جناب خرتو خر!!!شما معنی حرکت نمادین رو نمیفهمید؟نظرات شما و برخی دیگر از دوستان واقعامغرضانه است. اصلا شما عقل کل!!!!
آیا تا به حال با ممنوع نبودن کروات در جامعه فساد به پا شده بود؟
آیا عامل آدم ربایی ،تجاوز (دسته جمعی)به عنف،اختلاس های کلان؛ کودک آزاری های سادیسمی، بیکاری؛ قتل های خانوادگی و دزدی و..... و هزاران جرم دیگر اصولا آدم هایی بودند که از کراوات استفاده میکردند؟
و
اتفاقا" کسانی که از کراوات استفاده می کنند مجبورند منظم ومرتب باشند،از جمله :
پیراهن مناسب با یقه تمیز به تن کنند
کفش واکس زده بپوشند
جوراب به پا کنند
از لباس رسمی ومناسب استفاده کنند
رعایت شئونات کراوات پوشان راغ بکنند
حتی المقدور از نزاع های خیابانی پرهیز کنند
رفتار خودرا اصلاح کنندو..........
پس کراوات ،نه تنها بد نیست بلکه مفید هم هست
دو نمونه از دیدگاه هتای خوانندگان تابناک درباره خبر ممنوعیت بکارگیری کراوات:
http://www.tabnak.ir/fa/news/248822/%D9%...%86%DB%8C%D9%86
[/quote]
چه ربطى داشت به دیدکاه خرتوخر عزیز؟؟
ایشون اعتراضشون نه به لباس پوشیدن کسروى که به عقیده ایشون درباره بزرگان ادب پارسى بود
بنا به برداشت خودم
جناب خرتو خر!!!شما معنی حرکت نمادین رو نمیفهمید؟نظرات شما و برخی دیگر از دوستان واقعامغرضانه است. اصلا شما عقل کل!!!! [/quote]
آیا تا به حال با ممنوع نبودن کروات در جامعه فساد به پا شده بود؟
آیا عامل آدم ربایی ،تجاوز (دسته جمعی)به عنف،اختلاس های کلان؛ کودک آزاری های سادیسمی، بیکاری؛ قتل های خانوادگی و دزدی و..... و هزاران جرم دیگر اصولا آدم هایی بودند که از کراوات استفاده میکردند؟
و
اتفاقا" کسانی که از کراوات استفاده می کنند مجبورند منظم ومرتب باشند،از جمله :
پیراهن مناسب با یقه تمیز به تن کنند
کفش واکس زده بپوشند
جوراب به پا کنند
از لباس رسمی ومناسب استفاده کنند
رعایت شئونات کراوات پوشان راغ بکنند
حتی المقدور از نزاع های خیابانی پرهیز کنند
رفتار خودرا اصلاح کنندو..........
پس کراوات ،نه تنها بد نیست بلکه مفید هم هست
دو نمونه از دیدگاه هتای خوانندگان تابناک درباره خبر ممنوعیت بکارگیری کراوات:
http://www.tabnak.ir/fa/news/248822/%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%88%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D9%88-%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%86