رسته‌ها
مقالات احمد کسروی
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 599 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 599 رای
گردآورنده: یحیی ذکاء

مجموعه ای از مقالات کمیاب احمد کسروی

چاپ اول: تهران 1334
چاپ دوم: برلین 1368
ناشر: انتشارات یاسمین
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
70
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
persianking
persianking
1388/09/07
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مقالات احمد کسروی

تعداد دیدگاه‌ها:
183
[quote='amirghorbani']نقل قول از allameramin:با سلام خیلی کوتاه عرض کنم بنده کتاب های کسروی را مطالعه کردم و دیدم که ایشان خیلی بی سواد هستن اصلا انگار بهره ای از علم و دانش نبرده اند در اینجا نمی خواهم به حرفهای عوام فریبانه و مغالطات ایشان اشاره کنم فقط همین قدر میگویم که ایشان نه از دین چیزی میدانند و نه از فلسفه دین و نه از مفهوم آزادی و نه اصلا از عالم و شئونات عالم ماده چیزی میدانند که دائم خلط بین احکام شرعی با خرافه هایی که در مردم عامه پیدا می کند و خلط بین فلسفه دین (به حمل اولی) و خود دین (به حمل شایع) و همچنین خلط بین اصول دین و فروع می کنند . ایشان منطقی و برهانی هم صحبت نمی کنند فقط حرفهای عامیانه و کوچه خیابانی میزنند تا عوام را فریب دهند.
ایشان می روند و در میان مردم چند خرافه پیدا می کنند و از آنها اشکال میکند و آنها را به اسم دین مینویسند و مردم عوام که تخصصی ندارند فکر می کنند ایشان روشن فکر است زیرا برخی عوام تا میبینند که یک نفر به مقداری از گزاره های دینی اشکال می کند و حرف از روشن فکری میزند فکر میکنند با سواد است. فتأمل
1.به نظر شما کسی که دیوان حافظ را بی معنی و بی بار و فقط دارای قافیه می داند مرد بزرگی است ؟ و حتما گوته این شاعر بزرگ آلمانی و جهان هم عقب افتاده بوده که گفته :« حافظا ، خویش را با تو برابر نهادن جز نشان دیوانگی نیست »
2.بعد بشینی یک کتاب بنویسی به نام «در پاسخ بد خواهان » تا ثابت کنی به جای واژه «گیاه خواری» از واژه «گوشت نخواری» استفاده شود !! به نظر شما همچین شخصی عقل سالمی دارد ؟
3. همان دو دلیل بالا و سخنان allameramin برای من بست است برای شما که نمی دانم ؟[/quote]
4_حافظ و سعدی و جناب مولانا و حضرت خیام غیر از درس بی غیرتی و در فکر اجتماع و خدمت به آن نبودن چیز دیگری آ»وزش نمیدهند.همین کتابهای خرد کش را به خورد ایرانی جماعت داده اند که شدهایم ÷یشرفته ترین کشور دنیای مدرن.
این یک بدبختی بزرگ برای ما ایرانیان میباشد که تحمل شنیدن حقایقی که عقاید باطل و خرافاتی ما را برایمان روشن میکند را نداریم مرحوم کسروی دلیل بدبختی ایران و ایرانی را بیان میکند و ما به جای تقدیر از ایشان عنوان کفر به ایشان میدهیم راست گفته اند که حماقت ایرانیان را انتهایی نیست.
behdad1970
خیلی ها اصلا منظور احمد کسروی را در انتقاد به شاعران درک نکرده اند در صورتی که احمد کسروی خیلی ساده به شاعران قدیم گفته : چرا شما در هنگامیکه باید با قلم خود روشنگری میکردید و در رابطه با تجاوزات به خاک ایران می نوشتید نشستید و غزلسرایی کردید و شعر بافتید منظور کسروی این بوده نه اینکه با شعر و شاعری مخالف بوده [/quote]
1.دوست عزیز بنده احمد کسروی را به خاطر نوشتن کتابهای تاریخی اش همچون « تاریخ مشروطه » « تاریخ 500 ساله خوزستان » « تاریخ 18 ساله آذربایجان » تمجید می کنم ولی ایشان در بحث دینی کتابهایی که نوشتن سعی کرده اند تفکر خود را به خواننده دیکته کنند و از بعضی واقعیت ها فرار می کنند و در برخی موارد دلایل بی پایه و اساس می آورند
2. اینکه یک نفر به جای نوشتن تاریخ بنشیند و غزل بگوید و شعرهای عارفانه و عاشقانه و یا اصلا به تاریخ علاقه نداشته باشد و کتابهایی بنویسد که تاریخی نباشد دلیل نمی شود که کتابهایش را آتش زد در صورتی که کتابهای اشخاصی همچون سعدی و حافظ بار پند و نصیحت دارند و خیلی از شعرهایشان با آنکه سالیان سال هم از آن می گذرد وقتی می خوانی درس های زیادی از آن یاد می گیری
[quote='sagaro']یک سوال : کسروی شرایط زمانی و محیطی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی امثال حافظ را درک کرده یا صرفن از زاویه تاریخ روایی به اشخاص نگریسته ؟ در شجاعت بیان و قلم کسروی تردیدی ندارم چه درست گفته باشد و چه نادرست ولی خویشتن خویش را قیاس اندازه گیری رفتگان کردن از انصاف قلم به دور است .[/quote]
به نظرم کسروی روش مصلحانه و نقد جدی (به معنای واقعی) نداشت از نظر او هر چیزی که الان مشکلی را به وجود آورده ( آن هم مشکلی که او گمانش را برده بود)باید از ریشه کنده شود بخاطر همین او هم فلسفه را نفی میکرد هم شعر و ادبیات و رمان را هم صوفیه و شیعه را و در مواردی هنر را .در واقع او آفت زدایی نمیکرد بلکه بیشتر ریشه کنی میکرد. بخاطر همین برای چاره جویی یک جا جشن کتابسوزان ساخت و کتابهای ادبی و دینی را آتش میزند جای دیگر "زبان نوین پاک " میسازد و خواستار تجدیدنظر کلی درباره زبان فارسی است و انتقادات او به برخی مفاهیم دینی هم به آوردن دین جدید(پاک دینی) و کتاب مقدس جدید(ورجاوند بنیاد) ختم شد.
یک سوال : کسروی شرایط زمانی و محیطی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی امثال حافظ را درک کرده یا صرفن از زاویه تاریخ روایی به اشخاص نگریسته ؟ در شجاعت بیان و قلم کسروی تردیدی ندارم چه درست گفته باشد و چه نادرست ولی خویشتن خویش را قیاس اندازه گیری رفتگان کردن از انصاف قلم به دور است .
[quote='amirghorbani']
1.به نظر شما کسی که دیوان حافظ را بی معنی و بی بار و فقط دارای قافیه می داند مرد بزرگی است ؟ و حتما گوته این شاعر بزرگ آلمانی و جهان هم عقب افتاده بوده که گفته :« حافظا ، خویش را با تو برابر نهادن جز نشان دیوانگی نیست »
[/quote]
خیلی ها اصلا منظور احمد کسروی را در انتقاد به شاعران درک نکرده اند در صورتی که احمد کسروی خیلی ساده به شاعران قدیم گفته : چرا شما در هنگامیکه باید با قلم خود روشنگری میکردید و در رابطه با تجاوزات به خاک ایران می نوشتید نشستید و غزلسرایی کردید و شعر بافتید منظور کسروی این بوده نه اینکه با شعر و شاعری مخالف بوده
مشکل اینجاست که هرکس نشست چهار تا کتاب خوند و یه چیزایی فهمید فورا قلم دست میگیره و بسم الله فکر میکنه فقط خودش از همه چیز سر در میاره
به نظر من این بنده خدا (کسروی) یه مقدار گرفتار این مشکل شده بوده
[quote='sahraeia'][/quote]
التقاط فکری!
شما هم مثل اینکه با خاورمیانه القات زدید.
نظر امام خمینی را در مورد ایشان بخوانید
به نظر میرسد دچار گمراهی شده است
مشکل شرقیان همیشه همین بوده تا مقداری با غرب آشنا میشوند دچار التقاط فکری می شوند
[quote='allameramin']با سلام خیلی کوتاه عرض کنم بنده کتاب های کسروی را مطالعه کردم و دیدم که ایشان خیلی بی سواد هستن اصلا انگار بهره ای از علم و دانش نبرده اند در اینجا نمی خواهم به حرفهای عوام فریبانه و مغالطات ایشان اشاره کنم فقط همین قدر میگویم که ایشان نه از دین چیزی میدانند و نه از فلسفه دین و نه از مفهوم آزادی و نه اصلا از عالم و شئونات عالم ماده چیزی میدانند که دائم خلط بین احکام شرعی با خرافه هایی که در مردم عامه پیدا می کند و خلط بین فلسفه دین (به حمل اولی) و خود دین (به حمل شایع) و همچنین خلط بین اصول دین و فروع می کنند . ایشان منطقی و برهانی هم صحبت نمی کنند فقط حرفهای عامیانه و کوچه خیابانی میزنند تا عوام را فریب دهند.
ایشان می روند و در میان مردم چند خرافه پیدا می کنند و از آنها اشکال میکند و آنها را به اسم دین مینویسند و مردم عوام که تخصصی ندارند فکر می کنند ایشان روشن فکر است زیرا برخی عوام تا میبینند که یک نفر به مقداری از گزاره های دینی اشکال می کند و حرف از روشن فکری میزند فکر میکنند با سواد است. فتأمل[/quote]
1.به نظر شما کسی که دیوان حافظ را بی معنی و بی بار و فقط دارای قافیه می داند مرد بزرگی است ؟ و حتما گوته این شاعر بزرگ آلمانی و جهان هم عقب افتاده بوده که گفته :« حافظا ، خویش را با تو برابر نهادن جز نشان دیوانگی نیست »
2.بعد بشینی یک کتاب بنویسی به نام «در پاسخ بد خواهان » تا ثابت کنی به جای واژه «گیاه خواری» از واژه «گوشت نخواری» استفاده شود !! به نظر شما همچین شخصی عقل سالمی دارد ؟
3. همان دو دلیل بالا و سخنان allameramin برای من بست است برای شما که نمی دانم ؟
مقالات احمد کسروی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک