رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

م‍اج‍رای‌ ب‍اب‌ و ب‍ه‍ا: پ‍ژوه‍ش‍ی‌ ن‍و و م‍س‍ت‍ن‍د درب‍اره‌ ب‍ه‍ای‍ی‌گ‍ری‌

م‍اج‍رای‌ ب‍اب‌ و ب‍ه‍ا: پ‍ژوه‍ش‍ی‌ ن‍و و م‍س‍ت‍ن‍د درب‍اره‌ ب‍ه‍ای‍ی‌گ‍ری‌
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 56 رای
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 56 رای
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
siavash1350
siavash1350
1393/12/22

کتاب‌های مرتبط

Tibetan Tantric Manuscripts from Dunhuang
Tibetan Tantric Manuscripts from Dunhuang
0 امتیاز
از 0 رای
The Scriptures of Won Buddhism
The Scriptures of Won Buddhism
0 امتیاز
از 0 رای
Bloodlines of Illuminati
Bloodlines of Illuminati
5 امتیاز
از 2 رای
بلوهر و بوذاسف
بلوهر و بوذاسف
4.2 امتیاز
از 58 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی م‍اج‍رای‌ ب‍اب‌ و ب‍ه‍ا: پ‍ژوه‍ش‍ی‌ ن‍و و م‍س‍ت‍ن‍د درب‍اره‌ ب‍ه‍ای‍ی‌گ‍ری‌

تعداد دیدگاه‌ها:
80
[quote='saeidborji']تو این آیه چی؟؟
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ.
قطع ید به مفهوم فیزیکی آن نیست و کشتن هم به معنی فیزیکی ان نیست؟
پس لابد دادن خمس و زکات و خواندن نماز هم به معنی فیزیکی آن نیست....[/quote]
مثالی بسیار مناسب زدید. آیاتی که در قرآن به نام آیات احکام شناخته می شوند، آیاتی هستند که در آنها فعل امر به کار رفته است. در دو آیه ی 124 الاعراف و 71 طه بریدن دست و پا توسط فرعون به ساحرانی که به موسی علیه السلام ایمان آورده اند گفته می شود.
لأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ
دستها و پاهایتان را یکى از چپ و یکى از راست ‏خواهم برید سپس همه شما را به دار خواهم آویخت
قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَیُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى
[فرعون] گفت آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید قطعا او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است پس بى‏ شک دستهاى شما و پاهایتان را یکى از راست و یکى از چپ قطع مى‏ کنم و شما را بر تنه‏ هاى درخت‏خرما به دار مى ‏آویزم تا خوب بدانید عذاب کدام یک از ما سخت‏تر و پایدارتر است
با توجه به این آیه، بریدن دست و پا رفتاری فرعونی ست. اما در آیه ای که شما قرار دادید فعل امر به کار نرفته است. گفته شده سزای ایشان چنین است. یعنی سزای این افراد که با خدا و رسول می جنگند این است که به دست امثال فرعون گرفتار شوند.
تو این آیه چی؟؟
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ.
قطع ید به مفهوم فیزیکی آن نیست و کشتن هم به معنی فیزیکی ان نیست؟
پس لابد دادن خمس و زکات و خواندن نماز هم به معنی فیزیکی آن نیست....
[quote='آزاد میاندیشم']نقل قول از akhshurush:
اما در مورد حمله به کفار -نمونه ی بارز عدم شناخت قرآن- باید عرض کنم که حسب فرمایش خداوند، ان الله لا یحب المعتدین. خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد و در آیه 8 الممتحنه اشاره فرموده که با کسانی که ایمان نیاوردند ولی به جنگ مسلمین هم برنخاستند نیکی کنید. تمامی آیات جهاد در قرآن طبق این دو آیه شریفه دفاعی ست و کسی حق تجاوز ندارد. در مورد اجبار به مسلمان ساختن هم در قرآن اشاره ساخته که لا اکراه فی الدین. در دین اجباری نیست فلذا کسی نمی تواند دیگری را به زور مسلمان کند. در مورد به کنیز گرفتن زنان هم باید عرض کنم که در ادامه همان آیه سوره ممتحنه اشاره به "ملک یمین" شده و آنان را زنانی معرفی کرده که از کفار به مسلمین پناه می برند. چه آنکه طبق آیه شریفه قرآن برای اسیران ذکر شده که یا منت بگذارید و یا فدیه بگیرید و آزادشان کنید. نگهداری اسیر در اسلام نداریم.
اتفاقا این آیه خودش تناقض داره
اولا شما که قرآن رو خوندید بهتون پیشنهاد میدم سوره ی نسا رو دوباره بخونید
دوما خود پیامبر در جنگ با یهودیان اسیران رو میکشند که مسلمان ها همیشه دنبال توجیهش بودند
سوما من نگفتم روشنگری به معنای تفسیر ناپذیری هستش اما میشه گفت روشنگری به معنای ابهام و تفاوت های فراوان در تفسیر است
چهارما خوبه اینجا یه اشاره بکنم به بهاییت که اگر بهاییت 1400 سال پیش بنیان گذاری شده بود دقیقا همین آش و همین کاسه...
اتفاقا این اجبار به مسلمان شدن هم به نوعی دیگه توجیه میشه در سوره ی نسا[/quote]
خب تناقضش را نشان دهید. از سوره نساء هم کدام آیه مد نظر حضرتعالی ست؟به آیه ارجاع دهید. به سوره که ارجاع نمی دهند مومن.
اینکه پیامبر اسیران یهودی را می کشتند، بنده آنجا نبودم ولی اگر چنین می کردند خلاف نص صریح قرآن رفتار کردند.
تفاوت در تفسیر هم همانطور که برخی از عزیزان هم اشاره داشتند ممکن است. منتها تنها در آیات متشابهات. در آیات محکمات تفسیر متفاوت نمی توان کرد. همه می گویند دروغ بد است. همه می گویند زنا حرام است. همه می گویند دزدی حرام است. حال مفسری بیاید و بگوید منظور از گلستان شدن آتش بر ابراهیم، آسان شدن سختی ها بر مومنان است و باز شدن دریا بر موسی یعنی کنار رفتن دشواری ها و زنده کردن مردگان یعنی آگاهی بخشی به افرادی که از عقل استفاده نمی کنند، چه ایرادی رخ می دهد؟ قرآن خوانی گسترده است. هر که روحش فربه تر است از این خوان بیشتر بهره مند می گردد.
[quote='هیرکان']نگهداری اسیر در اسلام نداریم
پس برده هایی که در طول تاریخ وغزوات از هندیان وگرجیان و ... گرفته می شد چه حکمی داشته اند؟
کسی حق تجاوز ندارد
پس چرا اعراب مسلمان به ایران وشام ومصر حمله کردند ونامیورش های پادشاهانی همچون محمود غزنوی به هند جهاد بوده است؟[/quote]
این که مسلمین چه می کنند یک معناست و اینکه اسلام چه می گوید معنای دیگر.
اما در باب حمله اعراب مسلمان به ایران اگر اشتباه نکنم طبری، بلاذری، ابن خلدون و ابن اثیر ایرانیان را آغازگر جنگ دانسته اند. همچنین توجه به خطبه 146 نهج البلاغه نیز خالی از لطف نیست. از نصایح امام علی به عمر چنین آمده که: فَاَمّا ما ذَکَرْتَ مِنْ مَسیرِ الْقَوْمِ اِلى قِتالِ الْمُسْلِمینَ، فَاِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ هُوَ اَکْرَهُ لِمَسیرِهِمْ مِنْکَ. اما آنچه در رابطه با آمدن ایرانیان به جنگ بامسلمانان گفتى، خداوند سبحان بیش از تو از آمدن آنان ناخشنود است
در این سخن نیز ایرانیان را آغازگر جنگ معرفی می کند. البته بنده در آن زمان نبوده ام و نمی توانم نظر دهم. اینقدر می دانم که تهاجم سرزمینی طبق قرآن حرام است.
[quote='akhshurush']
اما در مورد حمله به کفار -نمونه ی بارز عدم شناخت قرآن- باید عرض کنم که حسب فرمایش خداوند، ان الله لا یحب المعتدین. خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد و در آیه 8 الممتحنه اشاره فرموده که با کسانی که ایمان نیاوردند ولی به جنگ مسلمین هم برنخاستند نیکی کنید. تمامی آیات جهاد در قرآن طبق این دو آیه شریفه دفاعی ست و کسی حق تجاوز ندارد. در مورد اجبار به مسلمان ساختن هم در قرآن اشاره ساخته که لا اکراه فی الدین. در دین اجباری نیست فلذا کسی نمی تواند دیگری را به زور مسلمان کند. در مورد به کنیز گرفتن زنان هم باید عرض کنم که در ادامه همان آیه سوره ممتحنه اشاره به "ملک یمین" شده و آنان را زنانی معرفی کرده که از کفار به مسلمین پناه می برند. چه آنکه طبق آیه شریفه قرآن برای اسیران ذکر شده که یا منت بگذارید و یا فدیه بگیرید و آزادشان کنید. نگهداری اسیر در اسلام نداریم.[/quote]
اتفاقا این آیه خودش تناقض داره
اولا شما که قرآن رو خوندید بهتون پیشنهاد میدم سوره ی نسا رو دوباره بخونید
دوما خود پیامبر در جنگ با یهودیان اسیران رو میکشند که مسلمان ها همیشه دنبال توجیهش بودند
سوما من نگفتم روشنگری به معنای تفسیر ناپذیری هستش اما میشه گفت روشنگری به معنای ابهام و تفاوت های فراوان در تفسیر است
چهارما خوبه اینجا یه اشاره بکنم به بهاییت که اگر بهاییت 1400 سال پیش بنیان گذاری شده بود دقیقا همین آش و همین کاسه...
اتفاقا این اجبار به مسلمان شدن هم به نوعی دیگه توجیه میشه در سوره ی نسا
نگهداری اسیر در اسلام نداریم
پس برده هایی که در طول تاریخ وغزوات از هندیان وگرجیان و ... گرفته می شد چه حکمی داشته اند؟
کسی حق تجاوز ندارد
پس چرا اعراب مسلمان به ایران وشام ومصر حمله کردند ونامیورش های پادشاهانی همچون محمود غزنوی به هند جهاد بوده است؟
[quote='آزاد میاندیشم']
در رابطه با جمله ی اولتون کمی ابهام داره!همونطور که در آیه ای که ذکر کردید ابهام بود
در رابطه بادزد خواهش میکنم دست از این استدلال ها بردارید، ننونه این توجیه رو بارها و بارها در آیه های متناقض دیده ایم درحالیکه بارها و بارها در قرآن مبین و روشنگر بودن قرآن ذکرشده در حالیکه مفسران هم گاهی با تفسیر های متفاوت سردرگم میشوند
جمله ی آخرتون هم خیلی عجیبه مثلا شما حاضرید همانند زمان پیامبراون وقتی به اقوام کافر حمله کردید زنانی رو به کنیزی بگیرید مگر اینکه مجبور به مسلمان شدن بشن؟؟؟؟؟؟!!![/quote]
این نشان می دهد دوست بزرگوار ما چندان با قرآن آشنایی ندارند.
لطف بفرمایید هر جای عرض بنده مبهم بود بفرمایید تا شرح مفصل تقدیم کنم.
کجای قرآن آیه ی متناقضی دارد؟ این تحدی خود قرآن است که در آن تناقضی نیست. بسیاری از مستشرقین تلاش کردند تناقض بیابند و نتوانستند. حالی شما اگر یافتید ارائه دهید. ضمناً مبین و روشنگر بودن قرآن به معنای تفسیرناپذیری نیست. عقیده ی شما عقیده ی سلفی هاست. در حالی که قرآن به زبان عربی قوم خود یعنی عربی قدیم نازل شده و حتماً باید بررسی زبان شناختی گردد. فی المثل امروز ارهاب به معنی ترور است. در زمان نزول قرآن ارهاب رعب و وحشت معنی می داده است. قرآن به زبان قوم رسول، مبین است. حالا چون قرآن مبین است یدالله یعنی خدا دست دارد؟ زهی سعادت!
اما در مورد حمله به کفار -نمونه ی بارز عدم شناخت قرآن- باید عرض کنم که حسب فرمایش خداوند، ان الله لا یحب المعتدین. خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد و در آیه 8 الممتحنه اشاره فرموده که با کسانی که ایمان نیاوردند ولی به جنگ مسلمین هم برنخاستند نیکی کنید. تمامی آیات جهاد در قرآن طبق این دو آیه شریفه دفاعی ست و کسی حق تجاوز ندارد. در مورد اجبار به مسلمان ساختن هم در قرآن اشاره ساخته که لا اکراه فی الدین. در دین اجباری نیست فلذا کسی نمی تواند دیگری را به زور مسلمان کند. در مورد به کنیز گرفتن زنان هم باید عرض کنم که در ادامه همان آیه سوره ممتحنه اشاره به "ملک یمین" شده و آنان را زنانی معرفی کرده که از کفار به مسلمین پناه می برند. چه آنکه طبق آیه شریفه قرآن برای اسیران ذکر شده که یا منت بگذارید و یا فدیه بگیرید و آزادشان کنید. نگهداری اسیر در اسلام نداریم.
[quote='akhshurush']این هم نظری شخصی ست. بنده ندیده ام خداوند فرمایشات خود را به اصل و فرع تقسیم بندی کند. کی و کجا فرموده پوشش حجاب را می توان تغییر داد؟ اگر زمانی برسد که احکام خدا قابل نقض باشد نیاز به دین جدیدی ست. چه کسی در چه جایگاهی ست که بگوید حجاب فرع است و می توان فرمایش خدا را نقض کرد؟ اما درباب حجاب و عفت لازم است به خود آیه قرآن نظری بیندازیم.
وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَأَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ-60 النور
و زنان از کار افتاده ای که امید زناشویى ندارند گناهى نیست که پوشش خود را کنار نهند زینتى را آشکار نکنند و عفت ورزیدن براى آنها بهتر است و خدا شنواى داناست
ترجمه فولادوند:همانطور که در آیه شریفه پیداست اشاره به اینکه "عفت ورزیدن برای آنها بهتر است" بدان معنی ست که حفظ پوشش، از جمله ی عفت ورزیدن است فلذا هر بی حجابی بی عفتی ست و هر بی حجابی بی عفت است ولو که فردی مسن باشد و در همه جا ولو در سوئد هم باید آیات خمار و جلباب (روسری و لباس گشاد بلند) را پیاده ساخت.اما در باب دزد هم حکم آیه شریفه، قطع دست فیزیکی نیست چه آنکه اگر آیه در راستای امر به احکام بود حتما بایستی مشخص می فرمود که دست تا کجا قطع گردد. رساله قطع ید دکتر غروی در همین سایت را مطالعه کنید. این مساله خارج از ادبیات عرب و حتی فارسی هم نیست. وقتی گفته می شود دستان متجاوزین به خاک ایران را قطع می کنند به معنای بریدن با اره نیست. به معنای گرفتن قدرت تجاوز است و از آنجا که دست ابزار اعمال قدرت است، منظور از دست قدرت است همانطور که ید الله فوق ایدیهم را جز سلفی ها کسی دست ظاهری و فیزیک...
همه ی آیات برای همه ی زمانها و مکانهاست و هیچ آیه ای تا ابدالآباد قابل نسخ نیست. والله مع المتقین[/quote]
در رابطه با جمله ی اولتون کمی ابهام داره!همونطور که در آیه ای که ذکر کردید ابهام بود
در رابطه بادزد خواهش میکنم دست از این استدلال ها بردارید، ننونه این توجیه رو بارها و بارها در آیه های متناقض دیده ایم درحالیکه بارها و بارها در قرآن مبین و روشنگر بودن قرآن ذکرشده در حالیکه مفسران هم گاهی با تفسیر های متفاوت سردرگم میشوند
جمله ی آخرتون هم خیلی عجیبه مثلا شما حاضرید همانند زمان پیامبراون وقتی به اقوام کافر حمله کردید زنانی رو به کنیزی بگیرید مگر اینکه مجبور به مسلمان شدن بشن؟؟؟؟؟؟!!!
[quote='thesaurus']
سلام
اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید هنگامى که مى‌‏خواهید با رسول خدا نجوا کنید پیش از آن صدقه‌‏اى در راه خدا بدهید.(مجادله،12)
آیا ترسیدید فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارى کردید؟! اکنون که این کار را نکردید، خداوند توبه شما را پذیرفت، پس نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید و خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و (بدانید) خداوند از آنچه انجام مى‌‏دهید با خبر است.(مجادله،13)
بسیاری از علمای شیعه این دو آیه رو ناسخ و منسوخ هم میدونن.ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه میگه:گرچه در این آیه(مجادله،13) سخن صریحی در باره جواز نجوا بعد از این ماجرا نیامده، ولى تعبیر آیه نشان مى‌‏دهد که حکم سابق(مجادله،12) برداشته شد.
جناب اخشوروش،سوال اول بنده اینه که علمای اهل تسنن ناسخ و منسوخ رو تو قرآن نمی پذیرن؟
سوال دوم بنده اینه که فرمودین که همه آیات قرآن برای همه زمانهاست.میشه حدودا با عدد بفرمایید که منظورتون از همه ی زمانها چیه؟چه بازه ی زمانی رو شامل میشه؟چون به نظرم این ادعای "همه زمانها" ادعای سنگینیه،سوال دوم رو پرسیدم.[/quote]
السلام علی من اتبع الهدی
بسیاری از علمای شیعه و سنی به ناسخ و منسوخ اعتقاد دارند. تعداد کمی هم هستند که آنرا رد می کنند. بنده نظرم به این دومی هاست. حسب فرمایش امام صادق علیه السلام حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامه.
البته اینجا و در اینترنت و بصورت نوشتاری و در ذیل کتاب بهایی گری نمی توان گفت که چگونه است که هنوز هم ازدواج زنان پیامبر با مومنان حرام است. ان شاءالله در زمانی مناسب و در ذیل کتابی مناسب عرض می کنم که چطور هنوز هم بابت نجوای با رسول باید صدقه داد.
[quote='siawash110']نقل قول از akhshurush:نقل قول از siawash110:هر آنچه در راستای منافع جمع و حفظ امینت و سلامت جامعه باشد بدعت خوب است حتی اگر در خصوص ظواهری از شریعت باشد که صراحتا در کتاب آسمانی به آن اشاره شده استقولیست خلاف دل در آن نتوان بستمشخصاً خداوند خیر و صلاح جامعه را بهتر از هفت میلیارد انسان می داند.
من گفتم ظواهر شریعت . . اصل و اساس دین مبتنی بر اخلاق است و پرستش یک خدا و عشق به همنوع در این اصول نباید هیچگونه تغییری بوجود آورد هیچ کس نمی گوید دزدی خوب است یا دروغ خوب است یا نباید به دیگران محبت داشت ولی در شیوه اجرا حسب فرهنگها و زمانها می توان تغییر داد مانند پوشش حجاب . . کسی نمی گوید زن باید بی عفت باشد ولی روش حفظ عفت چه برای زن و چه برای مرد حسب شرایط فرهنگی و جغرافیایی متنوع است یا کسی نمی گوید دزد نباید مجازات شود ولی شیوه مجازات دزد در هر کجا متفاوت است به عنوان مثال اگر همین فردا تمام مردم سوئد یا دانمارک و هلند و کانادا و . . . خواستند مسلمان شوند آیا شما می خواهید در آنجا دست دزد را قطه کنید و بر زنان جلباب بپوشانید !‌!‌!‌!‌[/quote]
اگرچه از نظر من اصل دین حقه و دروغ است اما به نکته ی جالبی اشاره کردید
اینکه بر اساس فرهنگ و زمان و حتی موقعیت جغرافیایی صلاحیت ها و معیارها متفاوت است
اما یادمان باشد اگر کسی بگوید دزدی بد است هیچ ربطی به درستکاری مطلق ندارد ممکن است آیینی دزدی را نادرست و نوعی ازدواج مرسوم در اعراب دوران جاهلیت را که فرقی با فحشا ندارد را درست بداند البته این یک مثال بود برای تفاوت معیارها
مثلا از نظر من دزدی از کسی از یک ملت میدزدد یا فرد سرمایه داری که از دزدان یا ظالمان یک جامعه حمایت میکند و خرج آن در راه آزادی حقوقی آن مردم کار ممکن است پسندیده باشد در حالی که با اصول یک دین در تناقض باشد پس معیارها ممکن است بسیار متفاوت باشد بهتراست دنبال این شعارهای دزدی بد است و... از این مسایل نباشیم چون واقعا تنها در حد یک شعار هستند و زمانی درستی آنها مشخص میشود که عملا در جهت منافع انسان های بشردوست باشد
م‍اج‍رای‌ ب‍اب‌ و ب‍ه‍ا: پ‍ژوه‍ش‍ی‌ ن‍و و م‍س‍ت‍ن‍د درب‍اره‌ ب‍ه‍ای‍ی‌گ‍ری‌
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک