ترانه های داریوش اقبالی
امتیاز دهید
گردآوری : امیر نیلی
بدون شک او پدیده ای درتاریخ موسیقی ایران است،ترانه های داریوش از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته.داریوش افسانه است.اویکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد.ترانه های او در ارتباطی نزدیک با رنج و خوشی زندگی متداول ایرانیان است،مردمانی سختی کشیده و دوستدار آزادی.او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان احساسات ایرانیان می پردازد. موسیقی او همانند شعراش دارای نظم است،احساسات ژرف و عمیق،از اینرو ترانه های داریوش درقلب مردم جای دارد ..
داریوش عضو سازمان عفو بینالملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناهجویان ایرانی، گروههای جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سالهای اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.
بیشتر
بدون شک او پدیده ای درتاریخ موسیقی ایران است،ترانه های داریوش از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته.داریوش افسانه است.اویکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد.ترانه های او در ارتباطی نزدیک با رنج و خوشی زندگی متداول ایرانیان است،مردمانی سختی کشیده و دوستدار آزادی.او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان احساسات ایرانیان می پردازد. موسیقی او همانند شعراش دارای نظم است،احساسات ژرف و عمیق،از اینرو ترانه های داریوش درقلب مردم جای دارد ..
داریوش عضو سازمان عفو بینالملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناهجویان ایرانی، گروههای جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سالهای اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.
آپلود شده توسط:
MTOM
1388/08/30
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ترانه های داریوش اقبالی
در حسرتِ دیدار تو ، آواره ترینم
هر چند که تا منزلِ تو فاصله ای نیست ...
فقـط یه بَـه بَـه و چه چه اکتفـا کنند[/quote]
رفیق قصد مشاعره یا جدل سر این موضوع را نداشتم، مخلص کلام این بود که، به قول خودتان شما (و ما هم) باید به همان اَه و اَه و اَخ و اَخ اکتفا میکردید
و پای زمین و زمان را وسط نکشید
واقعیتهایی هست که با سلیقه عالی و متعالی شما و ما نمیخواند.
، نه هم شخصیت و ایده های ما (برای باقی «گفتار»تان).
عقل کل هم « زخم زبان و بدگوئی» نیست، خدا بدور! صریح ترین واژه بود. شما را به بحثهای جورواجور میشناختم، گفتم عقل کل. چون حتی در این باره هم گفتاری بلند
و از موضع عقل کل نوشته بودید. این میشود عقل کل. دوباره نوشته خود را بخوانید!
و السلام
« لاچین که چو او لَعَب نماید به مَلاعب .... گوید اَجـلّ اندر دل اَعـدایِ ملاعیـن »
اگر خودپسندی و نخوت به دفع شرّ است، هزار بار بهتر از ستایش و نعتِ شیطاطین است،
« سرنوشت را نمیتوان از سر نوشت .... حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسـبوا »
حساب "عقل کل" بودن مرا که به راستی زخم زبان و بدگوئی در آن نمایان است از کجا یافتی! « نه ابلیس در حق ما طعنـه کرد .... کز اینان، نیـاید بجــز کار بد»
قوت و قوّت و نایِ حیاتِ سفلگانِ پْر آوازه به دمسازانِ همچو خویش است.
« ندیدم در جهان یک کس که جان یافت .. که از سیلی شیطان او امان یافت
به صـورت گرچـه ملعـون شـد ز حضـرت .... ولیکــن روی دارد ســــوی عـــزّت
دَرِ لعنـت بر او هَـر چنــد بــاز است .... ولی اَنــدر سَـــرش بســیار نـاز است
اگر چــه لعنتـش کرده است حالی .... ولیکن ایــن ز سِــرّی نیســت خــالی
ســؤالی هســت اینجا نیــک دریــاب .... جـوابی گـوی، اگر دانی در این باب
اگر از خویش تـَـرکِ امــرِ حق کـــرد .... چــرا بـا او دگــر بــار این نَسـَـق کـرد
کــه دادش انتــظــاری تا قیــامت .... کــه را بـــود از خلایــق ایــن کــــرامـت
چــرا بی واســطه با حق ســخن راند .... اگر بـاطـل بُــد او باقی چــرا مــاند
مـــرا حـــالی جـــوابـــی در دل آمد .... بـــگویم گَـــر به گفتــن مشـکل آمـد
بِدو دادســت دنیـــا را به اقطـــاع .... چـــو حـال او چنـــان گـــردد ز اوضـــاع
اگـــر چـه بَـــر ملأ کارش تبـــه کـــرد .... بـه زودی روی او آنجا ســـیه کــرد
ولی اندر نهـــان کـــاری دگـــر بـــود .... که خلقی زان حکـایـت بیخبــر بود
[/quote]
دوست عزیز، جناب عقل کل:
این بیانات پر کش و قوس و خودپسندانه و پر نخوت، شاید در مورد جناب شما بیشتر صادق باشد (داریوش را که نه گوش میدهم و نه خواندنش را میپسندم)
بگذار ادمهای خرفت هم زندگی و علائقی برای خود داشته باشند،
بخیل نباش و وقت نمازت را اینگونه ضایع نکن
به اندازه کافی اغا بالاسر هم داریم
و ایدکم الله
(گوش دادن داریوش و تمجید از او هم از شرافت داشته یا نداشته کسی کم نمیکند)
« نه هر که چهره بر افروخت، دلبری داند .... نه هر که آینه سازد، سکندری داند
نه هـر که طرف کْلَه کج نهاد و تند نشـست ..... کلاه داری و آییـن سَـروری داند
در باره ی داریوش اقبالی؛ زیاده از حد غلوّ شـده است, آنطور که بر کوس تبلیغ می نوازند، بـزرگترین خواننـده ی ایران نیست و بینش سیاسی و اجتماعی ی بسـیار ضعیفی دارد, تنـها چیـزی که موجب شـهرت کاذب
وی شده، انتخاب اشعار مشاهیر عرفانی چون حافظ و مولانا و شـعرای زْبـده ی معاصر چون سیـمین بهبـهانی و جنّتی عطـائی است, اینکه ایّـام جوانیش با چه مشـکلاتی روبرو بوده و چگـونه با اعتـیاد به مواد مخـدّر
دست و پنجه نرم کرده جزوی از کارنامه و زندگی شخصی وی می باشد, نگرش وی به درون جامعه ی ما, بدبینانه و سطحی و احساسی و بی اعتبار است, داریوش اقبالی فقط یک مطرب است.»
البته مطلب کاملاً درستی است، امّا همانطور که در شرح عنوان "ترانه های داریوش اقبالی" مشـاهده می شـود، گردآورنده ی آن " امیر نیلی " گفته است:
« داریوش از خواسـته ها و افکار مـردم ایران در سـه دهه اخیر متاثّر گشته. داریوش افسانه است. اویکی از هـزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون سـتاره میدرخشـد.تـرانه های او در ارتبـاطی نزدیک با رنج و
خوشی زندگی متـداول ایرانیان است،مردمانی سـختی کشـیده و دوسـتدار آزادی. او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان احسـاسات ایرانیان می پردازد. »،
این مطلب کاملاً هوچی گری ی گزاف و کذب و یاوه است، واقعاً باید به حال جامعه ای گریسـت که چنین افراد بی بْتـه و خرفت و سـرگردانِ غرقِ در فسـاد با سابقه ی نکبت بار اعتیاد، از خواسته های سی ساله ی
آنان متأثر شوند و آنان را نمایندگی کنند، بسیار مسخره است کسی که « شنا بلد نیست زیر آبی هم برود »، آخر داریـوش با کدام معلومات اجتماعی و سـیاسی و بینشی جز مطـربی و بشـگن و بالا بنداز، افسـانه
شده است، بیشتر طرفداران او معتاد و یا بیکاره اند و البته عده ای هم به غلط این پیاز وارفته را داخل میوه ها کرده اند و از او بی جهت تمجید می کنند. یکی نیست از آقای " امیـر نیلی " بپرسد، هزاران خواننده ای
که در دوران معاصر درخشیده اند از کجا پیدایشان شده، خوانندگانی که در کشـور ما در دوران معاصر خوش درخشیده و واقغاً هنرمند بوده اند و بیشـتر آنان از دنیـا رفته اند شـاید به صد نفر هم نمی رسند، باری بنده
سر دعوا و خصومتی با داریوش اقبـالی ندارم ولی آنچه دل آدم را به درد می آورد، فقط چـرائی ی بلنـد آوازه کردن افراد نالایق و محبوب نمائی کسـانی است که هیچ گاه و هیچ جایگاه اجتمـاعی در میان ملّت بزرگ و
فرهیختـه ی ما ندارند و الًا اگر برای کسی که هم طـراز سـایر مطربان و دایـره زنگی به دستان لْس آنجلسی است گْنده گوئی نشـود و فقـط یه بَـه بَـه و چه چه اکتفـا کنند هیچ ایرادی نیست ولی اینکه اغـراق و غلوّ
بیهوده و کاملاً نادرست بکنند و به حساب ملّت شریف ایران بگذارند خطای نابخشودنی است.
داریوش بهترینه
فوق العاده ای