شلوارهای وصله دار

ممنون ولی کیفیت فونت کتاب افتضاح بود:((

:-)
رسول پرویزی (۱۲۹۸ش تنگستان بوشهر - آبان ۱۳۵۶ش شیراز) نویسندهٔ ایرانی دهه‌های ۱۳۲۰ و ۳۰ خورشیدی.نویسندهٔ داستان‌های کوتاه و نماینده بوشهر در مجلس شورای ملی بود. بعدها به علت تصدی مناصب حکومتی (سناتور) نوشتن را ادامه نداد. در سال ۱۳۳۶ نخستین و معروف‌ترین مجموعه داستان خود، «شلوارهای وصله‌دار»، را منتشر کرد. پرویزی سال ها در مجلات قلم زد و خود را به عنوان یکی از نمایندگان اصلی تیپ داستانی جمالزاده معرفی کرده بود.دومین کتاب او، «لولی سرمست»، در سال ۱۳۴۶ منتشر شد.
کارنامه ادبی پرویزی در این دو مجموعه داستان خلاصه می‌شود.
این کتاب را معلم ادبیات ما در دبیرستان در آخر زنگ انشا، برای ما میخوند یادش بخیر :x

خدابیامرزد رسول پرویزی را ، این کتاب طنزی فوق العاده زیبا دارد ، تلخ و ... ، نثر روان و خودمانی هم دارد، گویا این کتاب از مجموعه داستان های منتشر شده در مجلات و روزنامه های دهه 30 و 40 بوده که سرانجام بصورت کتاب چاپ شده، و از قضا پرویزی داستان زندگی خودش را با زبان طنز به رشته تحریر در آورده.
خواندن این کتاب زیبا را به همه دوستان توصیه میکنم.

قسمتی از داستان 3 یار دبستانی (صفحه 102):
(نویسنده با حسن و احمد از دوستان صمیمی بودند تا اینکه دختری در همسایگی آنها منزل میکند و دوستی آنها مانند باغ ملخ زده با آفت روبرو میشود و سرانجام... بخوانید زیباست.)
از روز اول که دختر همسایه را دیدم هوا ورم داشت فوری کیسه دل را درآوردم و آنرا در طبق اخلاص گذاشتم که به معشوق تقدیم دارم.
اینرا نیز بگویم که محصل دوره ادبی(علوم انسانی امروز) طبعا عاشق پیشه میشود مثل شاگردان دوره های ریاضی و طبیعی سروکارش با لابراتوار و فرمول های گیج کننده و ریاضیات عالیه نیست.
سرو کارش با شعر و غزل و تاریخ و آثار جاوید ادبی است، شعر و ادب آنهم در زمان ما مقدمه عشق و عاشقی است.
بروید و به کلاس های ادبیات سر بزنید و در آنجا تا بخواهید لیلی و مجنون، رومئو و ژولیت و یوسف و زلیخا پیدا می شود.
آخر جوانی هست، شادابی هست، نان مفت پدر هست، شعر و غزل هم هست، اگر با این مقدمات عاشق نشوند خیلی ...ند ، دیدار دختر (منیر) همان و عاشق شدن بنده همان .
...
(نویسنده معلم خصوصی منیر میشود)
یک روز قصیده ای از خاقانی به منیر دیکته کردم ، قصیده ای زمخت و بدقیافه بود. اکنون اگر کسی آن قصیده را برایم بخواند ، احساس می کنم سنگ پا بصورتم می کشند، ولی محصل دوره ادبی هنرش همین قصیده هاست. فردا که قرار بود منیر قصیده را بخواند عوض جواب دادن خندید، از آن خنده های تمسخر و تحقیر، من بشدت ناراحت شدم اما منیر گفت:
آقا معلم حیف نیست تا شعر حافظ را گذاشته اند ، دختری قصیده خاقانی حفظ کند؛ آنهم این قصیده با آن قافیه های ثقیل و نامانوس که مثل سیم خاردار دور قصیده را سرتاسر گرفته است.
...
حرف مرد یکی بود، محصل دوره ادبی جز هجران طالب هیچ نیست. مگر "ورتر" به وصل رسید؟ مگر مجنون لیلی را در بغل گرفت؟ مگر فرهاد جان شیرین ره در راه معشوق نگذاشت؟ پس باید سوخت و ساخت و در هجران گذرانید تا معنای عشق خیالی را فهمید.

اگرچه کیفیتش پایینه ولی ارزش دریافت رو داره؛ممنونم

خدا خیرتون بده. الان دوتا از داستاناشو خوندم. قصه ی عینکمو قبل تو کتابای دبیرستانم خوندیم. اینقد خندیدم که حد نداره:))

\"thanks\"

(( این دیدگاه بدلیل نگارش فینگلیش حذف گردید ))
[edit=aqanader]1392/01/05[/edit]

رفقا میتوانند کتاب را با حجم 1.2 مگ از لینک زیر دریافت کنند .
http://www.4shared.com/office/tYgAVg6r/shalvarhaye_vasledar.html?
:x

نسخه موبایلشو از کجا می تونم پیدا کنم؟
دستتون درد نکنه

از بچگی می دیدم کتاباش توی کتابخونه پدرم جای خاصی دارن
اما مدتیه همین کتاب شلوارهای وصله دارش گم شده
خیلی دلم میخواد یکیشو برای پدرم بخرم اما هرچی می گردم دیگه پیدا نمیشه
اگر کسی این کتابو داره و میخواد اونو بفروشه من خوشحال میشم صاحب بعدی این گنج زیبا باشم
منتظر ایمیل یا پیامتون هستم