دین ستیزی نافرجام: در نقد کتاب تولدی دیگر
نویسنده:
مصطفی حسینی طباطبایی
امتیاز دهید
.
کتاب دین ستیزی نافرجام، پژوهشی سترگ است از مصطفی حسینی طباطبایی و در پاسخ به کتاب "تولدی دیگر" نوشته ی شجاع الدین شفا.
بیشتر
کتاب دین ستیزی نافرجام، پژوهشی سترگ است از مصطفی حسینی طباطبایی و در پاسخ به کتاب "تولدی دیگر" نوشته ی شجاع الدین شفا.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دین ستیزی نافرجام: در نقد کتاب تولدی دیگر
به تاپیک هر کتابی که وارد شدم، دیدم یه عده دوست ملی گرا، اسلام گرا، و... گرا، دارن تو سر و کله ی هم میزنن
یکی پز ایران قبل اسلام رو میده و بعد شروع به فحاشی به مسلمانان میکنه و یکی هم به فلسفه و عرفان بعد اسلام میباله
توحش و بربریت نهفته در کلامشان هم که بماند!
مزاحم نمیشم، به دعواهاتون برسید، فقط یاد خیام و شعر معروفش افتادم: قومی متفکرند اندر ره دین، قومی بهگمان فتاده در راه یقین، میترسم از آنکه بانگ آید روزی، کی بیخبران راه نه آن است و نه این
بدرود...
[edit=simin]1393/09/24[/edit]
ادعا نکرده را ادعا کرده نوشته ای دست کن بعد غلط املائی بگیر
قابل ذکر است بر کسی پوشیده نیست در دوران ساسانیان ملاها (مغها) با پادشاهان دست به یکی کرده بودند و نظام طبقاتی را بوجود آورده بودند و مردم را می چاپیدن و مردم ایران هر وضعیتی را می خواستند الا حکومت ملا صفت پادشاهان اخیر ساسانی و ملا های وقت در صورتیکه به عاقبت کار فکر نمی کردند که بعداً وقتی کشور دست اعراب افتاد نتیجه گرفتن که پادشاهان ملا صفت و ملاها فقط اموال اینها را می خوردند ولی اعراب ضمن اینکه اموال اینها را غارت می نماید به ناموس وی نیز رحم نمی کند و این بود با شورشهای مختلف می خواست از استیلای اعراب در بیاید (مثل شورش استادسیس ، المقنع ، بهزاد =ابومسلم خراسانی ، بابک ، سنباد ، مازیار ، افشین و............................) که نتوانست و الان هم نمی تواند گفتنی است در آن وضعیت اگر اقوامی از آفریقا هم به ایران حمله می کردند بدلیل نداشتن پشتوانه مردمی حکومت ملا صفت ساسانی بر آنها چیره گی می یافتند و از طرفی اگر این اسلام بقول شما دین توسعه دهنده دانش و معرفت بود چرا در کشورهای عربی بخصوص در عربستان باعث نشد دانش و دانشمند تولید شود تازه نه تنها این کارکرد را نداشت باعث از بین رفتن بسیاری از تمدنهای درخشانی مثل مصر و ایران نیز گردید شما برای آگاهی بیشتر بروید کتابهای دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب و اسلام در ایران پتروشفسکی روسی را بخوانید و بعد قضاوت بکنید و دایره مطالعتتان را محدود به منابع اسطوره پرور تشیع نکنید. و اصلاً چرا امروز کشورهای مسلمان همگی تو سری خور هستند جناب و سهمشان در تولید علم و دانش در جهان امروز چقدر است؟
در ضمن دانشمندان بعد از اسلام ایران دانشمندی خود را مدیون مخالفت با آرای خشک و بی منطق دین می باشند دانشمندانی مثل رازی ، خیام ، بو علی سینا ، جمشید کاشانی و.............................. که همگی آنها بدترین اهانتها و رنج ها را از دین و اهل دین بخصوص متولیان دین کشیده اند. و این حرفها که قبل از اسلام ایران هیچ دانشمندی نداشته است حرفهای یامفت عرب زاده های مثل مطهری و غیره است و بروید کتاب الفهرست ابن ندیم را بخوانید و ببینید که جه تعداد از نام دانشمندان ایران قبل از اسلام و کتابهای آنان را آورده است. و این عرب زاده های بی مایع برای اینکه ایران قبل از اسلام را عاری از محیط علم و دانشمند معرفی کنند چنین ادعاهای بی اساسی نمودند و اگر قبول کنیم اینها راست می گویند که نمی گویند پس چرا خود عربها که به چنین علمی مسلح بوده و به ادعای این عرب زاده ها ایرانیان را آموزش داده اند پیشرفت نکرده اند" بقول ضرب المثل قدیمی ماست فروش که به ماستش ترش نمی گوید."
چه نظر جالبی دارید! اینکه چون دانشمندان ایران توی بافت اسلام رشد کردند، نتیجه می گیرید که علم از دین جدا نیست! اساسا علم و دین دو پدیده متفاوت اند. علم در معنی علم تجربی (چیزی که در دبیرستان و دانشگاه به شما می آموزند) براساس روش تجربی ، یافتن اصول موضوعه و ساخت نظام فکری می پردازه و قابلیت اثبات و ابطال داره. در حالی که دین به معنای نوعی روش شهودی و ایمانی برای رسیدن به یک حقیقت برتر است . موضوع علم توصیف طبیعت و جامعه است در حالی که دین متضمن حقیقت استعلایی است. اصلا علم در معنی ساینس (و نه آگاهی) هیچ وقت وارد پدیده های استعلایی نمیشه.
نکته ی دوم اینکه در زمان عصر طلایی تمدن اسلامی علم بسیار پیشرفت کرد ،حقیقتی است آشکار ولی همانطور که خودتان گفته اید در زمان اسلام درست و واقعی! یعنی زمانی که فرقه ی متعزله و عقلگرایان به خلیفه عباسی مامون نزدیک بودند و حکومت برای علم بها می داد. و افول علم در بلاد اسلامی با روی کار آمدن متوکل عباسی که طرفدار اشعریت بود آغاز شد.همانطور که تاریخ به ما یاد می دهد رابطه تنگاتنگی بین رفتار حکومت و پیشرفت علم هست. این نکته ایی که فوکو در نظریه اش بین قدرت و دانش مطرح می کنه. دانش همیشه در جهت رفع نیازهای قدرت بوده و خواهد بود.
نکته سوم اینکه رفتارهای میهن پرستانه ایرانیها در واکنش به رفتار حکومت برای حذف نشانه های ملیت در اوایل انقلاب است. متاسفانه این دو قطبی ابلهانه نوعی جنبه مبارزه با ظلم پیدا کرده . یک دوستی می گفت شما برای هر نوع روش و جهانبینی باید زحمت بکشید و کتاب بخونید تا بفهمید و بعد عمل کنید در حالی که حرف زدن از غرور و افتخارات گذشته ، باد به غبغب هر کسی می اندازه. حرف زدن از ملیت باعث تورم رگ گردن انسان میشه و دین و مذهب هم که از پدر و مادر به فرزند به ارث میرسه به این ترتیب دین و ملیت ساده ترین ابزار تئوریک برای آدمهای تبنبله. و متاسفانه نسل جدید ایران بسیار تنبله . این گزافه نیست . کافیست نگاهی به آمار مطالعه در ایران بیاندازید.
وقتی کتابهای شفا رو با کتابهای فیلسوفانی چون ملا صدرا مقایسه میکنم احساس گریه و خنده دارم گریه برای نادانان خنده برای عاقلان.ولی سعی میکنم شخصا به نظر همه احترام بذارم.بدرود[/quote]
دوست عزیز نکات بینهایت زیادی وجود دارد که علم و دین با یکدیگر همراستا نیستند !
چگونه دیگران را به حماقت متهم میکند ؟
منظورتان از کتاب تاریخ دانشمندان چیست ؟ نام کتاب را حداقل بیان کنید . خنده و گریه تان در مقایسه کتاب های تاریخی و دیوان قابل فهم است چون دوست عزیز ! واقعا هم خنده دار است یک اثر تاریخی را با یک اثر که دیوانی از اشعار یک شاعر بزرگ است مقایسه کرد .
وقتی کتابهای شفا رو با کتابهای فیلسوفانی چون ملا صدرا مقایسه میکنم احساس گریه و خنده دارم گریه برای نادانان خنده برای عاقلان.ولی سعی میکنم شخصا به نظر همه احترام بذارم.بدرود
استدال شما از سراسر دروغ و جعل و تحریف .... ادعایی بیش نیست !
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF%DB%8C_%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8_%D8%B4%D8%AC%D8%A7%D8%B9%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%B4%D9%81%D8%A7)