روزهای تاریک بغداد - جلد 3

خواندن شرح حال وروزگار این گونه افراد کمک به شناختن ماهیت این گروهک موهن تروریست مسلک است

چند وقت پیش یک مطلبی را از قول یکی از جدا شده های از سازمان (که سابقا از اعضای رده بالای سازمان مجاهدین خلق بوده) خواندم. خلاصه ی حرفش این بود که مسعود رجوی ، سال 66 به بهانه ی انجام حج ! به عربستان سعودی تشریف برده بود . و البته ایشان در حاشیه ی انجام عارفانه ی مناسک حج ... گفت و گوی کوتاهی ! هم با پادشاه عربستان داشته ...
قرار بر این گذاشته شده بود که سازمان مجاهدین با کمک مالی عربستان و پشتیبانی نظامی ارتش عراق ، به مرز های غربی ایران حمله بکند و چند استان مرزی و در صورت توان شاید همدان و زنجان را تصرف کند و به محض موفقیت عملیات ، عربستان سعودی به همراه کشور های عرب حاشیه ی خلیج فارس ، متصرفات این گروه را به عنوان "ایران غربی" ! به رسمیت بشناسند. در مرحله ی بعد با کمک های بیشتر عربستان ، سازمان می تواند استان های اشغال شده را به عنوان سکویی برای حملات بعدی به سمت سایر استان ها و در نهایت به سمت تهران مورد استفاده قرار دهد.
در واقع مسعود رجوی آن قدر ها هم احمق نبود که فکر کند می تواند با چندهزار نفر تهران را فتح کند! بلکه عملیات فروغ جاویدان ، اجرای این توطئه ی مرحله بندی شده و دقیق بود. البته ، تنها چیزی فکرش را نکرده بودند و در نهایت هم همین عامل باعث شکستشان شد ؛ نفرت مردم از خائنین و وطن فروشان بود. انتظار داشتند مردم به آن ها ملحق بشوند ولی در عوض همین مردم جلویشان ایستادند.
چیزی که در مورد نحوه ی عملکرد این سازمان برای من همیشه جالب بوده ؛ عمق خیانت و پستی است که در مورد ایران روا داشتند . خیلی ها از حکومت فعلی ایران آسیب دیدند ولی به خاک وطن خیانت نکردند . اما این سازمان مجاهدین خلق ، حاضر شد با اسلحه ی صدام حسین ( که چشم طمع به خاک ایران داشت ) و پول کثیف سعودی ها ( که دشمن دیرینه ی ایرانیان هستند ) به ایران حمله کند . آن هم به بهانه ی آزاد کردن مردم ایران ! چه دروغ مسخره ای !
یک مشت خائن بی سر و پا می خواهند ما را آزاد کنند ! این روز ها هم که این جماعت تروریست ، نقاب دموکراسی خواهی به صورت زده اند و راه به راه همایش برگزار می کنند . چند تا سناتور ابله آمریکایی هم در همایش هایشان شرکت می کنند ...