رسته‌ها
گذشت
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 23 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 23 رای
کتابی است اخلاقی - اجتماعی

از متن کتاب:
رفیق من می گفت اختر شمع انجمن ما بود. در محافل و مجالس چشمها با ودوخته و صحبتها در اطراف موضوع هایی می شد که دلچسب او باشد. گرد گلزارش پروانه های بسیاری پروبال می زدند. اختر دارای قامتی نسبتاً بلند موهای مجعد سیاه، چشمان درشت مشکی و دهان غنچه، رویهمرفته دختر زیبائی بود.
در مجالس خصوصی و فامیلی ما غالباً بیژن شرکت می نمود. بیژن نسبتاً خوش لباس و خوش اندام و خیلی کم صحبت و آرام بود. شاید یکی از اسرار موفقیت او همان سکوت و آرامش او بود. بیژن هم مثل همه متوجه اختر بود. نگاه های عمیق او حکایت از این موضوع می نمود. رفته رفته بیژن از مرحله نگاه و نظربازی پا را بالا گذارده و وارد مرحله عمل پنهان از چشم سایرین شده بود. روزها سر راه اختر که از مدرسه بمنزل می رفت، می ایستاد و با او سلام و علیک می نمود. این عمل و ملاقات های مجالس شب نشینی باعث شد که اختر بیشتر در اطراف بیژن فکر کند. بتدریج احساس می کرد از ملاقات بیژن که پسر مودب و آرامی است خوشوقت می شود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
205
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1393/07/26

کتاب‌های مرتبط

آندریا جعفر کاپالدی
آندریا جعفر کاپالدی
4.3 امتیاز
از 7 رای
توپ
توپ
4.3 امتیاز
از 49 رای
بحر طویل های هدهد میرزا
بحر طویل های هدهد میرزا
4.6 امتیاز
از 61 رای
خانه های شهر ری
خانه های شهر ری
4.2 امتیاز
از 71 رای
میم...نون
میم...نون
3.6 امتیاز
از 15 رای
شمس و طغرا
شمس و طغرا
4.6 امتیاز
از 48 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی گذشت

تعداد دیدگاه‌ها:
2
گذشت
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک