ملی شدن صنعت نفت کسوف امپراتوری انگلستان در خاورمیانه
نویسنده:
علیرضا موسوی زاده
امتیاز دهید
.
دکتر موسوی زاده دکترای خود را در کشور انگلستان و در بارۀ سیاست خارجی انگلستان اخذ نموده است و به دلیل دسترسی به اسناد وزارت امور خارجۀ این کشور توانسته که نهضت ملی شدن از دریچه ای تازه مورد بررسی قرار دهد.ایشان براین باورند که شرایط جهانی ، انگلستان را وادار به پذیرش ملی شدن نفت ایران کرد که در خود انگلستان نیز موجب سقوط دولت وقت شد.
بیشتر
دکتر موسوی زاده دکترای خود را در کشور انگلستان و در بارۀ سیاست خارجی انگلستان اخذ نموده است و به دلیل دسترسی به اسناد وزارت امور خارجۀ این کشور توانسته که نهضت ملی شدن از دریچه ای تازه مورد بررسی قرار دهد.ایشان براین باورند که شرایط جهانی ، انگلستان را وادار به پذیرش ملی شدن نفت ایران کرد که در خود انگلستان نیز موجب سقوط دولت وقت شد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ملی شدن صنعت نفت کسوف امپراتوری انگلستان در خاورمیانه
به گفته برخی نویسندگان غربی [کتاب امپراتوری و ملیت امریکا، بریتانیای کبیر و نفت ایرانیان؛ نوشته مری آن هایس] «امریکا و انگلیس در این نکته اتفاق نظر داشتند که دکتر مصدق ، واقعیات صنعت بین المللی نفت رانمی فهمد.» ببینیم واقعیتهای صنعت نفت که در برابر دکترمصدق قرار دارد چیست؟
امتیازی را با حقه بازی گرفتهاند [امتیازنامه دارسی، مظفرالدین شاه] و با حقه بازی تجدید و تمدید کردهاند [قرارداد ۱۹۳۳-۱۳۱۲، رضاشاه] و از طریق آن به تمام زندگی یک ملت چنگ انداخته و آن را به تباهی کشاندهاند. مردم کشور میگویند آنچه در ظرف نیم قرن کردهاید و بردهاید مفت چنگتان، از این پس میخواهیم خودمان حساب و کتاب را به دست گیریم. طرفها پاسخ میدهند: قرارداد دارید و نمیتوانید برخلاف آن عمل کنید.
- از همان راه میرویم که شما درکشور خود رفته اید. نفت خود را ملی میکنیم. [بریتانیا صنایع زغالسنگ و برق خود را در آن سالها ملی کرده بود].
- اما ملی کردن محتاج پرداخت غرامت است.
- غرامت هم میپردازیم.
- شماکه پول ندارید غرامت چگونه میپردازید؟
- بیست وپنج درصد ازدرآمد نفت را برای غرامت شما کنار میگذاریم.
- ما که نمیگذاریم این نفت را به کس دیگری بفروشید. مگر این که به خود ما بفروشید.
- به خود شما میفروشیم.
- اما تولید نفت را چه کسی برعهده می گیرد؟
- متاسفیم که پس از پنجاه سال ما هنوز کارشناس برای تولید نفت به تعداد لازم نداریم [آموزش و تربیت کارشناسان ایرانی جزو تعهدهای بریتانیا در قراردادهای پیشین بود که هیچ گاه به آن عمل نکرد]. حاضریم که با کارشناسان شما قرارداد ببندیم و حقوق و مزایای کافی به آن ها بدهیم تا به کار خود ادامه دهند.
- کارشناسان ما حاضر نیستند زیر نظر شما کار بکنند.
- بیست پست درجه اول را در اختیار شما میگذاریم. حتی حاضریم تعداد مدیران شرکت ملی نفت ایران را تا ۱۲ تا بالا ببریم که فقط چهارنفر از آن ها ایرانی باشند و هشت نفر دیگر را از کارشناسان اروپایی انتخاب کنیم.
- این حرفها غیرعملی است، نشدنی است، کنترل اداره عملیات نیز مانند کنترل فروش باید کلآ دردست ما باشد. بعد هم شما درنظر دارید غرامت را به بهای تاسیسات محدود سازید. این هم قبول نیست. شما باید حساب کنید همه منافعی را که درصورت ادامه قرارداد تا پایان مدت آن عاید ما میشد به ما بدهید. آخرسر هم پولی که به دست شما میرسد نباید از پنجاه درصدی که به سایرکشورهای نفت خیز داده میشد بیشتر باشد. اگرشما پول بیشتری دریافت کنید ساختار صنعت نفت به هم میخورد و همه امتیازات ملی میشود ...
این ها بود واقعیات صنعت بین المللی نفت که میگفتند دکترمصدق نمیفهمد!
خواب آشفته نفت، دکتر مصدق و نهضت ملی ایران- محمدعلی موحد- جلد دوم- ص ۹۲۱-۹۲۳
@mohammadosaddegh
« آری تنها گناه من و گناه بسیار بزرگ من این است که صنعت نفت ایران را ملّی کردهام و بساط استعمار و اِعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی ی عظیم ترین امپراتوری های جهان را از این مملکت برچیده ام و
پنجه درپنجه ی مخوف ترین سازمان های استعماری و جاسوسی و بین المللی در افکندهام و به قیمت از بین رفتن خود و خانواده ام و به قیمت جان و عِـرض و مالم؛ خداوند مرا توفیق عطا فرمود تا به همّت
و اراده این مملکت بساط این دستگاه وحشت انگیـز را در نَوردم. سرنوشت من باید مایه عبـرت مردانی شود که ممکن است در آتیه در سراسر خاورمیـانه درصدد گسیختن زنجیر بندگی و بردگی ی استعمار
برآیند، مصطفی را وعـده داد الطاف حق ... گر بمیـری تو، نمیـرد این سـبق. حیات، عِرض، مال و موجودی ی من و امثـال من در برابرِ حیات و اسـتقلال و عظمت و سرافرازی ی میلیون ها ایرانی و نسل های
متـوالی ی این ملّت کوچک ترین ارزشی ندارد و از آنچه برایـم پیـش آوردهاند هیچ تأسّـف ندارم و یقین دارم وظیفـه ی تاریخی خود را تا سـرحدّ امکان انجـام دادهام. من به حس و عیـان می بینم که این نهال
برومند در خلال تمام مشقّت هایی که امـروز گریبانِ همـه را گرفته است به ثمر رسـیده است و خواهد رسـید. عمر من و شما و هرکس چند صباحی دیر یا زود به پایان می رسد. ولی آنچه می ماند حیات و
سرافرازی یک ملت مظلوم و ستمدیده است ».
یاد و خاطره ی این بزرگ مردِ جاودانه ی تاریخ و از پرچم داران استقلال و عظمتِ کشور که هر ورق از زندگانی ی اِعجاب آور و شکوه مندش، درس عبرت و معرفتِ پْر مهرِ وطن دوستی بوده، همواره گرامی و
روح پر فتوحش شاد باد.
با تشکر از جناب sagaliga