جلال و آل احمد
نویسنده:
بهروز خرم
درباره:
جلال آل احمد
امتیاز دهید
برگرفته از مقدمه کتاب:
روزی قصد زیارت دوست گرانمایه ای داشتم. سوار تاکسی شدم، آدرس دادم و حرکت.
به بزرگراه جلال آل احمد رسیدیم که مرا دوباره به یاد او انداخت. از بزرگراههای آیت الله کاشانی و شیخ فضل الله نوری هم گذشتیم. این سه نام مرا به یاد تثلیث عالم نصاری انداخت. به وسوسه افتادم که ارتباط زنجیره ای آل احمد را با آن دو خلد آشیان دریابم و اگر دریافتم به روی کاغذ بیاورم. به زودی شروع کردم به نگارش کتابی که اکنون زحمت خواندنش را پذیرفته اید.
من از همان روزگار نوجوانی، شیفته چند آدمیزادی شدم که نمیدانم آیا هنوز در قید زندگی هستند یا نه. به هر حال یادشان گرامی باد. سر آنها بوی قرمه سبزی می داد، برخلاف جهت آب حرکت می کردند. سر مرا هم بوی قرمه سبزی دادند، نااهلم کردند...
بیشتر
روزی قصد زیارت دوست گرانمایه ای داشتم. سوار تاکسی شدم، آدرس دادم و حرکت.
به بزرگراه جلال آل احمد رسیدیم که مرا دوباره به یاد او انداخت. از بزرگراههای آیت الله کاشانی و شیخ فضل الله نوری هم گذشتیم. این سه نام مرا به یاد تثلیث عالم نصاری انداخت. به وسوسه افتادم که ارتباط زنجیره ای آل احمد را با آن دو خلد آشیان دریابم و اگر دریافتم به روی کاغذ بیاورم. به زودی شروع کردم به نگارش کتابی که اکنون زحمت خواندنش را پذیرفته اید.
من از همان روزگار نوجوانی، شیفته چند آدمیزادی شدم که نمیدانم آیا هنوز در قید زندگی هستند یا نه. به هر حال یادشان گرامی باد. سر آنها بوی قرمه سبزی می داد، برخلاف جهت آب حرکت می کردند. سر مرا هم بوی قرمه سبزی دادند، نااهلم کردند...
آپلود شده توسط:
hanieh
1393/10/19
دیدگاههای کتاب الکترونیکی جلال و آل احمد