روزی با جماعت صوفیان
نویسنده:
شیخ شهاب الدین سهروردی
امتیاز دهید
به کوشش: حسین مفید
22 صفحه
این داستان در خانقاهی شروع می شود که جماعتی از صوفیان از پایگاه معنوی مشایخ خود و آراء آنان درباره آفرینش سخن می گویند. سهروردی که در مقام شیخی حرف می زند، پرسشهائی را که صرفاً در پی توضیح و تعلیل چیستی عالم و ساختار افلاک است، رد می کند. او این پرسشها را سطحی می شمرد و عقیده دارد که کسانی هستند که ظاهر را می بینند و کسانی که علم افلاک را می فهمند. و بالاخره کسانی هستند که درباره عالم فلکی به خبرگی می رسند؛ اینان دانشی مردان واقعی اند.
سپس سهروردی به ذکر توصیه ها و تعلیماتی می پردازد که در بالفعل ساختن قوه ای که به افراد امکان می دهد تا بدون واسطه شناخت حاصل کنند، اساسی است. سخن او چنین است:
... هرچه به نزد تو عزیز است، از مال و ملک و اسباب و لذت نفسانی و شهوانی .... (همه را به دور بیفکن) ... اگر از این دستور پیروی کنی، زود دیده روشن شود.
سهروردی در میان آمیزه ای از افسانه، نماد، مابعدالطبیعه سنتی اسلام، همچنان بر رابطه میان کوشش برای کسب علم باطنی و به کار بستن زهد و ریاضت تاکید می کند. ریاضت چشم باطن را که از نظر سهروردی راه شناخت است می گشاید، شناختی که اگر شخص قرار است به بعد باطنی اسلام علم پیدا کند، مهم و اساسی است. به عقیده سهروردی، علم حقیقی زمانی ممکن می شود که به تجربه گرائی و عقلگرائی خاتمه داده شود.
سهروردی این گونه گزارش می کند: شیخ گفت چون دیده اندرونی گشاده شود دیده ظاهر بر هم نهادن و لب بر هم بستن و این پنج حس ظاهر را دست کوتاه باید کردن و حواس باطن را در کار باید انداختن تا این بیمار چیز اگر گیرد به دست باطن گیرد و اگر بیند به چشم باطن بیند و اگر شنود به گوش باطن شنود و ... پس آنگه پرسیدی که چه بیند؟ (پاسخ خود درونی این است که) خود بیند آنچه بیند و باید دیدن.
بنابراین، بستن پنج حس ظاهر از نظر سهروردی شرط لازم برای گشودن حواس باطنی است که برای احراز حقیقت ضروری است. کتاب روزی با جماعت صوفیان اشاره دارد به حالات و مقامات مختلف طریقت و اینکه چگونه خاصان می توانند به پاکی دل و صفای نظر برسند.
این کتاب پیشتر به صورت تایپ شده در سایت قرار گرفته بود.
بیشتر
22 صفحه
این داستان در خانقاهی شروع می شود که جماعتی از صوفیان از پایگاه معنوی مشایخ خود و آراء آنان درباره آفرینش سخن می گویند. سهروردی که در مقام شیخی حرف می زند، پرسشهائی را که صرفاً در پی توضیح و تعلیل چیستی عالم و ساختار افلاک است، رد می کند. او این پرسشها را سطحی می شمرد و عقیده دارد که کسانی هستند که ظاهر را می بینند و کسانی که علم افلاک را می فهمند. و بالاخره کسانی هستند که درباره عالم فلکی به خبرگی می رسند؛ اینان دانشی مردان واقعی اند.
سپس سهروردی به ذکر توصیه ها و تعلیماتی می پردازد که در بالفعل ساختن قوه ای که به افراد امکان می دهد تا بدون واسطه شناخت حاصل کنند، اساسی است. سخن او چنین است:
... هرچه به نزد تو عزیز است، از مال و ملک و اسباب و لذت نفسانی و شهوانی .... (همه را به دور بیفکن) ... اگر از این دستور پیروی کنی، زود دیده روشن شود.
سهروردی در میان آمیزه ای از افسانه، نماد، مابعدالطبیعه سنتی اسلام، همچنان بر رابطه میان کوشش برای کسب علم باطنی و به کار بستن زهد و ریاضت تاکید می کند. ریاضت چشم باطن را که از نظر سهروردی راه شناخت است می گشاید، شناختی که اگر شخص قرار است به بعد باطنی اسلام علم پیدا کند، مهم و اساسی است. به عقیده سهروردی، علم حقیقی زمانی ممکن می شود که به تجربه گرائی و عقلگرائی خاتمه داده شود.
سهروردی این گونه گزارش می کند: شیخ گفت چون دیده اندرونی گشاده شود دیده ظاهر بر هم نهادن و لب بر هم بستن و این پنج حس ظاهر را دست کوتاه باید کردن و حواس باطن را در کار باید انداختن تا این بیمار چیز اگر گیرد به دست باطن گیرد و اگر بیند به چشم باطن بیند و اگر شنود به گوش باطن شنود و ... پس آنگه پرسیدی که چه بیند؟ (پاسخ خود درونی این است که) خود بیند آنچه بیند و باید دیدن.
بنابراین، بستن پنج حس ظاهر از نظر سهروردی شرط لازم برای گشودن حواس باطنی است که برای احراز حقیقت ضروری است. کتاب روزی با جماعت صوفیان اشاره دارد به حالات و مقامات مختلف طریقت و اینکه چگونه خاصان می توانند به پاکی دل و صفای نظر برسند.
این کتاب پیشتر به صورت تایپ شده در سایت قرار گرفته بود.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی روزی با جماعت صوفیان