آلبرت شوایتزر
نویسنده:
آنیتا دانیل
مترجم:
حبیبه فیوضات
امتیاز دهید
از متن کتاب:
شب بر قلب افریقا سایه افکنده است. در جنگل، خانه کوچکی دیده میشود. باد گرم، شاخ وبرک نخلها را نوازش میدهد و عطر گلهای گرمسیری را بهمراه می آورد. گاه و بیگاه، صداهای عجیب جانوران وحشی بگوش میرسد.
پنجره خانه کوچک روشن است. از فاصله نزدیکتر، هیکل مرد بلندقامتی که پشت میز نشسته است، دیده می شود. موهای سپید و پرپشت و آشفته بر پیشانی پرچین او فروریخته در میان انگشتان نیرومندش، قلم آهسته حرکت میکند. هنگامی که سر از روی کاغذ بر میدارد، فروغ دیدگان و زیبائی چهره اش آدمی را در شگفت می افکند. گاه گاه، بروی گربه بزرگی که در میان توده کاغذها بر میز نشسته است، با مهر و عطوفت لبخند میزند.
اثاثه اطاق، در نهایت سادگی است: یک تختخواب، یک صندلی، چند عکس و یک پیانوی کوچک بیرون در یک خوک فربه و یک بچه خوک خوابیده اند.
مرد، گاهی از پشت میز بر می خیزد؛ نگاهی بجنگل تاریک می افکند؛ با مهربانی بحیوانات مینگرد؛ و دوباره بنوشتن می نشیند. در این وقت شب، تنها او بیدار است و تا پاسی از شب نیز بیدار خواهد ماند. تنها در این ساعات، وقت او بخودش تعلق دارد. تنها در این ساعات، می تواند درباره عالم، درباره انسان و اسرار ابدیت بیاندیشد؛ و در خیال خود، نغماتی را که جانش را سرشار کرده، بشنود...
بیشتر
شب بر قلب افریقا سایه افکنده است. در جنگل، خانه کوچکی دیده میشود. باد گرم، شاخ وبرک نخلها را نوازش میدهد و عطر گلهای گرمسیری را بهمراه می آورد. گاه و بیگاه، صداهای عجیب جانوران وحشی بگوش میرسد.
پنجره خانه کوچک روشن است. از فاصله نزدیکتر، هیکل مرد بلندقامتی که پشت میز نشسته است، دیده می شود. موهای سپید و پرپشت و آشفته بر پیشانی پرچین او فروریخته در میان انگشتان نیرومندش، قلم آهسته حرکت میکند. هنگامی که سر از روی کاغذ بر میدارد، فروغ دیدگان و زیبائی چهره اش آدمی را در شگفت می افکند. گاه گاه، بروی گربه بزرگی که در میان توده کاغذها بر میز نشسته است، با مهر و عطوفت لبخند میزند.
اثاثه اطاق، در نهایت سادگی است: یک تختخواب، یک صندلی، چند عکس و یک پیانوی کوچک بیرون در یک خوک فربه و یک بچه خوک خوابیده اند.
مرد، گاهی از پشت میز بر می خیزد؛ نگاهی بجنگل تاریک می افکند؛ با مهربانی بحیوانات مینگرد؛ و دوباره بنوشتن می نشیند. در این وقت شب، تنها او بیدار است و تا پاسی از شب نیز بیدار خواهد ماند. تنها در این ساعات، وقت او بخودش تعلق دارد. تنها در این ساعات، می تواند درباره عالم، درباره انسان و اسرار ابدیت بیاندیشد؛ و در خیال خود، نغماتی را که جانش را سرشار کرده، بشنود...
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1393/07/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آلبرت شوایتزر
هر وقت اسم این آپلود کننده رو میبینم مطمئنم اون کتاب حتما ارزش خوندن داره.
آلبرت شوایتزر است که با ترجمه ای شیوا و دلنشین و لذت بخش تدوین و منتـشر شده است و از جمله کتابهای مفید ارزشـمند موجود در گنجـینه کتابناک است که در دسـترس
علاقمندان آشـنائی با فرهنگ اجتماعی دیگر مردم متمدن کشورهای جهان قرار داده شده است. نظرت الی بلادالله جمعاً, کخردلة علی حکم اتصال؛ من نظر کردم به سوی شهر
ها, .. برَ و بحرها و نهر ها, .. یافتم جمله به حکم اتصال,.. کمتر از یک خردله بی قیل و قال. مهربان دوستان خود را به مطالعه این کتاب اثر گذار دعوت می نمایم.
یه دونه ای