رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
گندم
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 542 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 542 رای
521 صفحه

رمان عاشقانه گندم پیرامون چند شخصیت محوری دور می زند و بیشتر فضای داستان به توصیفات و مکالمات شکل گرفته میان این شخصیت ها می پردازد. نخستین و مهم ترین شخصیت رمان پسری به نام سامان است که روایت داستان نیز به عهده او بوده و به نوعی نقش اول داستان به حساب می آید. مثل تمام داستان های مودب پور، سامان تنها نیست و از حمایت دوستی صمیمی که پسرعموی او نیز هست برخوردار است. کامیار پسری شوخ و زیرک است که تقریبا نصف بار داستان بر دوش اوست و برخلاف شخصیت آرام و بی دردسر سامان، کامیار از شخصیتی بازیگوش و فعال برخوردار است که سامان را در دل اتفاقات قصه راهنمایی و هدایت می کند.
اما عنوان رمان برگرفته از نام دختری است به نام گندم که دست بر قضا، سامان عاشق و دلباخته ی اوست؛ گندم در نتیجه ی اطلاع یافتن از موضوعی، خانه را ترک کرده و با رفتن او قسمت ماجرایی و جذاب داستان آغاز می شود. کامیار و سامان به دنبال گندم می گردند و در این جست و جو با فردی به نام نصرت آشنا می شوند که ارتباط او با شخصیت های اصلی از دیگر نکات جالب داستان است. این داستان در خلال اتفاقات طنز و عاشقانه خود به یکسری از معضلات اجتماعی نیز پرداخته است که ذهن مخاطب را درگیر خواهد کرد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
samire
samire
1388/08/16

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی گندم

تعداد دیدگاه‌ها:
69
خوندمش سرگرم شدم ولذت بردم همین برای من همین کافی بود .ممنون از شما بابت فراهم کردن این محیط
در کل کتاب قشنگی بود. البته دو نظر در اینباره داشتم:
۱- شاید بهتر بود اتفاق آخر داستان برای راوی داستان، سامان، رخ میداد تا ببینیم آیا جست و جوی سامان برای گندم که متن اصلی داستان رو تشکیل می دهد، به صورت برعکس تکرار میشود یا خیر!
۲- قلم مقدس ست و قلم فرسایی مقدس تر و لذا نباید کسی را با قلم رنجاند. بیان چندین لطیفه غیرضروری در باب اقوام ایرانی که من خود از آنان هستم ، کار پسندیده ای نیست. احساس تناقض بدی وسط کتاب به انسان دست میدهد.
من این کتاب را قبلا خوندم واقعا قشنگه:x
salam khaste nabashin man be komak shoma dostan niyaz daram nemitonam ketabe ro to mobaylam bekhonam aya system khasi mikhad
کتاب قشنگی بود ولی با نظر بچه هام موافقم که پایانش خیلی نا فرم بود دو صفحه مونده به آخر شوک می ده به آدم ولی نمی تونه درست و حسابی جمعش کنه و این خیلی بده .اما در هر صورت من از کتابش خوشم اومد خیلی راحت و بدون ترس وپرده پوشی واقعیت های زشت جامعه رو نشون داد .به نظرم خوندنش برا همه مفیده شاید توش تکرار از کتابای دیگشم بود که البته در این مورد صاحب نظر نیستم چون فقط یاسمین و همینو خوندم تنها وجه اشتراکشم اون پسره که لودگی می کرد بود ولی من که خیلی خندیدم بعضی جاهاش .:D بخونین هر کتاب یه تحربست ،باور کنین یه کتابو اگه ده بار که بخونین هر دفعه یه چیز جدید یاد می گیرین ازش.خود من بر عکس بعضی ها که عقیده دارن رمانایه ایرانی هیچی به آدم اضافه نمی کنن من عقیده دارم رمان ایرانی برای یه ایرانی تحربه زندگیه که دیگران کسب کردن ومن وشما باید ارش استفاده کنیم تاخودمون واسه دیگران تحربه نشیم خدای نکرده .:x
كتاباش همه مثل هم هست ولي همين كه توش يه شخصيت خنده دار هست يكم ادمو جذب ميكنه ولي فقط يه كم.:-(
همه ی کتاباش همین طور بد تموم میشه . کلا همه ی کتاباش مثل هم هستن . یکیش هم زیادیه.
هرچند عشق غالباً نوعی عذاب است اما محروم بودن از آن مرگ است .
شکسپیر
گندم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک