رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
مورچه سرباز
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 13 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 13 رای
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
simin
simin
1392/12/19

کتاب‌های مرتبط

کمیک ایرانی دادستان۱
کمیک ایرانی دادستان۱
4.2 امتیاز
از 5 رای
دکتر جکیل و آقای هاید - مصور
دکتر جکیل و آقای هاید - مصور
4.3 امتیاز
از 17 رای
Plutarch Staff
Plutarch Staff
5 امتیاز
از 1 رای
آدم برفی
آدم برفی
4.6 امتیاز
از 26 رای
ماکنوس
ماکنوس
4.2 امتیاز
از 25 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مورچه سرباز

تعداد دیدگاه‌ها:
7
سلام به شما دوست عزیز که این کتاب را بادقت مطالعه کردید و منت بر سر من گذاشتید من از شما سپاس گذارم
خدمت شما عرض کنم ارشاد به علت محاوره بودن جملات مجوز صدور نکرد من مجبور شدم از زبان ادبی ونوشتاری برای داستان استفاده کنم در ضمن این کتاب اول منست و اشکالاتی حتما به ان وارد میباشد
من از شما مجدد تشکر میکنم و معذرت میخواهم که انقدر دیر جواب لطف شما را دادم موفق و پیروز باشید.
خطاب به نویسنده محترم کتاب:
دوست گرامی، سلام
من فکر می کنم اگه رنگ آمیزی نقاشی ها کمی بهتر بشه، می تونه خیلی موثر باشه...اینطوری یکم کار روح پیدا می کنه....و گرنه از لحاظ ساده بودن تصاویر برای بچه ها میشه گفت تا حدی زیادی مناسبه!
(چون همون طور که خودتونم مستحضرید نقاشی های کتاب کودک باید دارای طرح های ساده باشه!)
و اما در مورد داستان جنابعالی طرح داستان رو پسندیدم ولی چند نکته ای هست که بهتره روشون کار بشه:(البته من فقط یکبار کتاب رو خواندم)
(1) صفحه 1/خط 3-2: درون این قلعه مورچه های زیادی بودند که هر کدام کار جداگانه ای داشتند . مورچه های نگهبان، پرستار، سرباز و کارگر بودند. البته مورچه ها هر کدام کاری می کردند. => درون این قلعه مورچه های زیادی بودند. مورچه های نگهبان، پرستار، سرباز و کارگر که هر کدام کار جداگانه ای می کردند/داشتند.
(2) صفحه 1/خط 3: یک سری در انبار کار می کردند، یک سری دانه جمع می کردند.
بهتره بجای کلمه سری از کلمه فارسی گروه استفاده بشه...در ضمن بهتر بود جمله را این گونه می نوشتید: یک سری ...و سری دیگر....=> یک گروه/گروهی در انبار کار می کردند و کروه دیگر دانه جمع می کردند.
البته اگر مقصود شما بیان کارهای مختلف مورچه ها است بهتره چند کار دیگه هم اضافه کنید: گروهی از قلعه مراقبت می کردند، گروهی از تخم ها مراقبت می کردند....
(3) صفحه 2/خط 3: یک روز صبح زود در قلعه باز شد => تا اینکه یک روز صبح زود همین که در قلعه باز شد مورچه....
بنظرم اگر به این صورت نوشته شود متن انسجام بیشتری خواهد داشت.
(4) صفحه 3/خط 2: که هیچوقت ندیده بود => که تا به آن روز ندیده بود. (البته این مورد سلیقه ایه)
(5) صفحه 3/ :حیوان عجیب => موجود عجیب!
حیوان عجیبی را دید. حیوان را صدا زد: کجا می روی؟ خانه ی خاله؟ خانه ی خاله که این طرف نیست. این جانور یک ملخ گنده بود.
چرا ملخ به نظر مورچه عجیب بود؟ کمی درباره ملخ برای بچه ها توضیح دهید....مثلا :
موجود عجیبی را دید که دو شاخک بلند، چشمهای بزرگ و بالهای سبز داشت. او یک ملخ گنده بود. ملخ پرسید: کجا می روی؟ خانه ی خاله؟ خانه ی خاله که این طرفی نیست.
(6) ملخ از خوشحالی دستانش را...=> ملخ با خوشحالی. (البته این مورد سلیقه ایه!)
(7) مگر اسم مورچه قصه مورچه سرباز نبود؟ پس چرا در جای جای متن فقط لفظ مورچه را بکار برده اید؟
(8) صفحه 4/ :پروانه کنار برکه ای مورچه را گذاشت زمین=> پروانه مورچه را کنار برکه ای به زمین گذاشت.
چون این کتاب برای بچه ها نوشته شده پس بهتر است اجزا جمله در جای خود بیایند.(یعنی قیدها قبل فعل باشند)
(9) صفحه 5/ خط 4: فکر کنم بهتر باشه یک بعد به جمله تان اضافه کنید: بعد پروانه....
(10) صفحه 5/خط 5: سوار این برگ شو و بیا آن طرف برکه، من آن طرف منتظرت هستم. من خسته ام و نمی توانم تو را تا آن طرف ببرم
.
بنظر من بهتر است جای دو جمله را عوض کنید:
من خسته ام و نمی توانم تورا تا آن طرف برکه ببرم. سوار این برگ شو و بیا آن طرف برکه، من آن طرف منتظرت هستم.
(11) صفحه 5/ : مورچه به زور توانست روی برگ بایستد.
به زور=> به سختی (چون زور برای بچه ها بیشتر به معنی قدرته (زور بازو)...و فکر می کنم درک معنی جمله در اینجا براشون کمی دشوار باشه!) البته این مورد هم سلیقه ایست.
(12) یک مشکل مفهومی!(شاید فقط برای من!)
مگه پروانه به مورچه نگفته بود که من آنطرف دریاچه منتظرت هستم...پس چرا صفحه بعد فرمودید: «فکر می کرد پروانه دیگر او را رها کرده و بدنبال کار خودش رفته است.»
(13) صفحه 7/ خط 1: مورچه روی تپه خاکی ایستاده بود و اطراف را تماشا می کرد. یکهو زیر پایش خالی شد.
اگر قراره خواننده این کتاب بچه ها باشند بهتره بجای کلمه یکهو از کلمه ناگهان استفاده کنید:
مورچه روی تپه خاکی ایستاده بود و اطراف را تماشا می کرد که ناگهان چیزی زیر پایش تکان خورد/ زمین زیر پایش تکان خورد/ احساس کرد زمین زیر پایش حرکت می کند(می لرزد).
(14) صفحه 7: نترس این آقا کرم است => آقا کرمه است.(مثل آقا خرسه!) یا آقا(ی) کرم.
(15) صفحه7: پرسید:«پروانه خانم این دوستت کی است»=> کیست/کیه
مادرت نگران تو می شود=> مادرت نگرانت می شود.
(16) صفحه7: مورچه با سر جواب داد بله.=> مورچه با سر جواب داد باشد! (چون کرم از مورچه سوال نکرده که جوابش بله یا خیر باشد! بلکه داره نصیحتش می کنه)
(17) صفحه 8: پروانه گفت: «می برم پیش او، از نزدیک می بینی»=> بیا بریم پیش او تا از نزدیک خودت (او را) ببینی!
(18)صفحه 8: کلا وقتی شخصیتهای داستان دارن صحبت می کنند سعی کنید حالت محاوره ای را منتقل کنید مثلا: مورچه شگفت زده پرسید:«اسم این حیوان چیست؟»=> چیه؟ (البته این مورد هم سلیقه ایست)
(19)صفحه 8: پروانه و کرم خندیدند و گفتند: «حیواناتی در جنگل هستند که آنقدر بزرگ هستند که ما آنها را نمی بینیم.» دو بار فعل هستند را پشت سر هم آورده اید=> « حیواناتی در جنگل هستند که آنقدر بزرگند که ما آنها را نمی بینیم.»
(20)صفحه 8: سه نفری به کنار برکه ای رسیدند، قورباغه ای با چشم های برآمده داشت قور قور می کرد:
دو نکته: 1- خواننده با خودش فکر می کنه وای چقدر توی کتاب برکه داره! پس بهتره بجای برکه بگید رودخانه/رود/مرداب. البته اگر منظور شما همان برکه قبلی است نیازی به تصحیح نیست ولی بهتره یک کلمه «باز/دوباره» به جمله اضافه کنید. => دوباره به کنار برکه رسیدند.
2-(که در آن) قورباغه ای....
(21) صفحه 8: گفت: اگر او را می دیدم که می خوردم=> می خوردمش. (جمله 4 جزئی گذرا به مفعول است: یک کسی یک چیزی را می خورد!)
(22) صفحه 9: مورچه به خانم پروانه گفت:«مرا ببخش، افتادن این اتفاق ها به خاطر من است» جمله کمی عجیب و غریب می نماید!=> این اتفاق ها تقصیر من است./همه این اتفاق ها بخاطر کار اشتباه من است./این اتفاق ها به خاطر کار اشتباه من افتاد. یا یه همچین چیزایی!
(23)صفحه 10/ خط 2: به فکر لانه اش و مادرش=> به فکر قلعه و مادرش...چون شما در ابتدای داستان ذکر کردید که مورچه ها در قلعه زندگی می کردند بهتر است در اینجا از همان قلعه استفاده کنید.
(24) صفحه 10: و خدا را شکر می کرد که چه موجودات خوبی آفریده است.=> و خدا را شکر می کرد که چنین موجودات خوبی را آفریده است. (البته این مورد سلیقه ایست!)
آقا کرمه و خانم پروانه با اینکه خیلی ...=> آقا کرمه و خانم پروانه (هم) با اینکه خیلی....(البته این مورد هم کاملا سلیقه ایست!)
(25) صفحه 10/پاراگراف 2: همین طور که می رفتند حیوانی بسیار بزرگ => همین طور که می رفتند حیوان بسیار بزرگی ....(البته این مورد هم سلیقه ایست ولی اینگونه نثر روانتر خواهد بود(در نظر من))
(26) صفحه 11: در این موقع کنار تنها درخت چناری در گلزار رسیدند=> در این موقع به کنار تنها درخت چناری که در گلزار بود/تنها درخت چنار گلزار رسیدند.
همانجا که فکر می کردند، کفشدوزک باید باشد. (ویرگول در اینجا اضافه است!)
(27)صفحه 11: کفشدوزک پروازی کرد و در کنار آنها نشست: بنظرم این جمله کمی مشکل داره! مثلا باید بشه: کفشدوزک پروازکنان جلوی پای آنها به زمین نشست!(یا یه همچین چیزی!) یا اینکه پروازی تبدیل بشه به پرواز.( بدون ی)
(28) صفحه 11:..و سرگذشت آن روز مورچه را برایش تعریف کرد: بکار بردن واژه سرگذشت برای مدت زمان یک نیمه روز زیاد مناسب نیست => اتفاقات آن روز صبح را برایش تعریف کرد.
(29) صفحه 11: چرا بدون اجازه از لانه خارج شدی؟:
1- در چند صفحه اول کتاب همه به مورچه میگن چرا از قلعه ات اومدی بیرون ولی در صفحات آخری شما بجای لانه از قلعه استفاده کردید....بهتره همه جا همان واژه قلعه را بکار ببرید.
2- لانه=> لانه ات.(البته این مورد هم سلیقه ایست)
(30) صفحه 12: مورچه وقتی فکر می کرد با کمک کفش دوزک به قلعه شان برسد خیلی خوشحال شد.=> مورچه وقتی فهمید با کمک کفش دوزک (می تواند دوباره) به قلعه شان برگردد خیلی خوشحال شد. یا مورچه وقتی فهمید کفش دوزک (او را) به قلعه شان برمی گرداند خیلی خوشحال شد.
ولی از اینکه باید از دوستان جدیدش دور شود، خیلی ناراحت شد.
(31) صفحه 12:خلاصه کفشدوزک مورچه را بر بال خود سوار کرد=> به پشت خود سوار کرد. (داریم سوار بر بال پرندگان ولی برای غیر پرنده مثلا در داستان های فانتزی برای اژدها میگن سوار بر پشت اژدها!) در ضمن در خود تصویر کتاب هم مورچه روی پشت کفش دوزک نشسته نه روی بالش.
(32)صفحه 14/خط 1: اگر چه خیلی لذت هم بردم=> اگرچه خیلی لذت بردم.(کلا هم در این جمله بنظر من اضافی است ولی اگر هم بخواهید بکار ببریدش باید قبل از کلمه لذت بیارید.)
در ضمن یک پرانتز در جمله اول این صفحه اضافه است: گرفتم: «
و پرانتز اولی هم باید بعد از تمام شدن حرفهای مورچه یعنی در انتهای خط 4 بسته شود.
در ضمن با توجه به اینکه کتاب برای کودکان نوشته شده فونتش خیلی ریزه و البته...
کیفیت اسکنش هم افتضاحه....یعنی من بزور می خونم چه برسه به بچه ها!
فکر کنم نقاشی های کتاب رو با پینت کشیده بودن! در حال با اینکه تصاویرش خوب نبود ولی تقریبا مخصوص کتاب کودک بود.....
زمان ما کلی کتابهای محشر بود....که بعضیاش نقاشیاش فوق العاده بود مثله کتاب نیمکت سفید....
اون موقع روی طراحی کتابهای کودک وقت میذاشتن ولی الآن همش شده کپی پیست کارتن های خارجی که اصلا ربطی به داستان کتاب ندارن.....
حیف که خیلی از اون کتابا دیگه چاپ نمیشن و با توجه به شرایط به وجود آمده امکان قرار دادنشون در سایت هم وجود نداره!
مورچه سرباز
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک