تاریخ مشروطه ایران و جنبش وطن پرستان اصفهان و بختیاری
نویسنده:
نورالله دانشور علوی
امتیاز دهید
با توضیحات و حواشی و مقدمه بقلم: حسین سعادت نوری
در این کتاب ذیل خاطرات ((دکتر نورالله دانشور علوی)) اطلاعاتی درباره جنبش مشروطه و نقش نیروهای بختیاری در این جنبش گرد آمده است .مطالب کتاب در پانزده فصل و چند پیوست به این شرح تنظیم شده است : آغاز نهضت، بسیج سواران بختیاری و آمادگی صمصامالسلطنه، ورود ضرغامالسلطنه به اصفهان و پیروزی، فتح تهران، طغیان ارشدالدوله، شکست سالارالدوله، تشکیل کمیته دفاع ملی قم و مباحثی دیگر .در بخش پایانی کتاب، تاریخ مختصر بختیاری، نامه مجلس شورای ملی برای قدردانی از سردار اسعد، حواشی و توضیحات و فهرست اعلام آمده است.
بیشتر
در این کتاب ذیل خاطرات ((دکتر نورالله دانشور علوی)) اطلاعاتی درباره جنبش مشروطه و نقش نیروهای بختیاری در این جنبش گرد آمده است .مطالب کتاب در پانزده فصل و چند پیوست به این شرح تنظیم شده است : آغاز نهضت، بسیج سواران بختیاری و آمادگی صمصامالسلطنه، ورود ضرغامالسلطنه به اصفهان و پیروزی، فتح تهران، طغیان ارشدالدوله، شکست سالارالدوله، تشکیل کمیته دفاع ملی قم و مباحثی دیگر .در بخش پایانی کتاب، تاریخ مختصر بختیاری، نامه مجلس شورای ملی برای قدردانی از سردار اسعد، حواشی و توضیحات و فهرست اعلام آمده است.
تگ:
استان اصفهان
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1392/11/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخ مشروطه ایران و جنبش وطن پرستان اصفهان و بختیاری
نقشهای را از میان برگههایش پیدا میکند و مستند توضیح میدهد: «در بررسیهایی که انجام دادم مشخص شد در توافقات بین 2 کشور شوروی وقت و ایران، مرز بین بیلهسوار و حسن خانلو خط مستقیم ذکر شده و میلهگذاریها انجام شده و در ظاهر ایرادی وجود نداشت اما بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم میلهگذاریها باید بر اساس خط منحنی تغییر کند. حساب کردم و دیدم اگر این اتفاق بیفتد بخش زیادی به خاک ایران افزوده میشود. موضوع را مطرح کردم اما افسر مافوق من آن را غیرممکن میدانست. صحبت از 260 کیلومترمربع بود. برخی از مسئولان شوروی هم وقتی متوجه ادعایم شدند عصبانی شدند اما برایشان توضیح دادم که در مرزبندی نوشته شده خط مستقیم در حالی که خط منحنی است و من روی کلمه ایراد گرفتم. بر اساس محاسبات نشان دادم که آنها اشتباه کردهاند. مدتها در مرز در چادر زندگی کردیم ولی پیگیر بودم تا بالاخره آنها را ملزم به جابهجایی میلهها کردیم.» او در سرمای 17 درجه زیر صفر هم به تلاش خود ادامه داده تا به نتیجه برسد. لباس رسمی دیگری را روی دیوار نشان میدهد و میگوید: «وقتی کار انجام شد برای مراسم، این لباس رسمی را تهیه و در مراسم حضور پیدا کردم.»
اما ماجرای مرد 103 ساله محله ما اینجا به پایان نمیرسد. بعد از خط مرزی شوروی عازم مرز پاکستان میشود. جایی که اینطور آن را توصیف میکند: «کویر بود و فقط پاکستان یک سربازخانه بزرگ و مهم داشت. منطقه پر از مار، سوسمار و حشرات گزنده بود. 17 روز در آنجا بدون هیچ امکاناتی و فقط با نان سنگک خشک شده که آب میزدیم و تخممرغ آبپز روزگار گذراندیم. با بدترین شرایط به جهت عشقی که به میهن داشتیم تحمل کردم و ماندیم تا اینکه مشخص کردیم که زمینی که پاکستان در آن سربازخانهاش را ساخته متعلق به ایران است و آنها را مجبور کردیم تا آن را از خاک ما خارج کنند. آن سربازخانه را خراب کردند و زمین آنکه متعلق به ایران بود باز پس گرفته شد.»
قهرمان زندگی من
حسینعلی بهزاد افشار که سالها پیش همسرش از دنیا رفته، 18 سال پیش با پری حاج نبی که سالها بهعنوان نویسنده داستانهای تلخ مجله آهنگ زندگی دست به قلم بوده ازدواج میکند. حاج نبی میگوید: «همسرم بسیار رئوف و مهربان است. خوب میدانم که چقدر همسر اولش را دوست داشته است. او تا جایی که ممکن بوده هیچ مأموریت و سفری بدون همسرش نمیرفته. واقعیتش آنچه درباره رفتار او با همسرش شنیده بودم باعث شد تا با ایشان ازدواج کنم. هر کسی خواستهای داشته باشد اگر بتواند بدون هیچ چون و چرایی انجام میدهد و حتی به بازگشت چیزی هم فکر نمیکند.»
اما این مرد مهربان، مشوق جدی همسرش برای یادگیری رانندگی و موسیقی و... بوده است: «من را در بسیاری از کارها تشویق میکند.» بعد سه تار خود را گوشه خانه نشان میدهد و میگوید: «وقتی مطلع شد که به موسیقی علاقه دارم، با اصرار من را به یادگیری سه تار تشویق کردند. برای رانندگی هم با اصرار او به کلاس رانندگی رفتم. با روحیهای که به من میدادند توانستم به ترسم غلبه کنم و رانندگی را یاد بگیرم.»
سرتیپ افشار، در لا به لای صحبتهای همسرش مدام این جمله را میگوید: «همسرم بینظیر است. هنرمند است...» و بعد به سالن پذیرایی میرویم. آنجا هم عکسهای خانوادگی و فرزندان حسابی به چشم میآید و البته سجاده حسینعلی بهزاد افشار که روی میز ناهارخوری رو به قبله تا خورده است.
منبع: همشهری محله
همه تون خسته نباشید