گیاهخواری, بهترین راه به سوی کمال
نویسنده:
معین قهرمانی نژاد
امتیاز دهید
فهرست کلی کتاب:
پیش گفتار
بخش اول: گیاهخواری و سلامتی
بخش دوم: گیاهخواری و اقتصاد
بخش سوم: گیاهخواری و محیط زیست
بخش چهارم: گیاهخواری و جامعه، اخلاق و منطق
این کتاب در واقع تألیفی است برای نقد و بررسی همه جانبه ی گیاهخواری و مزایا و تأثیرات مثبت آن بر سلامتی، اقتصاد، محیط زیست و جامعه.
مؤلف نتایج حاصل از تحقیقات خود را در رابطه با تغذیه و سلامتی در این کتاب به اشتراک گذاشته و هم چنین از تجربیات و تحقیقات مختلف از جمله تحقیقات پرفسور خرسند، آرشاویر در آوانسیان (بنیان گذار خام گیاهخواری) و هم چنین مارکوس روتکرانز (خام گیاهخوار آلمانی) استفاده شده است و سعی بر آن بوده که در ۳۲۰ صفحه، بیشترین و مفیدترین اطلاعات به خواننده تقدیم شود.
مطالعه ی این کتاب به تمام عزیزانی که خواستار سلامتی و بهبود زندگی هستند، توصیه می شود.
بیشتر
پیش گفتار
بخش اول: گیاهخواری و سلامتی
بخش دوم: گیاهخواری و اقتصاد
بخش سوم: گیاهخواری و محیط زیست
بخش چهارم: گیاهخواری و جامعه، اخلاق و منطق
این کتاب در واقع تألیفی است برای نقد و بررسی همه جانبه ی گیاهخواری و مزایا و تأثیرات مثبت آن بر سلامتی، اقتصاد، محیط زیست و جامعه.
مؤلف نتایج حاصل از تحقیقات خود را در رابطه با تغذیه و سلامتی در این کتاب به اشتراک گذاشته و هم چنین از تجربیات و تحقیقات مختلف از جمله تحقیقات پرفسور خرسند، آرشاویر در آوانسیان (بنیان گذار خام گیاهخواری) و هم چنین مارکوس روتکرانز (خام گیاهخوار آلمانی) استفاده شده است و سعی بر آن بوده که در ۳۲۰ صفحه، بیشترین و مفیدترین اطلاعات به خواننده تقدیم شود.
مطالعه ی این کتاب به تمام عزیزانی که خواستار سلامتی و بهبود زندگی هستند، توصیه می شود.
آپلود شده توسط:
tarfandkhaneh
1392/10/16
دیدگاههای کتاب الکترونیکی گیاهخواری, بهترین راه به سوی کمال
بزرگوارانی که میگن گیاهخوار باشیم و ...,عکس میذارن از قتل عام حیوانات و...,میگن داره در حق حیوانات جفا میشه و ...
سوال من از این بزرگواران اینه که راه حلشون چیه.گیاهخوار شیم؟بعد اونوقت یه عده نمیگن که چرا دارین در حق گیاهان ظلم میکنین,چرا به اونا احترام نمیذارین,بعد اونوقت همون عده میان تو این سایت عکس میذارن از کشت و کشتار گیاهان و ....
بعدش فکر کنم پیشنهاد مدافعان حقوق گیاهان این خواهد بود که از این به بعد خاک و سنگ بخوریم...
.
.
.
.
.
اگه همینطوری پیش بریم,فکر کنم تا سیصد چهارصد سال دیگه یه سری انجمن در دفاع از موجودات دیگه پیدا میشن با این خط مشی که جانوران هم باید حق شکار کردن انسان ها رو داشته باشن:D:D:D
پسر از زور اینکه مبادا دختر از کفش رود خود را مجاب به بیان نمودن دروغهایی از قبیل اینکه بنده نیز گیاهخوارم و این بیانات میکرد .
روزها گذشت و وقتی حقارت و فقارت بر هم چیره میشود و طرف مال دار دیگر را دور میکند مغز پسر به جوش آمد و دیالوگ تاریخی عشقی خود را با فریاد بر زبان راند :
میدونی من گیاهخوار نیستم
.اصلا بلد نیستم غذا بخورم .
هر وقت هم گوشت دستم برسه میخورم .
من آدم به درد بخوری نیستم .
من حتی عاطفه رو دو نقطه مینویسم .
البته معلومه این روزا بیشتر عاطفه ها دو نقطس .
با تشکر از همه ی دوستان.
دوست عزیز بحث فرد و مصادیق و نفرات نیست مشکل تیپ و طبقه شماها این است که به مسائل جزیره ای و فقط از بعد یک نفر انسان نگاه می کنی و مثلا نام نفرات را برای من می آوری گر چه بیهوده است ولی مثالی برای شما می زنم مردم هندوستان در زمان استعمار 300 میلیون نفر بودند در چنگال چند هزار نفر انگلیسی ! و چه کسی منجی ؟آنها شد گاندی که خود در میان انگلیسی ها زندگی کرده ( و حتی مدتی سرباز امپراطوری هم بود ! ) و درسهای دانشگاهی همانها را خوانده و از خارج محیط فکری هندی ها توانست ناجی آنها شود حالا اینکه چرا 300 میلیون هندی اسیر چنگال چند هزار نفر شده بودند عوامل متعددی دارد که یکی از آنها نیز قطعا و بدون شک همین روحیه تن دادن به تقدیر و صوفی مابانه و مرتاضی و اعراض از دنیا و خشونت و رقت قلب و احساسات بوده است !
بحث بر سر یک جامعه و یک ملت است و نه چند نفر که شما برای مثال نام می آورید . بحث بر سر شیوع یک نوع طرز فکر و فرهنگ خاص و یکسان شدن جامعه و به هم ریخته شدن تعادل و توازن است . اگر همه اینگونه شوند با اولین توپی که زمان جنگ از سوی دشمن شلیک می شود تعداد کمی به سوی نبرد می روند !
مثالی دیگر : چند شب پیش کارتونی نشان داد که خلاصه آن این بود که زنبور می توانست حرف بزند و علیه کارخانه دار تولید عسل در آمریکا شکایت کرد یک مرتیکه شکم گنده وارد دادگاه شد و پس از کش و قوس های زیاد دادگاه به نفع زنبورها رای داد و در کارخانه های تولید عسل بسته شد بعد از آن زنبورها کمتر کار می کردند و بیشتر سرگرم شیرجه زدن در عسل ها شدند و از آن سو گل ها شروع کردند به پژمرده شدن ! ناگهان زنبور داستان ما از گمراهی خارج شد و فهیمد که اشتباه کرده و چرخه و تعادل و توازن را بر اثر نگاه بسته خود ویران کرده است ! البته گاه یک زنبور کوچک متوجه اشتباه بودن کارش می شود و گاه انسان با آن عقل به آن بزرگی متوجه نمی شود که علتش هم خود همین عقل است متاسفانه عقل محدود ما گاه عوض راهنمایی ما را به خطا می اندازد . . .
ضمنا آیا منی که می گویم حیوان پیر را بکشید که از صدها درد و مرض و رنج شبانه روزی نجات پیدا کند براستی کدامیک از ما به حال آن حیوان دلسوزتر
هستیم
شما که می گویی حیوان زنده باشد و رنج بکشد
یا منی که با در د و رنج (درونی خودم ) سر او را می برم تا راحتش کنم ؟
خواهش می کنم جهت پاسخگویی فرافکنی نکنید و آسمان و ریسمان نکنید و همه چیز را با هم قاطی نکنید و پاسخ های نامربوط ندهید و با کلمات بازی نکنید و مصداق های جزیره ای نیاورید و . . . .
در شاهنامه آمده است که ایرانیان در ابتدا گیاه خوار بودند.
ولی در زمان ضحاک، ابلیس که بعنوان آشپز در دربار ضحاک حضور داشته شروع میکنه به تهیه غذا از گوشت پرندگان و حیوانات و از اون زمان به بعد گوشت هم وارد غذای مردم میشه!
گوشت خوردن یا نخوردن، مســاله این است:
از آنجا که تـحـریــم ها سازنده بودن، هستن و خواهند بود و با توجه به افزایش قیمیتها به مناسبت سال نو و آب رفتن درآمدها!
تا چند وقت دیگه کسی پیدا نمیشه که بتونه گوشت بخره!
رو این حساب زیاد سر این موضوع حرص و جوش نزنید چون خواه نا خواه قراره کل جمعیت مملکتمون گیاه خوار بشن!
دوستانم گه مرا قابل ندانسته و add نکرده اند وسوسه شدم تا آنچه به ذهن محدودم
خطور کرد را به اشتراک بگذارم و بازهم پاسخهای درخور بشنوم بلکه متنبه شوم
اگر به ثانیه گردسرسام آور آمار جهانی گشتار انواع طیور و ماهی و جارپانان از گاو و گوسفند
و شتر و اسب و الاغ و قاطر و خوک گرفته تا میمون و سگ و گربه و سایر حیوانات وحشی
که روزانه به میلیاردها راس و قلاده می رسد توجه کرده باشیم به خوبی خواهیم دانست
با ارائه ی چند مقاله و کتاب و اظهار نظر و بحث و جدل های متفاوت ضد و نقیض هرگز
نخواهیم توانست ذائقه و عادات غذایی میلیار ها انسان روی زمین را تغییر دهیم, شاید
بتوانیم با نظرات خیر خواهانه اندک مخاطبان کاربر یا وبگرد متفرقه, که به طور تصادفی با این
سایت آشنا می شوند را به فکر فرو برد, اما از بین آنها هم هستند, همچنان که درحال
دیدن تصاویر رقت انگیز و چندش آور کشتار حیوانات بی دفاع هستند منتظر پخته شدن
غذای خوشمزه شان برسر اجاق یا داخل فر نشسته اند تا بزنند به تن !
مگر می شود و یا اطبا اجازه می دهند به کسی که مثلا تصادف کرده و مقدار زیادی خون
از بدنش رفته دو پر کاهو وسبزیجات و بادام وپسته خورانید؟ و بجای تزریق سرم مخصوص
وخون به بیمار در خال مرگ, سرم آبلیمو یا آب پرتقال و یا آب طالبی و .. تزریق کرد؟!
ممکن است بگویید کسانی که گوشتخوار نیستند مزیض نمی شوند, فقط مسئله غذا
نیست! ده ها عوامل دیگر در کمین ایجاد اختلال در سیستم داخلی بدن ما هستند!
آلودگی شذید هوای تهران و سایر شهرهای پرجمعیت گیاهخواران را بیمار نمی کند؟
شرب آب الوده روی بدن گیاهخوران تاثیر گذار نیست؟
و ممکن است بگویید گیاهخواران با استفاده از داروهای گیاهی درمان می شوند, اما با
مسمومیت های نا خواسته محیط زیست چگونه می توان کنار آمد؟, می دانم اینها سفسطه
است و نمی تواند بهانه ای برای گیاهخوار نشدن باشد اما اینها سوالات عوام جامعه است
که براحتی نمی توان به آنها پاسخ داد و آنهارا قانع کرد,
بسیاری براین باورند که وقتی می توانیم جهانیان را ترغیب به خام گیاهخواری و
یا گیاهخواری کنیم که توانسته باشیم که در بیمارستانها بجای سرم که با استفاده از
تکنولوژی صنعتی با دقت تمام تهیه واسترلیزه می شود بالای سر بیماران آب لبو یا آب
لیموی شیرین آویزان کنیم, چون هردو دارای خواص درمانی فوق العاذه ای هستند!, و یا
توانسته باشیم بحای پنیسیلین و آنتی بیوتیکها به بیمارانمان آب شلغم تزریق کنیم. و
ازاین نوع لاتائلات .
در پایان عرایضم به این نکته اشاره می کنم که بدون تردید خام گیاهخواری وگیاهخواری
راه درمان بسیاری از بیماری های صعب العلاج است , خود دانید
با نشکر از کتابناک بانی و میزبان نشست گفت و گوهای سازنده
البته دوست عزیزمون پاسخ دادند ولی من هم یک عرضی داشتم.
به نظرم گیاهان هم احساس دارند ولی به طور قطع خیلی کمتر از انسان ها و حیوانات است.
وقتی محققان اعلام کردند و حتی خودمان هم مشاهده کرده ایم که موسیقی بر روند رشد گیاهان سبز تأثیر قابل ملاحظه ایی داشته ،پس میشه گفت اونها هم احساس و شاید نوعی فهم و شعور در خود دارند .البته به اندازه خودشان.
از قدیم گفته اند که هر چیزی که کال است دیر و خیلی سخت کنده میشود و اگر برسد خود به خود به راحتی از مادر خود یا از محل رشدش جدا میشود.
در همین مورد میشه به سقط جنین در انسان و بالعکس وقت تولد واقعی یک جنین اشاره کرد.
سقط خطر بیشتری دارد. (به همین بسنده می کنم)
و در مورد گیاهان هم وقتی میوه هاشون هنوز کال هستش ،شاید درد و یا سختی به آن برسد.ولی زمانش که برسد ،حتی خود میوه از درخت با یک تکان فرو می ریزد.
به نظرم تو نظام طبیعت و خلقت،هیچ گاه نباید بیهوده و بی سبب به هیچ جانور و یا در کل به طبیعت آسیب رساند.
به نظرم تا آنجا که نیاز واقعیمان برطرف شود ،حق دخل و تصرف داریم،همانگونه که حیوانات مثلا درندگان هم بیهوده به سمت شکار نمیروند.
فقط و فقط برای رفع گرسنگی است و بس.
پس برای استفاده از کل طبیعت باید با احتیاط جلو برویم.
شاید روزی دانشمندان به این مطلب برسند که گیاهان هم درد را کاملا حس می کنند. :-)
سپاس از دوست گرامی جان لنون برای پاسخی که ارائه فرمودند.
درود بر شما,خواهش و سپاس از داده های درستی که درباره ی اشتها و ذائقه فرمودین.یاد گفته ی بزرگی افتادم که گفته بود: اگر کودکی رو در اتاقی با یک سیب و یک خرگوش تنها گذاشتید و کودک خرگوش را کشت و خورد و با سیب بازی کرد من برای شما یک ماشین نو می خرم!.
خیر ما زمانی که میوه ی درخت رو می چینیم دچار درد و رنجی نمی شن حتی کمک هم به آن ها می کنیم و میوه ها رو مانند بار سنگینی از شانه هایشان بر می داریم همچنین می تونیم با کاشت دانه هاشون کمک کنیم.حتی اگر هم ما میوه های آن ها را نچینیم آن میوه ها خودشان به وسیله ی باد و یا به مرور زمان که کاملا برسند به زمین می افتند یا به وسیله ی پرندگان خورده شده و دانه هاشان جابه جا می شود.
امیدوارم پاسخ خود رو گرفته باشید.همچنین ما شادمان می شیم که شما رو در میان گیاه خواران ببینیم و به همه خوش آمد می گیم.خواهش.خویشکاری (وظیفه) است.