رسته‌ها

گیاه‌خواری, بهترین راه به سوی کمال

گیاه‌خواری, بهترین راه به سوی کمال
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 46 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 46 رای
فهرست کلی کتاب:
پیش گفتار
بخش اول: گیاهخواری و سلامتی
بخش دوم: گیاهخواری و اقتصاد
بخش سوم: گیاهخواری و محیط زیست
بخش چهارم: گیاهخواری و جامعه، اخلاق و منطق

این کتاب در واقع تألیفی است برای نقد و بررسی همه جانبه ی گیاهخواری و مزایا و تأثیرات مثبت آن بر سلامتی، اقتصاد، محیط زیست و جامعه.
مؤلف نتایج حاصل از تحقیقات خود را در رابطه با تغذیه و سلامتی در این کتاب به اشتراک گذاشته و هم چنین از تجربیات و تحقیقات مختلف از جمله تحقیقات پرفسور خرسند، آرشاویر در آوانسیان (بنیان گذار خام گیاهخواری) و هم چنین مارکوس روتکرانز (خام گیاهخوار آلمانی) استفاده شده است و سعی بر آن بوده که در ۳۲۰ صفحه، بیشترین و مفیدترین اطلاعات به خواننده تقدیم شود.
مطالعه ی این کتاب به تمام عزیزانی که خواستار سلامتی و بهبود زندگی هستند، توصیه می شود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
319
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
tarfandkhaneh
tarfandkhaneh
1392/10/16

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی گیاه‌خواری, بهترین راه به سوی کمال

تعداد دیدگاه‌ها:
136
دوستان سلام:))
بزرگوارانی که میگن گیاهخوار باشیم و ...,عکس میذارن از قتل عام حیوانات و...,میگن داره در حق حیوانات جفا میشه و ...
سوال من از این بزرگواران اینه که راه حلشون چیه.گیاهخوار شیم؟بعد اونوقت یه عده نمیگن که چرا دارین در حق گیاهان ظلم میکنین,چرا به اونا احترام نمیذارین,بعد اونوقت همون عده میان تو این سایت عکس میذارن از کشت و کشتار گیاهان و ....
بعدش فکر کنم پیشنهاد مدافعان حقوق گیاهان این خواهد بود که از این به بعد خاک و سنگ بخوریم...
.
.
.
.
.
اگه همینطوری پیش بریم,فکر کنم تا سیصد چهارصد سال دیگه یه سری انجمن در دفاع از موجودات دیگه پیدا میشن با این خط مشی که جانوران هم باید حق شکار کردن انسان ها رو داشته باشن:D:D:D
چند وقت پیش فیلمی را از نظر گذرانیدم که در آن دختر ثروتمندی گیاهخوار بود . در این بین و بر اثر تیر زمانه پسری یک لا قبا و فقیر عاشق این دختر میشود . دختر نیز دلش را به پسر میدهد .
پسر از زور اینکه مبادا دختر از کفش رود خود را مجاب به بیان نمودن دروغهایی از قبیل اینکه بنده نیز گیاهخوارم و این بیانات میکرد .
روزها گذشت و وقتی حقارت و فقارت بر هم چیره میشود و طرف مال دار دیگر را دور میکند مغز پسر به جوش آمد و دیالوگ تاریخی عشقی خود را با فریاد بر زبان راند :
میدونی من گیاهخوار نیستم
.اصلا بلد نیستم غذا بخورم .
هر وقت هم گوشت دستم برسه میخورم .
من آدم به درد بخوری نیستم .
من حتی عاطفه رو دو نقطه مینویسم .
البته معلومه این روزا بیشتر عاطفه ها دو نقطس .
گفتگوی جالبی برسر موضوع قابل توجه و بحث برانگیز گیاهخواری در میان گداشته شده بود، امیدوارم دوستان بخصوص کسانیکه گیاهخواری را تجربه کرده اند ادامه دهند تا نتیجه ای حاصل شود. نظرات مهربان دوست؛ ایراندوست نیز جالب است.
با تشکر از همه ی دوستان.
شما متاسفانه همه چیز را قاطی و درهم می کنی . . .یا من بلد نیستم درست حرف بزنم و منظورم را برسانم یا شما بر اثر گیاه خواری متوجه نمی شوید و البته احتمال بالایی هم وجود دارد که قضیه کاملا بر عکس باشد یعنی شما به خاطر روحیه خاص ( حساس - مهربانی عاطفی ) خود گیاخوار شده باشید و علی قول خودتان این هم ربطی به گیاهخواری نداشته باشد . . .
دوست عزیز بحث فرد و مصادیق و نفرات نیست مشکل تیپ و طبقه شماها این است که به مسائل جزیره ای و فقط از بعد یک نفر انسان نگاه می کنی و مثلا نام نفرات را برای من می آوری گر چه بیهوده است ولی مثالی برای شما می زنم مردم هندوستان در زمان استعمار 300 میلیون نفر بودند در چنگال چند هزار نفر انگلیسی ! و چه کسی منجی ؟آنها شد گاندی که خود در میان انگلیسی ها زندگی کرده ( و حتی مدتی سرباز امپراطوری هم بود ! ) و درسهای دانشگاهی همانها را خوانده و از خارج محیط فکری هندی ها توانست ناجی آنها شود حالا اینکه چرا 300 میلیون هندی اسیر چنگال چند هزار نفر شده بودند عوامل متعددی دارد که یکی از آنها نیز قطعا و بدون شک همین روحیه تن دادن به تقدیر و صوفی مابانه و مرتاضی و اعراض از دنیا و خشونت و رقت قلب و احساسات بوده است !
بحث بر سر یک جامعه و یک ملت است و نه چند نفر که شما برای مثال نام می آورید . بحث بر سر شیوع یک نوع طرز فکر و فرهنگ خاص و یکسان شدن جامعه و به هم ریخته شدن تعادل و توازن است . اگر همه اینگونه شوند با اولین توپی که زمان جنگ از سوی دشمن شلیک می شود تعداد کمی به سوی نبرد می روند !
مثالی دیگر : چند شب پیش کارتونی نشان داد که خلاصه آن این بود که زنبور می توانست حرف بزند و علیه کارخانه دار تولید عسل در آمریکا شکایت کرد یک مرتیکه شکم گنده وارد دادگاه شد و پس از کش و قوس های زیاد دادگاه به نفع زنبورها رای داد و در کارخانه های تولید عسل بسته شد بعد از آن زنبورها کمتر کار می کردند و بیشتر سرگرم شیرجه زدن در عسل ها شدند و از آن سو گل ها شروع کردند به پژمرده شدن ! ناگهان زنبور داستان ما از گمراهی خارج شد و فهیمد که اشتباه کرده و چرخه و تعادل و توازن را بر اثر نگاه بسته خود ویران کرده است ! البته گاه یک زنبور کوچک متوجه اشتباه بودن کارش می شود و گاه انسان با آن عقل به آن بزرگی متوجه نمی شود که علتش هم خود همین عقل است متاسفانه عقل محدود ما گاه عوض راهنمایی ما را به خطا می اندازد . . .
ضمنا آیا منی که می گویم حیوان پیر را بکشید که از صدها درد و مرض و رنج شبانه روزی نجات پیدا کند براستی کدامیک از ما به حال آن حیوان دلسوزتر
هستیم
شما که می گویی حیوان زنده باشد و رنج بکشد
یا منی که با در د و رنج (‌درونی خودم ) سر او را می برم تا راحتش کنم ؟‌
خواهش می کنم جهت پاسخگویی فرافکنی نکنید و آسمان و ریسمان نکنید و همه چیز را با هم قاطی نکنید و پاسخ های نامربوط ندهید و با کلمات بازی نکنید و مصداق های جزیره ای نیاورید و . . . .
نکته جالبی رو بیاد آوردم که بهتر دونستم در اینجا مطرح کنم:
در شاهنامه آمده است که ایرانیان در ابتدا گیاه خوار بودند.
ولی در زمان ضحاک، ابلیس که بعنوان آشپز در دربار ضحاک حضور داشته شروع میکنه به تهیه غذا از گوشت پرندگان و حیوانات و از اون زمان به بعد گوشت هم وارد غذای مردم میشه!
دوستان!
گوشت خوردن یا نخوردن، مســاله این است:
از آنجا که تـحـریــم ها سازنده بودن، هستن و خواهند بود و با توجه به افزایش قیمیتها به مناسبت سال نو و آب رفتن درآمدها!
تا چند وقت دیگه کسی پیدا نمیشه که بتونه گوشت بخره!
رو این حساب زیاد سر این موضوع حرص و جوش نزنید چون خواه نا خواه قراره کل جمعیت مملکتمون گیاه خوار بشن!
تصمیم گرفته بودم از این مبحث خودرا کنار بکشم اما با مراجعه به نظرات شیرین و خواندنی
دوستانم گه مرا قابل ندانسته و add نکرده اند وسوسه شدم تا آنچه به ذهن محدودم
خطور کرد را به اشتراک بگذارم و بازهم پاسخهای درخور بشنوم بلکه متنبه شوم
اگر به ثانیه گردسرسام آور آمار جهانی گشتار انواع طیور و ماهی و جارپانان از گاو و گوسفند
و شتر و اسب و الاغ و قاطر و خوک گرفته تا میمون و سگ و گربه و سایر حیوانات وحشی
که روزانه به میلیاردها راس و قلاده می رسد توجه کرده باشیم به خوبی خواهیم دانست
با ارائه ی چند مقاله و کتاب و اظهار نظر و بحث و جدل های متفاوت ضد و نقیض هرگز
نخواهیم توانست ذائقه و عادات غذایی میلیار ها انسان روی زمین را تغییر دهیم, شاید
بتوانیم با نظرات خیر خواهانه اندک مخاطبان کاربر یا وبگرد متفرقه, که به طور تصادفی با این
سایت آشنا می شوند را به فکر فرو برد, اما از بین آنها هم هستند, همچنان که درحال
دیدن تصاویر رقت انگیز و چندش آور کشتار حیوانات بی دفاع هستند منتظر پخته شدن
غذای خوشمزه شان برسر اجاق یا داخل فر نشسته اند تا بزنند به تن !
مگر می شود و یا اطبا اجازه می دهند به کسی که مثلا تصادف کرده و مقدار زیادی خون
از بدنش رفته دو پر کاهو وسبزیجات و بادام وپسته خورانید؟ و بجای تزریق سرم مخصوص
وخون به بیمار در خال مرگ, سرم آبلیمو یا آب پرتقال و یا آب طالبی و .. تزریق کرد؟!
ممکن است بگویید کسانی که گوشتخوار نیستند مزیض نمی شوند, فقط مسئله غذا
نیست! ده ها عوامل دیگر در کمین ایجاد اختلال در سیستم داخلی بدن ما هستند!
آلودگی شذید هوای تهران و سایر شهرهای پرجمعیت گیاهخواران را بیمار نمی کند؟
شرب آب الوده روی بدن گیاهخوران تاثیر گذار نیست؟
و ممکن است بگویید گیاهخواران با استفاده از داروهای گیاهی درمان می شوند, اما با
مسمومیت های نا خواسته محیط زیست چگونه می توان کنار آمد؟, می دانم اینها سفسطه
است و نمی تواند بهانه ای برای گیاهخوار نشدن باشد اما اینها سوالات عوام جامعه است
که براحتی نمی توان به آنها پاسخ داد و آنهارا قانع کرد,
بسیاری براین باورند که وقتی می توانیم جهانیان را ترغیب به خام گیاهخواری و
یا گیاهخواری کنیم که توانسته باشیم که در بیمارستانها بجای سرم که با استفاده از
تکنولوژی صنعتی با دقت تمام تهیه واسترلیزه می شود بالای سر بیماران آب لبو یا آب
لیموی شیرین آویزان کنیم, چون هردو دارای خواص درمانی فوق العاذه ای هستند!, و یا
توانسته باشیم بحای پنیسیلین و آنتی بیوتیکها به بیمارانمان آب شلغم تزریق کنیم. و
ازاین نوع لاتائلات .
در پایان عرایضم به این نکته اشاره می کنم که بدون تردید خام گیاهخواری وگیاهخواری
راه درمان بسیاری از بیماری های صعب العلاج است , خود دانید
با نشکر از کتابناک بانی و میزبان نشست گفت و گوهای سازنده
گیلدخت عزیز در مورد این سوالتون که
این برای خود من سئوال هست که ایا درختان میوه دار مثلا از کنده شدن میوه هاشون دچار رنج و درد می شن

البته دوست عزیزمون پاسخ دادند ولی من هم یک عرضی داشتم.
به نظرم گیاهان هم احساس دارند ولی به طور قطع خیلی کمتر از انسان ها و حیوانات است.
وقتی محققان اعلام کردند و حتی خودمان هم مشاهده کرده ایم که موسیقی بر روند رشد گیاهان سبز تأثیر قابل ملاحظه ایی داشته ،پس میشه گفت اونها هم احساس و شاید نوعی فهم و شعور در خود دارند .البته به اندازه خودشان.
از قدیم گفته اند که هر چیزی که کال است دیر و خیلی سخت کنده میشود و اگر برسد خود به خود به راحتی از مادر خود یا از محل رشدش جدا میشود.
در همین مورد میشه به سقط جنین در انسان و بالعکس وقت تولد واقعی یک جنین اشاره کرد.
سقط خطر بیشتری دارد. (به همین بسنده می کنم)
و در مورد گیاهان هم وقتی میوه هاشون هنوز کال هستش ،شاید درد و یا سختی به آن برسد.ولی زمانش که برسد ،حتی خود میوه از درخت با یک تکان فرو می ریزد.
به نظرم تو نظام طبیعت و خلقت،هیچ گاه نباید بیهوده و بی سبب به هیچ جانور و یا در کل به طبیعت آسیب رساند.
به نظرم تا آنجا که نیاز واقعیمان برطرف شود ،حق دخل و تصرف داریم،همانگونه که حیوانات مثلا درندگان هم بیهوده به سمت شکار نمیروند.
فقط و فقط برای رفع گرسنگی است و بس.
پس برای استفاده از کل طبیعت باید با احتیاط جلو برویم.
شاید روزی دانشمندان به این مطلب برسند که گیاهان هم درد را کاملا حس می کنند. :-)

سپاس از دوست گرامی جان لنون برای پاسخی که ارائه فرمودند.
[quote='گیلدخت']جناب جان لنون با سلام و سپاس از جنابعالی برای درج تصویر های بسیاز زیبا از میوه ها و غذاهای سالمی که با استفاده از گیاهان و سبزیجات درست شده بود و راستش اشتها رو هم تحریک می کنه . جایی خونده بودم که رنگ شاداب غذاها در تحریک ذائقه هم خیلی مهم هست . من جسارتا یک سئوال داشتم و اون مربوط به مبحث درد و رنجی یه که حیوانات به واسطه ذبح و قربانی شدن می کشن. این برای خود من سئوال هست که ایا درختان میوه دار مثلا از کنده شدن میوه هاشون دچار رنج و درد می شن . البته سوء تفاهم نشه سئوال من در له یا علیه گیاهخواری یا گوشتخواری نیست و طبعا نمی خوام خودم رو به یکی از این دو گروه منتسب کنم بلکه به لحاظ علمی ایا واقعا چنین مسئله ای ثابت شده که گیاهان و درختان میوه دار هم وقتی محصول شون توسط انسان استفاده می شه ، مثل حیوانات درد می کشن؟ سپاس از این که وقت می ذارین و جواب می دین[/quote]
درود بر شما,خواهش و سپاس از داده های درستی که درباره ی اشتها و ذائقه فرمودین.یاد گفته ی بزرگی افتادم که گفته بود: اگر کودکی رو در اتاقی با یک سیب و یک خرگوش تنها گذاشتید و کودک خرگوش را کشت و خورد و با سیب بازی کرد من برای شما یک ماشین نو می خرم!.
خیر ما زمانی که میوه ی درخت رو می چینیم دچار درد و رنجی نمی شن حتی کمک هم به آن ها می کنیم و میوه ها رو مانند بار سنگینی از شانه هایشان بر می داریم همچنین می تونیم با کاشت دانه هاشون کمک کنیم.حتی اگر هم ما میوه های آن ها را نچینیم آن میوه ها خودشان به وسیله ی باد و یا به مرور زمان که کاملا برسند به زمین می افتند یا به وسیله ی پرندگان خورده شده و دانه هاشان جابه جا می شود.
امیدوارم پاسخ خود رو گرفته باشید.همچنین ما شادمان می شیم که شما رو در میان گیاه خواران ببینیم و به همه خوش آمد می گیم.خواهش.خویشکاری (وظیفه) است.
گیاه‌خواری, بهترین راه به سوی کمال
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک